کتاب بیشعوری (به انگلیسیA**hole No More ) اثر خاویر کرمنت با ترجمه فارسی آقای محمود فرجامی یکی از کتابهای پرفروشی است که در ایران و سرتاسر جهان طرفداران بسیاری دارد. متن کتاب بیشعوری در واقع با محتوایی طنزگونه به این موضوع اشاره دارد که بیشعوری یک بیماری شایع و خطرناک در جامعه است و افراد به شیوههای مختلف با آن درگیر هستند.
اگر نام این کتاب را شنیدهاید ولی تاکنون نتوانستهاید آنرا بخوانید و اکنون تصمیم به مطالعه آن گرفتهاید در ادامه با ما همراه باشید تا پیش زمینهای از این اثر، نویسنده آن و هر آنچه لازم است درباره آن بدانید را در اختیار شما قرار دهیم.
بیوگرافی خاویر کرمنت
درکتاب بیشعوری مجموعهای از هنجارهای اجتماعی و دغدغهای به نام شعور در سطح جامعه مطرح شده است. این کتاب اثر بینظیر خاویر کرمنت است که بسیاری آنرا به خاطر نوشتن همین سهگانه فوقالعاده میشناسند.
اما خاویر کرمنت کیست؟ خاویر کرمنت نویسنده بیشعوری، در واقع یک روانشناس آمریکایی است که بیشتر به خاطر نوشتن همین کتاب شهرت پیدا کرده است. بهگفته کرمنت او خودش در ابتدا یک پزشک مقعدشناس بیشعور بوده که از بیشعوری خود خبر نداشته است و دیگران از این رفتار او آزرده خاطر میشدند. اما زمانیکه خودش به این مسئله پی میبرد تصمیم میگیرد که خود را اصلاح و در عین حال فکری به حال دیگر بیشعورهای جامعه کند. در ادامه و پس از این تغییرات او تصمیم میگیرد که روانپزشکی بخواند و به یک روانشناس تبدیل شود.
اثر بیشعوری خاویر کرمنت را آقای محمود فرجامی در سال 1386 ترجمه کرده است. اما پس از تلاشهای مستمر و بینتیجه برای به چاپ رساندن نسخه ترجمه شده و فارسی بیشعوری در نهایت به ترویج همجنسگرایی در جامعه متهم شد و به همین دلیل تصمیم گرفت تا به جای پیگیریهای قانونی، نسخه PDF کتاب بیشعوری را در وب سایت خود منتشر کند که با استقبال گسترده مخاطبان روبهرو شد.
در نهایت کتاب ترجمه شده232 صفحهای آقای فرجامی در سال 1393 توسط انتشارات تیسا منتشر شد و در مدت زمان اندک توانست به یکی از پرفروشترین کتابهای غیر داستانی تبدیل شود. علاوهبراین، نشر زریاب در کابل و نشر اچانداس مدیا در لندن نیز کتاب بیشعوری را با ترجمه محمود فرجامی بهطور جداگانه به چاپ رساندهاند. همچنین طرح روی جلد این کتاب، نقاشی شناخته شده «جیغ» اثر ادوارد مونک نقاش نروژی سبک امپریونیسم است که در واقع منتقد اخلاقی انسان نوین نیز هست.
محتوای کتاب A**hole No More
این کتاب، بیشعوری را به شیوهای بسیار خوب معرفی و بیشعورها را از مرض خود آگاه میکند. بهعنوان مثال تعدادی از جذابترین جملات کتاب بیشعوری در قسمت زیر آورده شدهاند:
- اگر بیشعورها عاشق میشوند فقط به یک دلیل است، میخواهند در هیچ چیز کم نیاورند، از جمله عشق.
- بیشعورها میتوانند دیگران را سرکوب کنند. اما کسی نمیتواند آنها را سرکوب کند مگر یک بیشعور بزرگتر.
- بیشترین حجم نق را در دنیا بیشعورها تولید میکنند.
- یادتان باشد سواد هیچوقت شعور نمیآورد. شعور یعنی تشخیص کار خوب از بد.
- شعور یعنی تشخیص کار درست از اشتباه. سواد، یاد گرفتن فرمول و اطلاعات در علم و یا مبحث خاصی است ! این شعور است که راه استفاده درست و یا غلط از علم (سواد) را به ما میدهد.
این کتاب از 5 بخش مختلف تشکیل شده است که در هر یک از این بخشها به موضوعهای متفاوتی از جمله ویژگیهای افراد بیشعور، انواع بیشعوری و راههای درمان و برطرف کردن آن در جامعه پرداخته شده است. هر یک از جملات کتاب بیشعوری مجموعهای از نکات فرهنگی مفید را دربرگرفته است. بهعنوان مثال نویسنده در یکی از این جملات در تعریف بیشعوری میگوید: «هر آدمی چه پولدار و چه بیپول، چه زن و چه مرد، چه پیر و چه جوان ممکن است به بیشعوری مبتلا شود. نه باهوش بودن و نه کودن بودن هیچکدام مانع از ابتلا به این عارضه نمیشوند. به عبارت دیگر، بیشعوری مرضی است که میتواند هر کسی را در هر زمانی بدون هیچ هشداری آلوده کند».
بخش اول کتاب بیشعوری
در بخش اول، خاویر کرمنت از بیشعورهایی که با آنها برخورد داشته میگوید. همچنین به شما میگوید که بیشعور کیست و چرا عدهای میخواهند بیشعور باشند. او تمام این موارد را با حالتی طنزگونه بیان میکند و تا حدودی وارد زندگی شخصی افرادی میشود که آنها را برای این مسئله مثال آورده است.
علاوهبراین، کرمنت در توضیح تاریخچه بیشعوری میگوید: «بیشعورها همیشه وجود داشتهاند و اکنون بیشتر از همیشه وجود دارند. تمام آنچه درباره تاریخ بیشعوری باید دانست همین است». همچنین او در ادامه و در معرفی افراد بیشعور میگوید آنها کسانی هستند که کارهای اشتباه را به روش اشتباه و بر مبنای دلایل اشتباه انجام میدهند و در ادامه ویژگیهای افراد بیشعور را این گونه برمیشمارد:
- دائم میخواهند از آنها مراقبت شود.
- از خود متشکر هستند.
- هیچگاه خواهش نمیکنند و همیشه دستور میدهند.
- با تملق و چاپلوسی سعی میکنند به مقامات بالاتر برسند.
- بیشعورها میتوانند به بدبختی دیگران بخندند.
- معتقدند که هرگز اشتباه نمیکنند.
- خودشان هم معانی حرفهایشان را نمیفهمند.
بخش دوم کتاب بیشعوری
شما در بخش دوم کتاب با انواع افراد بیشعور آشنا میشوید و در کمال تعجب ممکن است با توجه به تعاریف گفته شده افراد زیادی را در اطراف خود و یا حتی خودتان را در یکی از این دستهها پیدا کنید. در این بخش، نویسنده انواع بیشعورها را در 8 گروه مختلف طبقه بندی میکند و میزان و تاثیر بیشعوری را در هر کدام توضیح میدهد. از نظر او انواع بیشعوری شامل موارد زیر است:
- بیشعور اجتماعی
- بیشعور تجاری
- بیشعور مدنی
- بیشعور مقدس مآب
- بیشعور عرفان باز
- بیشعور دیوان سالار
- بیشعور بیچاره
- بیشعور شاکی
بخش سوم کتاب بیشعوری
بخش سوم کتاب با عنوان «وقتی جامعه بیشعور میشود» همانطور که از نامش پیدا است نمونههایی از بیشعوری را در جامعه بیان میکند که از آنها میتوان به بیشعوری در تجارت، دولت، خواندن و نوشتن و رسانههای ملی اشاره کرد.
از نظر او بیشعورها عاشق قدرت هستند. مخصوصاً اگر این قدرت به آنها این امکان را بدهد تا به دیگران دستور داده و برای انجام کارهایشان به آنها راه، روش و زمان بدهند.
بخش چهارم کتاب بیشعوری
در بخش چهارم کتاب ممکن است با مثالهای آشنایی از بیشعوری مواجه شوید. این بخش که با عنوان «زندگی با بیشعورها» نوشته شده، به معرفی انواع روابط با بیشعورها پرداخته است و هر یک از این روابط را بهخوبی توضیح و درباره نحوه برخورد با آنها راهکارهایی ارائه میدهد. تعدادی از این روابط عبارتند از:
- کار کردن با بیشعورها
- وقتی دوست بیشعور است
- ازدواج با آدم بیشعور
- بیشعور مادرزاد
- فرزندان والدین بیشعور
بهعنوان مثال نمونههای زیر برخی از نشانههای یک دوست بیشعور از نگاه نویسنده این کتاب هستند که ممکن است تا بهحال بارها با آنها برخورد پیدا کرده باشید:
-
- از شما انتظار دارند همیشه به خاطر داشته باشید که دوستی با آنها افتخاری بزرگ محسوب میشود. افتخاری که باید هر هفته برای حفظ آن رنج و زحمت تازهای تحمل کنید.
- دوستیشان هیچ قاعده و قانونی ندارد بهجز اینکه نفعی به حالشان داشته باشد. دوست واقعی حق ندارد به آنها و این قانون نانوشتهشان بدگمان شود.
- آنها حق دارند که هر قاعدهای را بنابه مصالح خود تغییر دهند اما شما حق ندارید.
- و…
بخش پنجم کتاب بیشعوری
بخش پنجم کتاب، عنوان «راه نجات» را دارد که در آن نویسنده از مراحل و وسایل درمان بیشعوری و تمرینهایی برای انجام این کار سخن میگوید. او این فصل را با این جملات پر مفهوم و آموزنده آغاز میکند: «سختترین مرحله در درمان و ترک بیشعوری همان مرحله نخست است؛ یعنی پذیرفتن بیشعور بودن. هیچ کس دوست ندارد قبول کند که بیشعور است؛ بنابراین لحظه برداشتن نخستین گام، دردآور است. لحظهای که رسیدن به آن، شهامت و اراده بالایی نیاز دارد».
در ادامه میگوید: «در بیشتر مواقع، تا رسیدن به لحظه سرنوشت ساز پذیرش، بیشعور بحرانهایی چون ورشکستگی، طلاق، اخراج از کار، بیماری لاعلاج، مرگ نزدیکان یا بدتر از همه ضایع شدن توسط یک بیشعورتر از خود را از سر گذرانده است».
همچنین روشهای درمانی که در فصل آخر پیشنهاد میشوند شامل موارد زیر هستند:
-
-
- درمان گروهی
- درمان فردی
- شوک درمانی
- انجمن بیشعورهای ناگمنام
- برنامه 12 مرحلهای
-
شما پس از خواندن کامل بخشهای کتاب و در ابتدای سخن پایانی، با این جمله مواجه میشوید که: «حالا نمیدانم کیام، اما هر چی هست دیگر بیشعور نیستم». با توجه به این جمله در واقع شما با خواندن این کتاب دیگر از بیشعوری نجات پیدا کردهاید و اخلاق و رفتار شما نباید آزاری به دیگران برساند.
و اما پاراگراف و جمله نهایی که یکی از بهترین جملات کتاب بیشعوری نیز هست: «واقعیت تلخ آن است که بوی گند بیشعوری از سراسر دنیای ما به مشام میرسد و اگر برای زدودن آن کاری نکنیم، به فاجعه خواهد انجامید. فاجعه آن وقتی است که دیگر این بو را احساس نکنیم. به این دلیل که شامهمان به آن عادت کرده است. بویی حس نمیکنید؟» در واقع در این قسمت، نویسنده مخاطب را تشویق میکند تا به خود بیاید و نگاهی به خود و اطرافش بیندازد تا اگر آثاری از بیشعوری میبیند به جای اینکه خود را به ندانستن بزند برای رفع آن همت کند و دست به کار شود.
کتاب بیشعوری 2
در این کتاب، دکتر کرمنت افرادی را بررسی میکند که بیماری بیشعوری در آنها به حدی تشدید شده است که حتی دیگر قابل درمان هم نیست. این افراد کسانی هستند که بیشعوری را برای تمام طول عمرشان انتخاب کردهاند. او از این که به لطف جلد اول کتابش دیگر برای این بیماری درمانی وجود دارد اما با این وجود باز هم عدهای از قبول بیشعوری خود و رفتن به دنبال درمان آن مقاومت میکنند افسوس میخورد.
کرمنت در کتاب بیشعوری 2 از افرادی صحبت میکند که بیشتر در معرض بیشعوری دائمی قرار دارند و آنها را در لیستی معرفی میکند. علاوهبراین به شما میگوید که چگونه میتوانید چنین افرادی را تشخیص دهید و جلوی گسترده شدن و ریشه دار شدن این بیماری را در آنها بگیرید. در واقع میلیونها نفر باید این کتاب را بخوانند و از آن استفاده کنند و این امکان وجود دارد که شما نیز یکی از این چند میلیون نفر باشید؛ پس توصیه ما به شما این است که هماکنون خواندن این کتاب را آغاز کنید. بهاین ترتیب پس از خواندن کامل متن کتاب، شما دیگر از بیشعوری نجات پیدا میکنید.
در قسمتی از متن کتاب بیشعوری 2 با عنوان «بیشعور قربانی» نویسنده میگوید: «هر چندکه برخی افراد سعی نمیکنند بر سختیهایشان چیره شوند و فقط در آنها میغلتند. تا حالا بهترین تلاش خود را با ادامه زندگی در سکوت و ناامیدی کردهاند. اما سپس زندگی ساکتشان از هم میپاشد. با تکانی شدید از انزوای خود به سوی توجه شدید پرتاب میشوند. آنها به نوع جدیدی از «قهرمان» تبدیل میشوند: قربانی.
باید بهخاطر داشت که اینها افرادی هستند که تسلیم شدهاند. به جای التیام دادن خود و غلبه کردن بر مشکلاتشان، نفس آسیب دیدهشان را در آغوش گرفته و رفتار عصبی خود را پذیرفتهاند. آنها احساسات جریحهدار خود را به نشان اصالت و نجابت تبدیل کردهاند. حالت قربانی شدن را حفظ میکنند تا از آن بهعنوان اجازه نامهای برای سوءاستفاده کردن از افرادی که در باقی زندگیشان میبینند استفاده کنند».
سخن پایانی در تحلیل کتاب بیشعوری
کتاب بیشعوری در واقع به تعریف بیشعوری در دوره معاصر و تاثیری که بیشعورها در جامعه، سیاست، تجارت، علم، دین و دیگر عرصهها میگذارند پرداخته است و شما را با انواع مختلفی از بیشعوری و ویژگیهای افراد بیشعور آشنا میکند تا به این روش بتوانید بیشعورها را بشناسید، با نحوه برخورد با آنها آشنا شوید و مهمتر از همه اینکه بتوانید بیشعوری را در خود و اطرافیانتان درمان کنید.
2 دیدگاهها
گفته شده که نویسنده ش از یه آدم بیشعور تبدیل میشه به یه آدم باشعور و این کتابُ مینویسه ولی من شخصا فکر میکنم هنوزم بیشعوره با این طرز بیانش توی کتاب و کلاه سر مردم گذاشتن
خیلی کتاب بی معنایی بود و من به شخصه سفارشش نمیکنم
ایرانی جماعت باید بخوانند این کتاب رو………………….