انیمیشن کوکو یکی از مشهورترین آثار کمپانی پیکسار در یک دهه اخیر است که در سال ۲۰۱۷ ساخته شد. کوکو به کارگردانی لی آنکریچ در ژانر فانتزی و موزیکال ساخته شده است. ایده اصلی این انیمیشن از لی آنکریچ بوده و آدریان مولینا و متیو آلدریخ نویسندگی آنرا برعهده داشتهاند.
انیمیشن کوکو در هفتاد و پنجمین دوره جوایز گلدنگلوب نامزد دو جایزه بهترین انیمیشن سال و بهترین آهنگ اورجینال شد که جایزه اول را از آن خود کرد. کوکو همچنین در نودمین دوره جوایز اسکار نامزد دو جایزه بهترین انیمیشن و بهترین ترانه شد و هر دو جایزه را به خود اختصاص داد.
کوکو در گیشه نیز بسیار موفق عمل کرد و در ایالات متحده و کانادا به تنهایی 204 میلیون دلار و در سایر کشورهای جهان مجموعاً 496 میلیون دلار فروخت. این فیلم در ایران نیز دوبله شده است و علاقهمندان به کارتون میتوانند انیمیشن کوکو دوبله فارسی را نیز تماشا کنند. در این مقاله قصد داریم به معرفی، تحلیل و بررسی انیمیشن کوکو بپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.
جزئیات در انیمیشن کوکو
یکی از جذابیتهای انیمیشنهای کمپانی پیکسار این است که میتوان دید جزئیات تصویری یک انیمیشن تا چه حد میتواند جالب و پیچیده باشد. گاهی میتوانید جزئیات ریز و دقیقی در حد تارهای موی یک هیولا را در انیمیشنی مانند «شرکت هیولاها»، آب زلال و طبیعی در انیمیشن «پیدا کردن نمو» یا آهنی را که بهنظر واقعی میرسد در انیمیشن «ماشینها» ببینید. نوآوریهایی که در ساخت انیمیشن کوکو بهکار رفته است نیز دست کمی از سایر انیمیشنهای کمپانی پیکسار ندارد.
وقتی به بافت چرم لباس یا فلزاتی که در این انیمیشن به تصویر کشیده شده است نگاه میکنید، قطعاً حس میکنید طبیعی هستند. استخوانهای انسان، سگها و گلهای نارنجی این انیمیشن تا حدودی طبیعی بهنظر میرسند که بیننده به چشمهای خود شک میکند و از خود میپرسد این انیمیشن است یا یک فیلم واقعی؟
کسانیکه با دنیای سینما و انیمیشن آشنایی دارند، متوجه میشوند که سختگیریهای زیادی حین طراحی و تولید انیمیشن کوکو بهکار رفته است؛ این را میتوان در حرکاتی که انیماتورها برای حرکت اشیاء و شخصیتها نسبت به فاصله کانونی دوربین در نظر گرفتهاند، دید. قواعد سینمایی در این انیمیشن رعایت شده است و منتقدان از این دقت نظر بسیار راضی هستند.
درباره انیمیشن کوکو
انیمیشن کوکو یکی از فیلم های پیکسار است که مفهوم جدیدی را به تصویر میکشد؛ چراکه انیمیشنهایی که امروزه در دنیای مدرن ساخته میشوند با رنگهای روشن و جاذبههای تصویری شاد به بیان مفاهیم احساسی میپردازند، اما سازندگان انیمیشن Coco از این نقطه امن بیرون آمدهاند.
این کمپانی از گذشته تاکنون با جانبخشی به اشیایی مانند لامپ و اسباببازیها، ساخت موجوداتی فرازمینی و فرابشری مثل انیمیشن وال-ای و پرداختن به ذهن ناخودآگاه مثل انیمیشن درون و بیرون، همواره در این صنعت پیشرو بوده است. اکنون پیکسار با تهیه یک انیمیشن خانوادگی برای پرداختن به مفهوم «مرگ» جایگاه خود را در خلاقیت و نوآوری این صنعت تثبیت کرده است.
انیمیشن کوکو اجازه نمیدهد کودک شما از مفهوم مرگ بترسد. در این فیلم یک قتل اتفاق میافتد و یکبار هم با سقوط زنگ کلیسا، حادثهای رخ میدهد؛ اما زندگی پس از مرگ در انیمیشن کوکو بسیار گرم و رنگین بهتصویر کشیده شده و فضای آن موزیکال و کمدی است به همین خاطر بیننده را معذب نمیکند.
داستان انیمیشن کوکو در روز مردگان اتفاق میافتد. روز مردگان در یک افسانه مکزیکی به روزی گفته میشود که مرز کشیدهشده بین دنیای مردهها و زندهها، برداشته میشود و مردهها به شکل موقت میتوانند به دنیای زندهها بروند. پسر جوانی به نام میگل (با صداپیشگی آنتونی گونزالس) در روز مردگان، برعکس سفر میکند. یعنی نمیمیرد اما از دنیای زندهها طی یک سری وقایع متافیزیکی که در فیلم توضیح داده میشود، به دنیای مردگان سری میزند.
انیمیشن کوکو دنیای مردگان را دنیایی پر از اسکلتهای شاد که معمولاً مشغول برگزاری فستیوالهای موسیقی خیابانی هستند، نمایش میدهد. شهری که میگل در آن زندگی میکند، سرزمین جادویی سنت سیسیلیا است که شمایلی همچون یک دهکده مکزیکی دارد. شغل بیشتر مردم این شهر و همچنین خانواده خودش، کفاشی است.
حس و حال انیمیشن کوکو خاص است اما هنگام تماشای آن احساس غریبی نمیکنید. در این انیمیشن دغدغههای جدی به همراه درایت و ظرافت با چاشنی جذابیت ترکیب شدهاند و نقطه عطفی را در تاریخ انیمیشنسازی به نمایش گذاشتهاند.
در این انیمیشن چندین نسل از یک خانواده را میبینیم (که قهرمان قصه ما نیز همینجاست). به شخصیتپردازی این خانواده با دقت رسیدگی شدهاست و مخاطبان سراسر جهان با این خانواده احساس آشنایی و نزدیکی میکنند. به همین دلیل بیننده از هر کشور و با هر فرهنگی که باشد، با داستان میگل همذاتپنداری میکند.
شخصیتپردازی در انیمیشن کوکو
میگل که همان قهرمان داستان کوکو است، مانند قهرمانهای بسیاری از انیمیشنهایی که تاکنون ساخته شدهاند، بسیار باهوش و زرنگ است. او در موسیقی استعداد فوقالعادهای دارد ولی در خانوادهای زندگی میکند که به او اجازه نمیدهند موزیسین شود. شخصیت میگل از لحاظ هوش و اشتیاق شاعرانهاش، شبیه «رِمی» در کارتون راتاتویی و از لحاظ متفاوت بودن با محیط اطراف شبیه «مامبل» یکی از پنگوئنهای کارتون «خوشقدم» است. جستجوی میگل برای یافتن ریشههای خانوادگیاش و سردرگمی او، ما را به یاد ماجراهای «دوری» در انیمیشن «پیدا کردن دوری» میاندازد.
دوستانی او را در این مسیر همراهی میکنند که هم از میان حیوانات و هم از جنس انسانها (در واقع از جنس اسکلت) هستند. این دوستان تیپهای شخصیتی متفاوتی را از لحاظ روانشناسی به تصویر میکشند و درسهایی که میگل و دوستان او یاد میگیرند، به صحنههای مختلفی از فیلم ارجاع داده میشود. حتی اگر کارتون کوکو را بهترین انیمیشن کمپانی پیکسار هم ندانیم، باز هم نمیتوان منکر این شد که یکی از شاهکارهای این کمپانی است که با بیانی جدید و در نظر گرفتن ملاحظات فرهنگی، نوآوری جدیدی در صنعت سینما و انیمیشن رقم زدهاست.
الگوی میگل در میان موسیقیدانان و دلیلی که باعث شد تا موسیقی در خانه میگل ممنوع اعلام شود، یک ستاره سینمای موزیکال به نام ارنستو دلا کروز (با صداپیشگی بنجامین برت) است که سالها پیش مرده است. ارنستو چه در دنیای زندهها و چه در دنیای مردگان، اسطورهای در ساخت موسیقیهای احساسی و مجسم کردن ایدههای ناب و ماندگار است و در صنعت موسیقی درون انیمیشن کوکو نقش بهسزایی ایفا کرده است. قسمتهایی از انیمیشن coco که موسیقیهای او و آثار ماندگارش را نشان میدهد، صحنههای «شوی وودی» را در انیمیشن داستان اسباببازیها تداعی میکند.
هکتور (با صداپیشگی گیل گارسیا برنال) شخصیت پررنگ دیگری در این فیلم است. او یک اسکلت ژندهپوش است که با میگل دوست میشود و میگل در ادامه فیلم حقیقت تکاندهندهای درباره او میفهمد. چیزی که باعث ارتباط هکتور با دلا کروز میشود، داستان مرموزی متشکل از اشتیاق، خیانت و صبر است. داستان مرگ و زندگی این دو نفر تبدیل به آهنگهایی میشود که میگل باید معنا و ملودی آنها را بفهمد و یاد بگیرد. بهاینمنظور، او باید در ابتدا بفهمد چه چیزی او را به این دو نفر متصل میکند. او همچنین از این طریق میتواند بفهمد داستان اینکه چرا خانواده او مخالف موسیقی هستند، چیست.
کوکو نام مادرِ مادربزرگ میگل است که رفتهرفته در فیلم پررنگتر شده تا جایی که به قلب داستان تبدیل میشود. مادر میگل به نام ایملدا (با صداپیشگی آلانا نوئل اوباخ) یک مادر قوی و باجذبه است، در حالیکه مادر ایملدا یعنی مادربزرگ میگل، که همان دختر کوکو میشود، یک انسان بهشدت مستبد و خودکامه است، اما دلیل استبداد و شخصیت گزنده او در طی فیلم توضیح داده میشود.
مصمم بودن این دو نفر برای ساکت کردن صدای گیتار میگل از تجربههای تلخ قدیمی و خاطرات بدشان از استبداد مردان نشات میگیرد. بالاخره مشخص میشود که پدرِ پدرِ مادربزرگ میگل یک موزیسین معروف بوده است و زن و بچهاش را برای پیشرفت در موسیقی رها میکند. پس از این اتفاق تلخ خرافهای در خانواده میگل شکل میگیرد که میگوید موسیقی ریشه تمام مشکلات است و خانواده آنها باید از آن دوری کند. بنابراین تمام اعضای خانواده باید شغل کفاشی را انتخاب کنند.
نقاط قوت انیمیشن Coco
داستان یک نوجوان طغیانگر که از خانواده سرکوبگر خود سرپیچی میکند تا به رویاهایش برسد در انیمیشن های هالیوودی موضوع جدیدی نیست. اتفاقاً به این علت که یکی از بحرانهای جدی و تکرارشونده در سراسر دنیا است، بارها به روشهای مختلف به این موضوع پرداخته شده است. ولی انیمیشن کوکو با مطرح کردن یک خط داستانی جدید، باعث شده است که مخاطب احساس نکند با یک انیمیشن تکراری و نخنما مواجه شده است.
یکی دیگر از مسائلی که در کوکو جدید و نوآورانه است، پرداختن آن به خانواده، سنت و عقاید غیرآمریکایی است. این انیمیشن در آمریکا ساختهشده است اما تماماً به یک خانواده مکزیکی و موضوعات مربوط به آنها میپردازد، حتی صداپیشگان این اثر همگی لاتین هستند. این واقعیت که اخیراً دنیای هالیوود بیشتر به سایر ملیتها و اقلیتها میپردازد، موج نوینی را در سینمای این کشور نشان میدهد. انیمیشن کوکو نیز یکی دیگر از آثاری است که این ویژگی را دارد.
کوکو سعی میکند اجازه ندهد داستان بیش از حد تلخ بشود، بلکه حتی آهنگهای قدیمی مربوط به مرگ و میر، از نو ساخته میشوند و در قالب آهنگ کودکان شکل میگیرند. بهطور کلی این انیمیشن بیشتر از اینکه ترسناک یا ناراحتکننده باشد، دلگرم کننده است و سازش و صلح را توصیه میکند.
نقاط ضعف انیمیشن کوکو
یکی از ایراداتی که منتقدان به کوکو گرفتهاند، روند کند ابتدایی فیلم است. یعنی اگر شما طرفدار پروپاقرص انیمیشن یا کمپانی پیکسار نباشید، 20 دقیقه اول فیلم را بهسختی تحمل خواهید کرد تا به نقاط جذاب فیلم برسید.
معمولاً پیکسار برای فیلمهایش افتتاحیه طولانی و خستهکننده در نظر نمیگیرد. برای مثال اگر داستان اسباببازی و راتاتویی را دیده باشید، متوجه میشوید که سریعاً سر اصل مطلب میرود تا با میخکوب کردن مخاطب، او را تا انتهای انیمیشن همراه خود بکشاند. اما این کمپانی رویه خود را در کارتون کوکو تغییر داده و صدای منتقدان را درآورده است!
پیکسار همان کمپانیای است که در وال-ای تنها از طریق تصویر به زیبایی یک داستان عمیق و جامعهشناسانه را روایت میکند، اما در کوکو 20 دقیقه طول میکشد تا میگل شخصیتهای متنوع را که بسیاری از آنها در قصه اهمیت ندارند، معرفی کند و به توضیح مفصلی از مراسم روز مردگان بپردازد. در واقع فیلم تازه از جایی شروع میشود که میگل وارد دنیای مردگان میشود. طراحی بصری، رنگ، نشاط و سیر داستانی فیلم از اینجا به بعد کاملاً تغییر میکند.
یکی دیگر از ایراداتی که منتقدان به انیمیشن کوکو وارد کردهاند، شخصیتپردازی نسبتاً ضعیف آن است. این انیمیشن با اینکه شلوغ است اما کلاً 4 شخصیت اصلی دارد: میگل، مادربزرگ میگل که مخالف نوازندگی و موسیقی است، هکتور که اسکلتی تنها است و با میگل دوست میشود و در نهایت کوکو که مادر مادربزرگ میگل است. به جز این 4 نفر به شخصیتپردازی هیچ کاراکتر دیگری توجه نشدهاست، گویی تنها برای پر کردن صحنههای فیلم خلق شده باشند.
مشکل دیگری که در انیمیشن کوکو وجود دارد، این است که تقریباً از همان اول انتهای آن را میدانیم. به علت تکراری بودن هسته مرکزی داستان، مشخص است که نوجوان سرکش پس از گذر کردن از وقایع مختلف و آشنا شدن با واقعیت مفاهیمی که گمان میکرده حقیقت دارند، در انتهای فیلم به تعادلی بین علاقه شخصیاش و خواسته والدین و بزرگترهای خود میرسد.
امکان ندارد پایان این انیمیشن جز این باشد. اگر نوجوان راه خود را از خانوادهاش جدا کند، بدآموزی خواهد داشت، و اگر سرخورده به خانوادهاش بازگردد، پیام تسلیم و سرخوردگی را به مخاطب خواهد داد. بنابراین پس از سالها پرداختن هالیوود به فیلمها و انیمیشنهای مختلف، مشخص است که پیام نهایی کوکو باید تلفیقی از شجاعت و احترام باشد.
ایراد دیگری که منتقدان سختگیرتر به این فیلم وارد کردهاند این است که اگر انیمیشن کوکو زبان اصلی را دیده باشید، صدای میگل روی آن شخصیت نمینشیند و صدای خواندن او هم آنچنان چنگی به دل نمیزند. هرچند این نکته بیشتر سلیقهای است اما برخی از منتقدان به این نکته نیز اشاره کردهاند.
کلام آخر درباره انیمیشن کوکو (2017) Coco
در این مقاله به معرفی و بررسی انیمیشن کوکو (2017) محصول کمپانی پیکسار پرداختیم و نقاط ضعف و قدرت آن را بررسی کردیم. آیا شما این انیمیشن را تماشا کردهاید؟ با کدامیک از نقاط ضعف یا قوتی که نام بردیم موافق یا مخالف هستید؟ چه چیزی را در این انیمیشن دوست داشتید؟ شما میتوانید نظرات خود را با ما و سایر خوانندگان فانیبو در میان بگذارید.
منبع: Ny Times