دنیای سینمایی مارول (Marvel Cinematic Universe) محصول 80 سال موفقیت، شکست و ایدههای کسانی است که به دیدگاه خودشان به مارول باور داشتند و اجازه نمیدادند مسیرشان به سمتوسوی خطا برود. مارول موفقترین بنگاه فیلمسازیای است که از داستانهای کمیک اقتباس کرده است. در سال 2008، مارول تغییرات عمدهای در سیاستهایش ایجاد کرد و فیلمهای مستقل خود را ساخت و به موفقیت بیسابقهای دست یافت. در ادامه 19 فیلم از بهترین فیلم های مارول را معرفی میکنیم.
بهترین فیلم های مارول
19. هالک شگفتانگیز (The Incredible Hulk (2008
ما از بدترین بهسوی بهترین میرویم؛ بنابراین باید از جایی شروع کنیم. «هالک شگفتانگیز» محصول سال 2008 (با فیلم هالک (2003) Hulk اشتباه نگیرید)، فیلم بدی نیست. میتوانید این فیلم را رد کنید و خط سیر داستان را در حماسههای دنیای سینمایی مارول گم نکنید؛ اما این چیزی نیست که این فیلم را بد کند. در واقع منظورم این است که اتفاقاتی که در این فیلم میافتد، تأثیر چندانی در ادامۀ داستان ندارد.
هالک شگفتانگیز فیلمی عالی نیست. این فیلم نتوانست بین بروس بنر (ادوراد نورتون) و بتی راس (لیو تایلر) رابطۀ ارزشمندی ایجاد کند و از آن مراقبت کند و فاقد آن شوخطبعیای بود که اکنون دنیای سینمایی مارول به آن شناخته شده است.
بروس، خود بزرگترین مسئله بود. او نمیخواست به هالک تبدیل شود؛ اما در پایان روز، همۀ مخاطبان این را از او میخواهند. سخت است که چنین موجود پرتکاپویی را فقط دو ساعت نگه دارید و تکراری، آزاردهنده و خستهکننده نشود. این چیزی است که استودیوی مارول حالا دیگر میداند. هالک در دستههای دیگری از فیلمها مثل فیلم انتقام جویان یا برخی دیگر از بهترین فیلم های مارول مثل ثور: رگناروک، بهتر عمل کرده است.
جنگ نهایی بین هالک و بیزاری (The Abomibation) هنوز بهخاطر حالت غریزی، پویا و جالب و خلاقانهاش دیدنی است. من هنوز عاشق آخرین نمای (قبل از نقش تونی استارک) بروس با چشمهای سبز درخشانش هستم.
بهترین لحظه: هالک پس از آنکه انفجاری را که لحظاتی قبل شروع شده بود، خاموش کرد، دستانش را محکم به هم میزد.
18. مرد آهنی 2 (2010) Iron man 2
یکی دیگر از بهترین فیلم های مارول مرد آهنی 2 محصول سال 2010 است. بهترین نکتۀ این فیلم حضور رابرت داونی جونیور است. او به اندازۀ اولین فیلم، کاریزماتیک و جذاب بود. اما این شبیه به نوعی جانشین موقت احساس میشد.
مرد آهنی 2 وظایف سنگینی داشت که باید انجام میداد؛ معرفی بلک ویدو و ماشین جنگی و ایجاد سازمان شیلد. همۀ این کارها موجب شده بود که کشمکش مرکزی فیلم کمرنگ شود: مرد آهنی در برابر گذشتۀ تاریکش.
فیلم مرد آهنی 2 فاصلۀ زیادی از منطق میگیرد (راهحلی که برای مشکل رآکتور آرک پیدا کردند، احمقانه است) و بسیاری از تصمیماتی که در طول داستان گرفته میشد، از جانب شخصیتها نبود؛ بلکه احساس میشد این تصمیمات در روند فیلم چپانده شده تا با جایی که فیلمسازان میخواهند فیلم تمام شود، تناسب داشته باشد.
با این حال، کنشهای فیلم همچنان سرگرمکننده است. من خوشحالم که مارول توانسته از اشتباهات زیادی که مرتکب شده، درس بگیرد و ما امروز بهترین فیلم های مارول را در گنجینۀ سینمای خود داریم.
بهترین لحظه: مرد آهنی و ماشین جنگی برای از بین بردن دستهای از رباتها با هم همکاری کردند. این صحنه ساده، تأثیرگذار و جالب بود.
17. ثور: دنیای تاریک (2013) Thor: The Dark World
فیلم «ثور: دنیای تاریک» سری دوم از فیلمهای ثور است و در ردهبندی بهترین فیلم های مارول رتبۀ هفدهم را دارد. بزرگترین مشکل فیلم دنیای تاریک این است که بیشتر از ثور، در خدمت لوکی است. ثور که کریس همسورث نقش آن را بازی کرده، کمترین جاذبه را بین شخصیتهای فیلم دارد. مالکیث (شخصیت منفی و کودن مارول) حتی در مطمئن کردن مخاطب از تواناییاش در تأمین نیازها و خواستههایش از ثور پیشی گرفته است.
تام هیدلستون نیز کاملاً بهعنوان لوکی در اینجا پذیرفته شده بود و به سادگی میتوان گفت جذابترین شخصیت این گروه است. صحنه های اکشن فیلم حیرتانگیز و مبتکرانه بودند و از این لحاظ میتوان گفت دنیای تاریک فیلمی عالیست. البته گم شدن شخصیت اصلی در طول فیلم، نکتهای منفی است. خوشبختانه، او در فیلم «ثور: رگناروک»، بسیار بهتر ظاهر میشود.
بهترین لحظه: در نبرد ثور و مالکیث، ثور بدون همراه داشتن چکش قابل اعتمادش، میولنیر، از زمین به سیارهای کاملاً متفاوت تلپورت میشود. چکش ثور اسلحهای که فقط با اشارۀ دست ثور به سمتش میرود، در مسیر مستقیمی خارج از جو زمین، بهسرعت میرود تا به آسگاردیای قدرتمند که چند سال نوری فاصله داشت، برود.
16. ثور (2011) Thor
رتبۀ شانزدهم در بین بهترین فیلم های مارول متعلق به فیلم ثور است. ثور نام خدای اساطیری اسکاندیناوی است و در این فیلم بر روی شخصیتی است که از دنیای کاملاً متفاوتی به زمین آمده و میتواند در همان جهانی که مرد آهنی وجود داشت، حضور پیدا کند. ثور دیالوگ های ماندگاری در این فیلم دارد: «اجداد شما به آن جادو میگفتند و شما علم مینامیدش.» و «من از جایی میآیم که همه یکی هستند و شبیه به هم.»
همسورث و هیدلستون در مسیر ستاره شدن قرار گرفته بودند؛ اما داستان عاشقانۀ ثور با جین فاستر (ناتالی پورتمن) و بعضی کمدیموقعیتها مثل شوخطبعیهای شخصیتها (که بعد از چند بار دیدن دیگر بامزه نیست) مانع از آن شد که آنها به ستارگانی بینقص تبدیل شوند.
با این حال، کارگردانِ فیلمهای اقتباسشده از آثار شکسپیر و آنتونی هاپکینز در نقش اودین با هم داستان را آنقدر طولانی کردند که یک فیلم سرگرمکننده شود و با چرخشی غیر منتظره به پایان برسد. این یک قصۀ رستگاری کلاسیک است که بهخوبی توانسته بگوید هرگز آن را خیلی جدی نگیرید؛ اما در باورپذیر کردن روابط داخل فیلم بهاندازۀ کافی موفق بود.
بهترین لحظه: لوکی پس از آوردن غولهای یخی به آسگارد برای کشتن پدرش، در آخرین لحظۀ ممکن ورق را برمیگرداند.
15. مرد آهنی (2008) Iron Man
پانزدهمین فیلم برتر مارول مرد آهنی محصول سال 2008 است. کارگردان این فیلم، جان فاورو با نخستین خروجیاش از شخصیت نابغه، میلیارد، دخترباز و انساندوست محبوبِ همه، سطح توقعات را بالا برد.
از آنجایی که این فیلم نقطۀ آغاز همۀ اتفاقات است، همیشه جایگاه مخصوصی در قلب من دارد. اگرچه، بعد از چند بار دیدن، روشن میشود که نیمۀ اول فیلم خیلی بهتر از نیمۀ دوم آن است و علت آن به بسیاری از معانی مجازی فیلم های ابرقهرمانی برمیگردد. اگر فرصتش را داشتم، صحنههایی را که تونی استارک در گاراژش مشغول اختراع بود، هشت ساعت تمام نگاه میکردم.
با اینکه مارول در سالهای اخیر روند پیشرفت را طی کرده است، مرد آهنی بهشکلی باورنکردنی از فیلمهای جالب آن است.
بهترین لحظه: تمام صحنۀ آغازین که با میاننوشته (نوشتهای که در بین نماهای فیلم برای دادن اطلاعات بیشتر یا گفتوگوی شخصیتها آورده می شود) پایان میگیرد و مخاطب را فوراً در داستان این شخصیت قرار میدهد.
14. کاپیتان آمریکا: نخستین انتقامجو (2011) Captain America: The First Avenger
کاپیتان آمریکا نخستین انتقام جو در فهرست من از بهترین فیلم های مارول رتبۀ چهاردهم را دارد. این اولین فیلم مارول است که قصهای عاشقانه را بهدرستی پرورانده است. احترام و ستایش متقابلی که بین استیو راجرز (کریس ایوانز) و پگی کارتر (هایلی اتول) بهشکلی طبیعی با جلو رفتن داستان رشد میکند، چیزی است که فقط چند فیلم (ابرقهرمانی یا دیگر گونهها) به خوبی اینیکی بر آن متمرکز شدهاند.
تصویر مشتاق ایوان بهعنوان مردی فداکار که نمیداند کی باید دست بکشد، فقط آنطور که تعریف شده، عمل میکند؛ زیرا پگی یک شخصیت واقعی است که قدرت شخصی خودش را دارد. او به هیچوجه، منزوی نشده و برای انگیزه دادن به قهرمان به فیلم نیامده است. بر طبق متن داستان، شخصیت آنها اغلب به یک اندازه، روایت را پیش میبرند؛ در نتیجه، فیلم از انحصار قهرمان اصلی درآمده است.
بهترین لحظه: استیو برای محافظت از سربازان همکارش، حتی یک لحظه تردید نمیکند که روی نارنجک بپرد یا نه. این صحنه یکی از بهترین اکشنهای فداکارانهای است و من هرگز پیش از آن، در یک فیلم سینمایی ندیده بودم.
13. مرد مورچهای (2015) Ant-Man
مرد مورچه ای سیزدهمین فیلم من در فهرست بهترین فیلم های مارول است. من کمتر برای دیدن این فیلم هیجانزده شدم (آن را فقط سهبار در تماشاخانه دیدم). من هیچوقت یک طرفدار بزرگ شخصیتهای کتابهای کمیک نبودم و هیچچیزی هم در پیشنمایشها وجود نداشت که موجب شود احساس متفاوتی پیدا کنم.
این فیلم یکی از آن فیلمهای کماهمیت است که فقط روند بهتر شدن را حفظ کرده است. پل راد برای نقش مرد مورچهای عالی است. فیلم ویترینی برای نمایش قدرتها و شجاعت اوست و خیال شما را از بابت شایستگیاش برای قهرمان شدن راحت میکند.
من این فیلم را دوست دارم. هرگز کسی فکرش را هم نمیکرد که من این شانس را پیدا کردم که چنین جملهای را دربارۀ فیلمی که در آن مردی واقعاً کوچک میشود و با مورچهها حرف میزند، بگویم.
بهترین لحظه: این فیلم از بهترین مونتاژ آموزشی که تا کنون وجود داشته، بهره برده است.
12. دکتر استرنج (2016) Doctor Strange
دکتر استرنج جزء بهترین فیلم های مارول 2016 است. زمانی که مارول استودیوز خبر ساخت دکتر استرنج را داد، شرکت با درخشش استعدادهای امتحاننشدهای مانند نگهبانان کهکشان و مرد مورچهای در مسیر موفقیت بدون شکستی قرار گرفته بود. من هیچ تردیدی نداشتم که این فیلم خواهد درخشید و با فروش 85 میلیون دلاری در آمریکا در نخستین آخر هفتۀ نمایش فیلم، پیشبینی من درست از آب درآمد.
این موفقیت از ابتدا کاملاً تضمینشده بود. دکتر استرنج بهترین شخصیت منحصربهفرد فیلمهای سینمایی است که استودیوی مارول تا کنون طراحی کرده است.
قطعاً طنز فیلم های مارول در دکتر استرنج ضربه خورده یا بهکلی گم شده است. در بار اولی که فیلم را میبینیم، برخی انگیزههای شخصیتها گیجکننده است؛ اما هنرپیشگان، کیفیت بازیگریشان، جلوههای بصری و جزئیات فیلم (در طول داستان مخاطب نمیتواند فراموش کند دکتر استرنج چه هزینۀ سنگینی را برای جادوگر شدن پرداخته است) فیلم را در کل بهچیزی خیلی عالیتر از مجموعۀ اجزای تشکیلدهندهاش ارتقا میدهند. دکتر استرنج ثابت میکند که جادو و جادوگران میتوانند با تلنگر زدن برخی معانی مجازی فیلم و داشتن ایدههای واقعا خوب زیاد، در دنیای سینمایی مارول حضور داشته باشند.
بهترین لحظه: استرنج دورمامو را مجبور میکند تا بارها و بارها و بارها او را بکشد تا وقتی که اهریمن نمیتواند آن یکنواختی بیپایان را از بین ببرد، پس هرچه را دکتر استرنج میخواهد به او میدهد؛ یک معامله.
11. مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه (2017) Spider-Man: Homecoming
سراغ بهترین فیلم های مارول 2017 میرویم. در سال 2004 مرد عنکبوتی 2 یکی از بهترین فیلم های ابرقهرمانی بود که تا آن زمان ساخته شده بود. سکانس پرتاب تار مرد عنکبوتی یکی از خاطرهانگیزترین صحنههای اکشنی است که در فیلمها در هر ژانری وجود داشته است. از نقطهنظر اکشن، هیچچیزی در بازگشت به خانه بهخوبی صحنههای پرتاب تار مرد عنکبوتی 2 نیست، با این حال، بازگشت به خانه به راحتی فیلم بهتریست.
واقعیتی راجعبه شخصیتها، رابطهها و جهانی که میسازند وجود دارد و این تصور را ایجاد میکند که این فیلم محسوسترین فیلم دنیای سینمایی مارول است؛ اما خوشبختانه، نمایش فیلم سرعت آن را حفظ میکند و بهاندازۀ تعامل شخصیتها رضایتبخش است.
بهترین لحظه: پیتر پارکر، پسری که تبدیل به مرد عنکبوتی شد.
10. انتقامجویان (2012) The Avengers
تصور کنید در جایی زندگی میکنید که واقعیت جریان ندارد. جایی که تکههایش نمیتوانند بهطرزی هیجانانگیز و سرگرمکننده کنار هم جمع شوند. با وجود مشکلاتی که در دنیا وجود دارد، اگر فقط یک چیز باشد که باید بهخاطرش سپاسگزار باشم، این است که یکی از بهترین فیلم های مارول -انتقام جویان- در همان جهانی وجود دارد که من هستم.
من واقعاً نمیدانم چرا این فیلم اینقدر خوب است. انتقامجویان واقعاً جالب و دیدنی است؛ با اینکه یک فیلم عالی نیست. یکسوم ابتدایی فیلم تا حدودی، متزلزل است؛ اما دوسوم انتهایی آن را جبران میکند. در حالی که تازگی تماشای شخصیتها از زاویۀ تعاملی دیگری در همان فیلم، از دست رفته است، رفتار و برخوردهای شخصیتها واقعی و کاملاً سرگرمکننده احساس میشوند.
بهترین لحظه: فکر نمیکنم دیگر بتوانم صحنهای را که ابرقهرمان بهتنهایی کاری را که از پس یک گروه همکار برمیآمد انجام داد، ببینم.
9. مرد آهنی 3 (2013) Iron Man 3
مرد آهنی 3 بهلطف متن خندهدار و تیزهوشانهاش و اثر قوی شخصیتها، هم از بهترین فیلم های مارول است و هم بهترین نسخۀ سری فیلم های مرد آهنی تا کنون است. از آنجا که در این فیلم تونی استارک در بیشتر مواقع زرهش را نپوشیده، فرصت بیشتری وجود دارد که عمق آن کسی که او واقعاً هست در فیلم کاویده شود.
تبهکاران قابل اعتماد و رعبآور هستند و جنگ نهایی با آلدریچ کیلیان یکی از بهترین جنگهای کمیکهاست. این فیلم در تواناییاش در اینکه مخاطب را وادار کند فکر کند که به جهتی میرود که کلیشهها و استعارهها را تغییر دهد، وحشتناک است که به نتایج اغلب خندهداری منجر شده است.
بهترین لحظه: نجات هواپیما از دست نیروی هوایی شمارۀ یک جذاب است؛ زیرا حرکت شاهکاری است که در زندگی واقعی هم وجود دارد و یکی از هوشمندانهترین و قهرمانانهترین صحنههای اکشنی است که شما ممکن است ببینید.
8. انتقامجویان: عصر اولتران (2015) The Avengers: Age of Ultron
این قسمت انتقامجویان بهقطع از بهترین فیلم های مارول است. عصر اولتران سؤالهای جذابی از قهرمانانش میپرسد: چرا این کار را کردند؟ تا کی میتوانند به انجام دادن این کارها ادامه دهند؟ این سؤالات شخصیتهای این فیلم را از همۀ سینماییهای مارول تا آن زمان عمیقتر میکند.
در حالی که اولین قسمت انتقامجویان یکی از بهترین مثالها برای فیلمیست که صرفاً فیلمبرداری جالبی دارد و دارای عمق کافی برای حفظ جذابیتش است، اولتران یک درندۀ کاملاً متفاوت است. این فیلم فرصت داستانسرایی بیشتری داشته و به نتایج دست یافته است.
عصر اولتران ربطی به انتقامجویان ندارد و تلاش هم نمیکند که داشته باشد. خودش چیزی بسیار جذابتر، تحریککنندۀ تفکر و (من میگویم) عمیق است.
عمل شخصیتها در این فیلم از همۀ سینماییهای قبلی بهتر است. هر کسی مادۀ فوقالعادۀ آرک را نمیگیرد (ببخشید، بهجز ثور)، اما هرکدام از انتقامجوها با چالشهای شخصیتی شگفتانگیزی مواجه میشوند که از روش ظریفی به آن رسیدگی میشود.
بهترین لحظه: اگر 8 ساله بودم اینطور لحظۀ محبوبم را در این فیلم توصیف میکردم: «ویژن، مرد آهنی و ثور به اولتران با پرتوهایشان شلیک کردند.»
7. نگهبانان کهکشان (2014) Guardians of the Galaxy
هفتمین فیلم فهرست من از بهترین فیلم های مارول نگهبانان کهکشان محصول سال 2014 است. شخصیتهای فوقالعادۀ این فیلم فوراً خیال شما را از بابت خودشان راحت میکنند، بهشکلهای بامزهای با یکدیگر تعامل میکنند و اکشنهای بهخوبیهدایتشدهای دارند و همۀ این علتها نگهبانان کهکشان را به یک فیلم خوب بدل کردهاند. از آخرین میاننویس فیلم تا رقابت رقص پایانیاش، فیلم بهقوت لحن خودش را ایجاد میکند و در دو ساعتی که طول دارد، ذرهای از آن منحرف نمیشود.
این حقیقت که مردم این فیلم را تماشا میکنند و یک راکون سخنگو و درخت راهرونده برایشان عجیب بهنظر نمیرسد، گواهیست بر مهارت مارول، کارگردان فیلم، جیمز گان، نویسندهها و بازیگران.
بهترین لحظه: اعضای تیم کنار هم جمع میشوند تا دردهایشان را بهشکل نیروی عظیم سنگ بینهایت روی هم بگذارند. این صحنه هنوز هم من را از شدت تحسین و هیجان متلاشی میکند.
6. ثور: راگناروک (2017) Thor: Ragnarok
ششمین فیلم در فهرست بهترین فیلم های مارول را اگر بهترین قسمت فیلمهای ثور بنامیم بهقدر کافی از آن نگفتهایم. حتی اگر بگوییم این بهترین نسخۀ همة فیلمهایی است که شخصیت ثور در آنها حضور داشته است، باز هم آنطور که باید این فیلم را وصف نکردهایم.
«ثور: راگناروک» شبیه این است که کمیک محبوب شما توسط یک گروه خلاق جدید که تعبیر اندکی متفاوت از شخصیتهایش دارند، بازسازی شود. این ترفند همیشه کار نمیکند؛ اما دربارۀ ثور: رگناروک بهخوبی عمل کرده است.
این فیلم جالب، خلاقانه و کاملاً سرگرمکننده است.
بهترین لحظه: معرفی ویلیوانکاوار گرند مستر.
5. کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان (2014) Captain America: The Winter Soldier
پنجمین فیلم از فهرست بهترین فیلم های مارول ، کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان، «سه روز کرکسِ» ترکیبشده با «یورش» و کمی «مخمصه» و «بازگشت جدای» است. اگر هیچوقت کاپیتان آمریکا شخصیت جذابی برایتان نبوده است، این فیلم بهترین فرصت است که نظرتان تغییر کند؛ حتی جلوتر از «جنگ داخلی».
این فیلم اکشنهای جسورانهای دارد و پیامدهای آن هنوز در دنیای سینمایی مارول احساس میشود. تقریباً بهیک اندازه زمان برای پرورش شخصیتهای ناتاشا رومانوف و نیکی فیوری زمان صرف شده است.
فیلمنامه با غافلگیریهای کافی، بافت و جزئیات فشرده شده است تا حتی سرسختترین منتقدان فیلم های ابرقهرمانی را شگفتزده کند. تکههای مجموعهاکشنهای فیلم تا ساخته شدن «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» بهترین صحنههایی از این نوع بودند که ما در دنیای سینمایی مارول دیده بودیم.
4. نگهبانان کهکشان بخش 2 (2017) Guardians of the Galaxy Vol. 2
این فیلم رتبۀ چهارم را در رتبهبندی من از بهترین فیلم های مارول دارد. همانطور که مشخص است رفتهرفته بیشتر از فیلمها تعریف میکنم و از هیجانهایم هنگام دیدنشان میگویم. اینیکی در این مورد معرکه است.
در پایان نگهبانان کهکشان 2 صحنهای وجود دارد که کاملاً من را نابود میکند. اگر بگویم آن صحنه چیست، اسپویل میشود، برای همین به آن نمیپردازم؛ اما موسیقی آن آهنگ «پدر و پسر» کت استیونس بود و وقتی که من آن را تماشا کردم، مشخص شد که از اینکه این فیلم تا چه حد بر من اثر گذاشته است، شگفتزده شدهام. آن یک صحنۀ زیباست و زمانی که دیدمش متوجه شدم فیلم محبوبم از مارول را دیدهام.
در این فیلم شخصیتها عمق زیادی دارند و این نکته سرسامآور میشود. داستان با شخصیتهای متعدد و چیزهای مهم در هم بافته شده است. همۀ صحنهها و همۀ سطور فیلمنامه اینطور بهنظر میرسند که معنایی پشتشان وجود دارد. من هرگز افکتهای متحیرکننده، تدوین، صحنههای اکشن و بازیگری فیلم را بررسی نمیکنم. اگر شما فکر میکنید فیلمسازان از آهنگهای پاپ دهۀ 70 و 80 میلادی در اولین فیلم استفاده کردند، این فیلم در سطح دیگری است. نگهبانان کهکشان اول آهنگهای جذابی دارد؛ اما این یکی در نهایت، بیشتر معنادار است.
بار دیگر، این فیلم هم دربارۀ ارتباط شخصیتها با یکدیگر است. آخرین نمای فیلم موجب شد من اشک بریزم. همانطور که شخصیتهای روی پردۀ سینما متوجه شدند چرا گم شدند، علت راهی که انتخاب کردند چه بود و این چه معنایی در فرصت آنها برای رستگاری داشت، من از دستاورد گیجکنندۀ فیلم در حیرت بودم.
بهترین لحظه: کل سکانسی که با آهنگ «پدر و پسر» شروع میشود بر من کاملاً تأثیر میگذارد.
3. کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی (2016) Captain America: Civil War
سومین فیلم فهرست بهترین فیلم های مارول و سومین قسمت از کاپیتان آمریکا «جنگ داخلی»، بهلحاظ جالب بودن و سرگرمکنندگی شبیه به قسمت اول انتقامجویان است، جرئت «سرباز زمستان» را گرفته و عمق شخصیتهای عصر اولتران را دارد. من همۀ آن چیزی را که از این فیلم میخواستم، گرفتم. پلنگ سیاه و مرد عنکبوتی بهخوبی بازنمایی شده و بهصورت یکپارچه در کشمکش مرکزی فیلم درگیر شدند.
اما آنچه من را دربارۀ این فیلم شگفتزده کرد این بود که تأثیرگذاری آن بود. من بارها در حین تماشای این فیلم احساساتی شدم. این فیلم همۀ تجربیات مارول از فیلمهای مختلفش را در چمدان خود گذاشت تا فیلمی بهتر از آنچه در غیر این صورت، ممکن بود وجود داشته باشد، بسازد. بهخاطر این فیلم، من دیگر نتوانستم دیگر فیلمهای اینچنینی که پیش از آن ساخته شده بود، ببینم. این فیلم واقعاً همهچیز را تغییر داد و من به همین خاطر، عاشقش هستم.
بهترین لحظه: جنگ فرودگاه یک صحنۀ جنگی ابرقهرمانیست که واقعی ساخته شده است. نه فقط از نظر اکشنها، بلکه حتی شاید در شخصیتپردازی و شوخیهای کنایهدار صحنۀ جالبی بوده است.
2. انتقامجویان: جنگ ابدیت (2018) Avengers: Infinity War
به بهترین فیلم های مارول 2018 یعنی سالهای اخیر میرسیم. جنگ ابدیت اولین فیلمیست که به منظور استفادۀ بیشتر از روایت خود، نیاز دارد مخاطبان حداقل بیشتر فیلمهای سریهای قبل را دیده باشند. این مقاله نقد نیست؛ اما من فکر میکنم این فیلم یکی از قویترین سینماییهاست.
انتقامجویان: جنگ ابدیت بهعنوان نقطۀ اوج این سری از فیلمهای سینمایی که بیش از ده سال طول کشیدهاند، بهتر عمل کرده و برای مخاطب با تعداد زیادی از شخصیتهای نشاندادهشده در فیلم، از بقیه آشناتر است.
با این حال، حتی اگه آشنایی گذرایی با این سریفیلمها داشته باشید، باز هم جنگ ابدیت برایتان آنقدر جالب، تماشایی و دارای تعلیق هست که ولع فیلمبینیتان را سیر کند. پلات سرراست فیلم هم باعث شده تا بعید باشد که چیز زیادی از فیلم را بهدلیل ندیدن قسمتهای قبلی از دست بدهید.
بهترین لحظه: ورود ثور به یک جنگ مشخص چیزیست که من تمام عمرم منتظر دیدن آن بودم.
1. پلنگ سیاه (2018) Black Panther
صادقانه میگویم، این فیلم من را وادار کرد 4 بار آن را ببینم، پیش از آنکه آن را فیلم شمارۀ یک فهرست بهترین فیلم های مارول قرار دهم. طول کشید تا متوجه شدم پلنگ سیاه فیلمی چندلایه و درخشان است.
تقریباً همۀ جنبههای این فیلم درجهیک است: نویسندگی، بازیگری، طراحی صحنه، تدوین و لباسها. اما مهمتر از همه شخصیتها هستند. شما میتوانید بهراحتی یک اوکویه، شوری، ناکیا و امباکوی فوقالعاده بسازید.
اگرچه این اریک کیلمانگر و تأثیر او بر تچالا بود که این فیلم را یک سروگردن از بقیه بالاتر برد. من واقعاً بیشتر فیلمهای این فهرست را دوست داشتم. این استودیو مارول است با ثروت و ایدههای دستنخوردۀ زیاد که در بالغترین حالت خود قرار دارد. جالب است که جوانترین کارگردان این مجموعه آن را به ثروت رسانده است.
بهترین لحظه: رویای کیلمانگر. این بهترین سکانس در کل فیلم های مارول تا کنون است. همهچیز این فیلم؛ از بازیگری تا نویسندگی و موسیقی و تدوین و حتی طراحی صحنه عالیست.
حرف پایانی درباره بهترین فیلم های مارول
از روزی که مارول تصمیم گرفت بهطور مستقل شروع بهکار کند، بیش از ده سال میگذرد. آنها از فیلمهایی نهچندان خوب شروع کردند و بهسرعت پیشرفت کردند و به بهترین فیلم ها رسیدند. امسال قسمت جدید انتقام جویان ساخته شده و من بیصبرانه منتظر بهترین فیلم های مارول 2019 هستم. امیدوارم امسال هم شاهد رشد استودیو مارول باشیم.
این مطلب نگاه شخصی نویسنده Cnet به بهترین فیلم های مارول بود. ممکن است شما نظرات متفاوتی درباره این ردهبندی داشته باشید. لطفا فهرست خودتان از بهترین فیلم های مارول را با ما درمیان بگذارید. در پایان باید اشاره کنیم که فیلمهای مرد مورچهای و زنبورک ، کاپیتان مارول و انتقام جویان : پایان بازی در لیست بهترین فیلم های مارول Cnet آورده نشدهاند؛ و ما در مطالبی جداگانه به آنها خواهیم پرداخت.
منبع: Cnet