تمام کسانی که به سینما علاقه دارند زمانی که وارد یک جمع دوستانه میشوند از دیگری سوال میکنند «فیلم جدید خارجی چی آمده؟» و طرف مقابل براساس فیلمهایی که به تازگی دیده یک گزینه یا چندین گزینه را پیشنهاد میدهد.
در واقع نمیتوانیم انکار کنیم نقش سینما در زندگی روزمره ما بیشتر از گذشته پرررنگ شده است. به هرحال سینما یک تفریح بیخطر است و پیشرفت فناوری و تکنیکهای فیلمسازی نیز باعث شده است حجم فیلمهایی که امروز ساخته میشوند در مقایسه با گذشته بیشتر باشد.
اما پیشنهاد فیلم های جدید خارجی که همهپسند باشد کار دشواری است. باید عناوینی را توصیه کنید که همه دوست داشته باشند، به دنبال دیدن آنها باشند و بعد از دیدن آنها لذت نیز ببرند.
با این مقدمه قصد داریم در این مطلب تعدادی فیلم جدید خارجی براساس هر سال معرفی کنیم تا یک راهنمای سال به سال جامع در اختیار داشته باشید.
قطعا هر سال به قدری فیلم جدید خارجی خوب اکران شده است که اگر بخواهیم در مورد تمام آنها بنویسیم تا ابد طول بکشد، بنابراین گلچین انتخاب کردیم و در بین انتخابهایمان همچنین یک فیلم شگفتانه نیز قرار دادیم که افراد کمی ممکن است آن را دیده باشند ولی مطمئن باشید بعد از دیدن آن برای کارگردان دست میزنید. بنابراین تا انتها همراه فانیبو باشید.
فیلم جدید خارجی 2015
مکس دیوانه: جاده خشم (2015) – Mad Max: Fury Road
جرج میلر کارگردانی متعلق به موج نوی سینمای استرالیا بود که سال 1979 اولین قسمت فیلم مکس دیوانه را با بازی مل گیبسون ساخت. فیلمی که بعدا به یک سهگانه تبدیل شد تا این که در سال 2015 میلر مجددا به سمت فیلم کلاسیک خود رفت و این مرتبه با استفاده از جلوههای ویژه و دو بازیگر معروف یعنی تام هاردی و شارلیز ترون تصمیم گرفت یک فیلم جدید خارجی متفاوت بسازد و موفق نیز بود.
اگر بخواهیم مکس دیوانه: جاده خشم را توصیف کنیم میتوانیم آن را مانند یک شیشه آدرنالین بدانیم که قطره قطره آن در طول فیلم به بیننده تزریق میشود.
بازی ترون با گریم متفاوت، سر تراشیده و دست قطع شده با شناختی که از الهه زیبایی هالیوود در فیلمهای دیگر داریم متفاوت است. تام هاردی مجددا بهترین بازی خود را به نمایش گذاشته است تا 2 ساعت اکشن خالص را در زیر ژانر پسارستاخیزی تجربه کنید.
بین ساخت این فیلم و سهگانه قبلی میلر فاصله زیادی افتاد چون ابتدا قرار بود در سال 1997 ساخته شود و تا مدتها در مرحله پیش تولید باقی ماند. حوادث 11 سپتامبر نیز تولید فیلم را به عقب انداختند و گیبسون که ابتدا قرار بود مانند قسمتهای قبلی نقش اول را به عهده داشته باشد پا پس کشید.
جرج میلر حتی ابتدا قصد داشت فیلم را به صورت انیمیشن بسازد تا این که با تغییر مجدد تصمیم خود اوایل 2011 فیلمبرداری شروع شد و در سال 2012 به پایان رسید.
این فیلم جدید خارجی کمی بیشتر از دو برابر بودجه 155 میلیون دلاری خود فروخت و در جشنواره اسکار با 10 نامزدی و بردن 6 اسکار درخشان ظاهر شد.
به خودتان یک لطف کنید چند بسته چیپس بخرید، یک زمان مناسب را انتخاب کنید و با دوستان یا همسر خود به درون داستان مکس دیوانه و جلوههای عالی ویژه فیلم و البته آن موسیقی خیرهکننده غرق شوید.
سیکاریو (2015) – Sicario
اگر قطعا یک فیلمساز وجود داشته باشد که همزمان میتوان از سینمای او لذت برد و همچنین درس گرفت بدون شخص او دنی ویلنو است. امکان ندارد سیکاریو را نبینید و سینما را نشناسید تا برای ویلنو دست نزنید.
فیلمساز فرانسوی – کانادایی قبلا با ساخت فیلمی مانند ویرانشده نشان داده بود بیننده را مبهوت میکند و یادم میآید بعد از دیدن ویرانشده در نقد آن فیلم نوشته بودم قسم به درد!
سیکاریو یک داستان آشنا دارد: مبارزه نیروهای مواد مخدر آمریکا با کارتلهای مکزیکی ولی این تمام داستان نیست.
فیلم انفجاری شروع میشود، سکانس افتتاحیه آن محکم به صورت بیننده کوبیده میشود و سپس مانند یک موج بزرگ که آرام میشود وارد یک ریتم آهسته میشویم تا وینلو به آرامی برای موج بعدی بیننده را آماده کند.
سیکاریو یک فیلم جدید خارجی داستانی نیست، یک فیلم داستانی – شخصیت پردازی است، فیلمی که روی داستان کیت با بازی امیلی بلانت و الخاندرو با بازی فوقالعاده استثنائی بنیسیو دل تورو تمرکز دارد.
سیکاریو در آن واحد یک داستان برای انتقامگیری، وضعیت اسفناک قاچاقچیان مواد و یک هنر کارگردانی است. برای دیدن فیلم جدید خارجی ویلنو صبور باشید، او جواب این صبر شما را می دهد؛ گندم تا آرد و آرد نان شود زمان میبرد. این فیلم نامزد 5 جایزه اسکار بود و در گیشه 89 میلیون دلار فروخت.
مردی از یو.ان.سی.ال.ای. (2015) – The Man from U.N.C.L.E.
اگر سینمای گای ریچی را بشناسید لذتتان از دیدن فیلم جدید خارجی مردی از یو.ان.سی.ال.ای. بیشتر میشود.
داستان فیلم آشنا است، تقابل دو مامور مخفی دولت آمریکا و شوروی سابق که البته این مرتبه باید با یکدیگر همکار شوند. فیلم یک کلاس داستانگویی و در همان حین شخصیتپردازی است. دو شخصیت اصلی فیلم مانند دو قطب منفی و مثبت هستند که باید به تعادل برسند تا ماموریت خود را به شکل عالی انجام دهند.
این فقط ریچی است که میتواند چنین با عناصر سینمای پست مدرنیسم بازی کند؛ یکی از شخصیتهای فیلم در حال مرگ است ولی دیگری نه تنها با خونسردی ساندویچ میخورد بلکه با گوش دادن به موسیقی نوستالوژیک Che Vuole Questa Musica Stasera ما را نیز به وجد میآورد.
اما اوج فیلم در سکانسهای پایانی آن دیده میشود که نیروهای متحد به پایگاه متعصبهای نازی حمله میکنند. ریچی در این موقع مانند یک بازی اکشن ریتم را سریع میکند، موسیقی شما را به یاد موزیک Drippy بانچو د گایا می اندازد که در فیلم «پی» آرنوفسکی شنیده بودیم و کاملا ضربان قلب بالای خود را حس میکنید.
پایان این فیلم جدید خارجی عالی به بیننده القا میکند، قسمت دومی نیز در راه است. پس باید برای یک 2 ساعت مفرح دیگر امیدوار باشیم.
خشمگین 7 (2015) – Fast and Furious 7
اگر فقط یک مجموعه فیلم وجود داشته باشد که انگار تا ابد ادامه دارد و هر مرتبه با تاثیرگذاری و سرگرمکنندگی بیشتر برمیگردد سری سریع و خشمگین است که سال 2017 هفتمین قسمت آن اکران شد.
این قسمت اهمیت بالایی داشت چون عوامل فیلمسازی تحت تاثیر پل واکر قرار گرفته بودند و تصمیم گرفتند سکانسهای او را حذف نکنند و در سکانسهای باقیمانده از جلوههای ویژه و بدل به جای او استفاده کنند.
همین قضیه اکران فیلم را تا سال 2015 به تعویق انداخت و بدون شک فیلم نهایی به کیفیتی رسید که فروش 1.5 میلیارد دلاری آن را تضمین کند و نهمین فیلم پرفروش تاریخ لقب گیرد.
جالب است بدانید فیلم در 16 مارس 2015 در جشنواره فیلم جنوب از جنوب غربی 2015 به صورت مخفی اکران شد. رامین ستوده منتقد مجله واریاتی میگوید 4 ساعت پیش از شروع پخش فیلم طرفداران زیادی برای آن صف کشیده بودند. پس از پایان فیلم از پل واکر قدردانی میشود و بسیاری از افراد سالن را با گریه ترک میکنند.
منتقد دیگری به اسم دیو پالمر میگوید «خشمگین 7 آن نوع فیلمی است که «مایکل بی» تمام حرفه فیلمسازی خود در تلاش برای ساخت آن بوده است: فیلمی سرشار از سکانسهایی با زنان نیمه برهنه، ماشینهای سریع و جوکهای کوتاه هوشمندانه.»
خشمگین 7 نشان میدهد سینما چیزی جز از سرگرمی نباید باشد و مطمئن باشید اصلا متوجه نمیشوید چطور 130 دقیقه این فیلم جدید خارجی سپری شده است.
هدیه (2015) – The Gift
در کنار تمامی فیلمهای خوبی که سال 2015 روی پرده سینما رفتند، فیلم «هدیه» بی سر و صدا آمد و یک فیلم ماندگار شد. این فیلم جدید خارجی تنها بودجه محدود 5 میلیون دلار داشت ولی 59 میلیون دلار فروخت تا نشان دهد سینمادوستان درک بالایی از فیلمهای خوب دارند.
فیلم یک تریلر روانشناسانه عالی است و سوال بزرگی را مطرح میکند که از قدیم همراه بشر بوده است «آیا امکان گریختن از گذشته وجود دارد؟»
داستان فیلم در مورد زوج جوانی به اسم سایمون و رابین است که پس از سقط جنین رابین به محل جدیدی نقل مکان میکنند. برخورد اتفاقی با همکلاسی سابق سایمون و سپس دریافت هدایای مشکوک هیجان و تعلیق را به فیلم تزریق میکند.
فیلم به کارگردانی جوئل اجرتون ساخته شده است که بیشتر او را به واسطه بازیگریاش میشناسیم ولی باید بگوییم هدیه ما را مجبور به تحسین او میکند. سکانس صحبت سایمون و گوردو در پارکینگ در مورد گذشته تاثیرگذار است.
جمله گوردو «میدونی، تو گذشته را کنار گذاشتی ولی گذشته تو رو کنار نگذاشته.» تا مغز استخوان بیننده نفوذ میکند و نمیداند واقعا گوردو را دوست داشته باشد و با او همذات پنداری کند یا رفتار او اشتباه است.شاید فیلم جدید خارجی هدیه یک انعکاس کوبنده از «کارما» در زندگی انسان باشد.
دیگر فیلم های مهم سال 2015
اما سال 2015 سرشار از فیلمهای خوب دیگر بود. تارانتینو فیلم هشت نفرتانگیز خود را با ادای دین به سینمای وسترن اسپاگتی ساخت، دیکاپریو برای بازی در فیلم جدید خارجی بازگشته در نهایت توانست اسکار را برنده شود، انتقامجویان: عصر اولتران با فروش میلیاردی خود جزو پرفروشترین فیلم های جدید مارول نام گرفت، دنیل کریگ با فیلم اسپکتر ما را دوباره با ماجراهای مامور 007 همراه کرد و هفتمین قسمت جنگ ستارگان جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد علاقهمندان به این مجموعه را مجددا به سینما کشاند.
فیلم جدید خارجی 2016
منچستر بای د سی (2016) – Manchester by the Sea
کنت لونرگان با ساخت منچسر بای د سی در سال 2015 همه را شگفتزده کرد و در نهایت توانست اسکار بهترین غیراقتباسی و بهترین بازیگر نقش اول مرد را برنده شود.
فیلم یک بودجه محدود 9 میلیون دلار داشت ولی 70 میلیون دلار فروخت. فیلم در مورد شخصیتی به اسم لی چندلر است که زندگی پر از وقایع تلخ را تجربه میکند که در کنار آن مرگ برادرش به آن اضافه میشود و حالا باید این خبر را به گوش برادرزادهاش برساند.
جالب است بدانید برخلاف تصور اولیهتان نام منچسر در این فیلم جدید خارجی به شهر معروفی به همین نام در انگلستان اشاره نمیکند.
داستان فیلم در شهر منچستر بای د سی ایالت ماساچوست آمریکا رخ میدهد که قبلا «منچستر» نام داشت ولی به دلیل یک حکم ایالتی در سال 1989 و اشتباه نگرفتن با شهر منچستر به این نام تغییر داده شد.
شهر داخل فیلم در کنار دریا است ولی آیا داستان شخصیتهای اصلی فیلم به آرامی موجهای آن میتوانند باشند؟ بهتر است بیش از 2 ساعت از وقت خود را برای این درام خالص خالی کنید و در کنار 318 منتقد سایت گوجهفرنگی گندیده قرار بگیرید که با تحسین فیلم میانگین امتیاز 96 درصد را از 100 به آن دادند.
لا لا لند (2016) – La La Land
دیمین شزل درست در گروهی از کارگردانانی قرار میگیرد که پس از ساخت فیلمی مانند ویپلش نشان داد نبض سینما هنوز به دست این کارگردانان جوان و خوشذوق میتپد.
او در فیلم لا لا لند بعد از مدتها توانست ژانر نادیده گرفتهشده موزیکال را زنده کند و با یک داستان عاشقانه همراه کند که مانند آن را فقط در سهگانه پیش از طلوع آفتاب، پس از غروب آفتاب و پیش از نیمه شب دیده بودم.
بدون شک هنر شزل تنها نقطه قوت فیلم نیست، سکانسهای طراحی رقص، بازی عالی اما استون و رایان گاسلینگ دوستداشتنی شما را تکان میدهند.
این فیلم جدید خارجی در اسکار غوغا کرد و نامزد 14 جایزه شد، افتخاری که پیش از این تنها نصیب دو فیلم تایتانیک و همه چیز درباره ایو شده بود. موفقیت بود در جشنواره گلدن گلوب نیز باعث شد تا موفقترین فیلم در تاریخ این مراسم باشد.
فیلم تنها با 30 میلیون دلار ساخته شد ولی 446 میلیون دلار فروخت و شدیدا مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. با آن که بعضی از منابع اسم این فیلم جدید خارجی را «سرزمین رویایی» ترجمه کردند ولی عبارت لا لا لند به شهر لسآنجلس و هالیوود به دلیل سبک زندگی پر زرق و برق و همچنین شلوغ اشاره میکند.
ددپول (2015) – Deadpool
یک فیلم جدید هالیوود که سال 2015 دوستداران سینمای کمیک مارول را شگفتزده کرد فیلم ددپول بود.
فیلم به کارگردانی تیم میلر ساخته شد و توانست نزدیک به 15 برابر بودجه خود 782 میلیون دلار فروش داشته باشد. طرفداران فیلم های جدید مارول با این شخصیت در سری فیلمهای مردان ایکس آشنا شده بودند ولی حالا میلر او را در یک فیلم جداگانه به تنهایی قرار داده بود.
جذابیت ددپول ریتم بالای آن و شخصیتی بود که رایان رینولدز با زیبایی تمام به تصویر کشیده بود؛ یک شخصیت همیشه شوخ که با جملات رکیک از افراد استقبال میکند و همچنین یک داستان جذاب یعنی رویارویی شخصیتهایی که درد را حس نمیکنند و یکی از آنها حتی مردن را بلد نیست!
ددپول همه چیز داشت یک تم عاشقانه، بار هیجانانگیز بالا، جلوههای ویژه فراوان و هل دادن بیننده مجددا به درون دنیای شگفتانگیز مارول و خنداندن او، هنری که تعداد فیلمهای فوققهرمانانه کمی آن را دارند. حتی اگر طرفدار سینمای مارول نباشید بهتر است ددپول را به عنوان یک فیلم خارجی جدید خوب ببینید و لذت ببرید. توصیه ما دیدن آن با شریک زندگیتان است چون مطمئن باشید بیشتر لذت میبرید!
حیوانات شبزی (2016) – Nocturnal Animals
معرفی یک فیلم جدید خارجی که بیننده را تا مدتها درگیر کند کار سختی است ولی بهتر است کلاه خود را به احترام تام فورد بردارید چون با فیلم حیوانات شبزی خود همین کار را با شما میکند.
فیلم داستان سوزان با بازی ایمی آدامز جذاب است که پس از طلاق از همسر نویسنده خود کتاب هنوز چاپنشده او را دریافت میکند که داستانی شبیه به داستان زندگی خود آنها دارد.
تام فورد در فیلم قبلی خود یعنی یک مرد مجرد نشان داده بود سینما را میشناسد و دومین فیلم جدید خارجی او یک نئونوآر عالی است که بیننده را تا آخر با خود همراه میکند.
فیلم حیوانات شبزی تاکیدی بر قدرت کلمات است، به عنوان کسی که از کودکی با نوشتن بزرگ شده است اصلا موافق نیستم یک تصویر ارزش هزاران کلمه را دارد! این کلمات هستند که میتوانند تا مدتها انسان را نابود کنند، تسلی دهند، همراه کنند و ماندگار شوند.
تام فورد مانند فیلم قبلی خود تاکید به یک ماجرای عاشقانه دارد، عشقی که از یکدیگر به هر دلیلی جدا شدهاند و حالا یکی با کلمات خود دیگری را دیوانه میکند.
فیلم اشارههای زیاد و ظریفی دارد از بریده شدن دست سوزان با کاغذ، زمانی که کتاب ادوارد را دریافت میکند تا تابلویی که کلمات «انتقام» در آن به هم ریخته است. اصلا نیازی است به آن پایان شگفتانگیز اشاره کنیم؟ اصلا نیازی است به این فرم داستانگویی دوگانه اشاره کنیم؟ نه نیست.
ادوارد به سوزان ثابت میکند عشق میتوانست در زندگی کافی باشد. بعد از دیدن فیلم در یک عصر زمستانی خودتان را به یک فنجان قهوه داغ روی یک بالکن سرد دعوت کنید و همین سوال را از خودتان بپرسید «آیا عشق برای زندگی کردن با کسی که دوستش داریم کافی است؟» شک دارم شما هم بعد از دیدن فیلم مانند من درد نکشید. تام فورد فقط دو فیلم ساخته است ولی نگه داشتن این فرم فیلمسازی در سطح بالا از عهده هر کسی بر نمیآید.
نفس نکش (2016) – Don’t Breathe
از هر کسی بخواهید یک فهرست فیلم جدید خارجی معرفی کند و فقط بهترینها را نام ببرد شک دارم فیلم نفس نکش را در بین آنها قرار دهد ولی از من بشنوید فده آلوارز پس از مدتها فیلمی در ژانر ترسناک و التهابآور ساخته است که در تکتک سکانسهای آن نفس نمیکشید!
سه دزد حرفهای وارد خانه یک شخص نابینا میشوند تا پول زیاد او را بدزدند ولی خبر ندارند ماجرا به همین سادگی نیست و حالا باید برای نجات جان خود تلاش کنند! هیچکس انتظار نداشت فیلمی که زیر 10 میلیون بودجه داشت بیشتر از 150 میلیون دلار در گیشه بفروشد، ولی این دقیقا اتفاقی بود که برای فیلم نفس نکش افتاد.
فیلمهای ترسناک و تریلر غالبا موضوع یکنواختی دارند ولی این فیلم پس از مدتها به نحوی مو را روی بدن شما سیخ میکند که مانند آن را شاید از دوران سینمای کارپنتر ندیدیم.
نفس کشیدن شخصیتهای فیلم میتواند به بهای جان آنها تمام شود و زمانی که بیننده با پیچشهای داستانی این فیلم جدید خارجی غافلگیر میشود کاری جز تحسین نمیتواند انجام دهد.
فده آلوارز اشاره کرده است این فیلم به نوعی واکنش او به نظر منتقدان نسبت به فیلم اولش یعنی مرده شیطانی (2013) بوده است به ویژه این که گفته بودند بیش از حد از خون در آن فیلم استفاده کرده است و بیش از حد قصد داشته است به بیننده شوک وارد کند و فیلم او بازسازی یک اثر دیگر بوده است.
آلوارز برای همین تصمیم گرفت نفس نکش را بسازد، فیلمی با یک داستان اورجینال، که به مراتب از خون کمتر و تعلیق بیشتر تا شوک به بیننده استفاده کرده است. او میخواست فیلمی بسازد که از ترند ساخت فیلمهای فوقطبیعی دور باشد و به نظر من به خوبی نیز موفق شد.
پس چراغها را خاموش کنید، ظرف ذرت بوداده و حتما کسی که از ترس به آغوش او بپرید را فراموش نکنید و بعد به تماشای این فیلم جدید خارجی بنشینید.
دیگر فیلم های مهم سال 2016
سال 2016 فیلمهای موفق دیگری نیز در خود داشت، میتوانیم به کنیز به کارگردانی پارک چان-ووک اشاره کنیم که یکی از نامزدهای نخل طلا در جشنواره کن بود.
سینمادوستان از اکران یک قسمت دیگر از جنگ ستارگان یعنی روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان خوشحال شدند و آنهایی که فیلم «نورسیده» دنی ویلنوو را دیده بودند مجددا برای او دست زدند.
شگفتی آن سال مهتاب بود که فقط با 1.5 میلیون دلار ساخته شده بود ولی با نامزدی در هشت جایزه اسکار نام خود را در تاریخ ثبت کرد. همچنین باید به فیلم کرهای قطار بوسان اشاره کنیم که پس از مدتها سبک فیلمهای زامبی را متحول کرد و بینندگان از یک داستان اصیل لذت بردند.
فیلم جدید خارجی 2017
بیبی راننده (2015) – Baby Driver
یک فیلم خوب از دور داد میزند خوب است، درست نکتهای که در مورد فیلم بیبی راننده میتوانید بگویید. داستان پسر جوانی به اسم بیبی که به دلیل یک حادثه در کودکی مجبور است همیشه به موسیقی گوش دهد. مهارت بالای او در رانندگی و البته بدهیاش باعث میشود تا راننده یک گروه خلافکار باشد ولی زندگی همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد.
ادگار رایت را بیشتر به واسطه فیلمهای خندهدار و عالی او مانند شان میمیرد یا پلیس خفن میشناسیم. کارگردان بریتانیایی که این دفعه تصمیم گرفته است یک فیلم جدید خارجی اکشن و جنایی بسازد که عناصر طنز، تم عاشقانه و هیجان داخل آن گره خوردهاند.
این فیلم در مراسم اسکار نامزد سه جایزه بود و موفقیت بالای آن در گیشه و همچنین در پیش منتقدان باعث شد کارگردان ساخت قسمت دوم را نیز در نظر بگیرد.
شاید بهترین توصیف را از این فیلم منتقد مجله واریاتی پیتر دبرو داشته است «بیبی راننده به واسطه مجموعهای از شوخیهای هوشمندانه، پیچشهای داستانی ناگهانی، آهنگهایی که با دقت انتخاب شدند و یک تاکید فراوان روی سکانسهای تعقیب و گریز، در بین آثار مشابه در این ژانر متمایز شده است.
دانکرک (2017) – Dunkirk
چرا دانکرک فیلم جدید خارجی خوبی است؟ چون کریستوفر نولان آن را ساخته است. به همین راحتی.
این که نولان پروژه ساخت یک فیلم در ژانر جنگ را بر عهده گیرد عجیب است ولی موفقیت نهایی فیلم عجیب نیست. دانکرک ماجرای واقعی دارد و به تخلیه نیروهای برتانیا، فرانسه و بلژیک از شهر دانکرک فرانسه طی جنگ جهانی دوم اشاره میکند.
فیلمبرداری متفاوت کارگردان که امضای شخصی او است یعنی استفاده از دوربینهای 70 میلیمتری و آیمکس تاثیرگذاری سکانسها را بیشتر کرده است.
این فیلم در مراسم اسکار از 8 رشتهای که نامزد بود 3 جایزه را برنده شد. اما دانکرک تنها جولانگاهی برای نشان دادن هنر نولان نیست، آهنگساز فیلم هانس زیمر مشهور نیز به خوبی توانسته است طبق خواسته کارگردان حس تعلیق داخل فیلم را با موسیقی متنش هماهنگ کند.
این هنرمند در بعضی از قطعات موسیقی متن این فیلم به ویژه سوپرمرین که هشت دقیقه است از صدای تیک تاک ساعت استفاده کرده است. یک فیلم جدید خارجی قدرتمند که حتی به ژانر جنگ علاقه نداشته باشید از آن لذت میبرید چون آن را نولان ساخته است.
مرا با نامت صدا کن (2017) – Call Me by Your Name
لوکا گوادانینو کارگردان فیلم مرا با نامت صدا کن دست روی موضوعی گذاشته است که خیلی قبلتر از او کارگردانانی مانند فرانسوا اوزون، پدرو آلمادوار و انگ لی در کنار سایرین به خوبی نشان دادهاند یعنی یک رابطه عاشقانه بین دو جنس مرد.
فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام محسوب میشود و آخرین ضلع سهگانه «خواسته» کارگردان است که دو فیلم I Am Love و A Bigger Splash دو بخش دیگر آن هستند. فیلم نامزد 4 اسکار بود و توانست جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی را ببرد. همچنین در سال 2018 اعلام شد پیشدنبالهای برای آن ساخته میشود.
فیلم تنها با 3.5 میلیون دلار ساخته شده است و مانند یک غزل خداحافظی برای یک رابطه عاشقانه است. بدون شک لوکا گوادانینو در فیلم خود تلاش ندارد به عناصر همجنسگرایانه بیشتر بپردازد، لنز او بیشتر یک رابطه احساسی را به تصویر میکشد که برای هر فردی ملموس است. دردناک است ولی خودتان را برای دیدن یک تنش بین درد و لذت آماده کنید.
بلید رانر 2049 (2017) – Blade Runner 2049
سال 1982 که ریدلی اسکات با موسیقی متن جادویی ونگلیس فیلم بلید رانر را اکران کرد، اهالی سینما تصور نمیکردند کارگردان دیگری بتواند همان جادو را در داستانی مشابه به تصویر بکشد.
ولی این کاری است که دنی ویلنوو با فیلمبردار فوق حرفهای خود راجر دیکینز به خوبی انجام دادند. فضاسازی توهمآور، نئونوآر و تحولی که پس از مدتها ژانر علمی تخیلی به خود داد باعث شد فیلم بلید رانر 2049 در ذهن هر خوره فیلمی حک شود.
رایان گاسلینگ مجدد بازی ماندگاری از خود به جا گذاشته است، بازیگری که خونسردی او در حین فیلمبرداری بیننده را حیرتزده میکند و بازیگر نقش اول فیلم اسکات یعنی هریسون فورد نیز در کنار او قرار میگیرد تا نشان دهد چرا یک کهنهسوار عالی در سینمای اکشن است.
فیلم در 5 رشته اسکار نامزد بود و به حق توانست جایزه بهترین فیلمبرداری و جلوههای ویژه را با خود به خانه ببرد.
پیتر برادشاو منتقد روزنامه گاردین به بهترین شکل این فیلم جدید خارجی را توصیف کرده است او با تحسین طراحی تولید، موسیقی متن، سینماتوگرافی و بهترین جلوههای ویژهای که تا حالا دیده است به فیلم 5 امتیاز کامل میدهد و میگوید «دیدن این فیلم را تا جای ممکن باید روی بزرگترین پرده نمایش تجربه کرد. بلید رانر 2049 یک شکوه اعتیادآور از وسعت ترسناک و بیرحمی است که در کنار آن موضوعی عاشقانه، تراژیک و هجوکننده قرار میگیرد.»
کشتن گوزن مقدس (2017) – The Killing of a Sacred Deer
به شگفتانه سال 2017 رسیدیم. یک فیلم جدید خارجی عالی که فقط فردی مانند یورگوس لانتیموس قادر به ساختن آن است. بازیگران فیلم کالین فارل و نیکول کیدمن در فیلم لانتیموس بازی از خود به جا میگذارند که در کنار خود فیلم شما را مبهوت میکند.
داستان فیلم در مورد یک جراح قلب و خانوادهاش است که پسری به اسم مارتین قصد دارد به شکل عجیبی از آنها انتقام بگیرد. لانتیموس زمانی که فیلم دندان نیش را ساخت به خوبی نشان داد یک کارگردان مولف از راه رسیده است که نگاه متفاوتی به سینما و داستانگویی دارد.
شخصیتهای داستان فیلمهای این کارگردان یونانی کارهایی میکنند که فقط در سینما میبینیم، نحوه فلج شدن بچههای استیون در این فیلم توضیح پزشکی ندارند. لانتیموس به افسانههای کشور خود یعنی یونان نگاهی داشته است تا عدالت «چشم در ازای چشم» را برای بیننده معنا کند.
فیلم با فیلمبرداری متفاوت، وهمآلود، نماهای بسته و بازی بیروح کیدمن که از قضا در خدمت این فیلم جدید خارجی است بیشترین تاثیر را روی بیننده میگذارد.
ولی هشدار میدهم اگر با سینمای لانتیموس آشنا نیستید به سمت فیلم نروید، گرچه دیدن فیلم، تعلیق داخل آن، حس ترس و وحشتی که به بیننده به نحو دیگری تزریق میشود حتی معمولیترین بینندهها را تکان میدهد.
دیگر فیلم های مهم سال 2017
شاید از شاخصترین آثاری که در سال 2017 اکران شدند و میتوانیم به عنوان یک فیلم جدید خارجی از آنها یاد کنیم فیلم رشته خیال به کارگردانی پل توماس اندرسن باشد که بازگشت مجدد دانیل دی-لوئیس به حرفه بازیگری با شکوه تمام بود.
جنگ ستارگان: آخرین طرفداران خود را مجددا راضی نگه داشت و شکل آب به کارگردانی گییرمو دل تورو نشان داد یک فیلم جدید خارجی عاشقانه عجیب میتواند اسکار بهترین کارگردانی را ببرد.
ولی شاید دو اثری که آن سال من را غافلگیر کردند فیلم ترسناک برو بیرون جوردن هیل بود که در یک کلاس متفاوت با آثار مشابه ساخته شده بود و شدیدا تحت تاثیر قرار گرفتم.
همچنین رودخانه ویند که با فضاسازی خاص خود، سکانس افتتاحیه عالی و آن سکانس تیراندازی که به تمامی افراد تیراندازی میشود تا مدتها در ذهنم ماندگار شدند.
فیلم جدید خارجی 2018
پلنگ سیاه (2018) – Black Panther
شخصیتهای کتابهای کمیک مارول همیشه یک فیلم را به صورت اختصاصی در اختیار داشتند و پلنگ سیاه نیز از این قضیه مستثنی نیست. فیلمی که به کارگردانی رایان کولگر ساخته شد توانست یازدهمین فیلم پرفروش تاریخ سینما نام گیرد.
علت موفقیت این فیلم جدید خارجی تنها ساخت یک فیلم فوق قهرمانانه دیگر نبود، بلکه پردازش داستانی و شخصیتها در سطح بالایی انجام شده بود. کافی است به سکانس کازینو دقت کنید که چقدر هنرمندانه کار شده است و تعقیب و گریزهای بعد آن هیجان خالصی را به بیننده تزریق میکنند.
فیلم پلنگ سیاه در هفت زمینه در مراسم اسکار نامزد جایزه بود که توانست در سه رشته این جایزه را به دست آورد.
در تعریف از این فیلم تا این حد بسنده میکنم که توانست میانگین امتیاز 97 درصد را در سایت گوجهفرنگیهای گندیده به دست آورد و بالاتر از آثار شاخصی مانند شوالیه تاریکی و مرد آهنگی قرار گیرد که امتیاز 94 درصد داشتند.
کوین فایگی تهیهکننده فیلم همچنین تایید کرده است که دنباله پلنگ سیاه در سال 2022 روی پردههای سینما میرود. روی تقویم خود از الان 6 می 2022 را علامت بزنید.
یک مکان ساکت (2018) – A Quiet Place
جان کرازینسکی با کارگردانی این فیلم کاری کرد که خیلیها قبل از او ناشیانه انجام داده بودند: ساخت یک فیلم جدید خارجی ترسناک با داستانی که هرگز شبیه آن نبوده است.
یک مکان ساکت آنقدر خوش ساخت است که به عنوان یک فیلم جدید خارجی عالی معرفی شود. بازی امیلی بلانت دوستداشتنی که از قضا همسر واقعی کرازینیسکی است در کنار خود او در فیلم شما را به تحسین وا میدارد و شروع فیلم به قدری تاثیرگذار است که بعد از آن میدانید باید هر لحظه منتظر یک حادثه باشید.
داستان فیلم در مورد موجودات ناشناختهای است که زمین را به تسخیر خود در آوردند و با شنیدن کوچکترین صدایی به سمت منبع آن حمله میکنند.
قسمت دوم فیلم در سال جاری میلادی اکران میشود و فیلم به قدری قدرتمند عمل میکند که دوست ندارید شما نیز صدایی تولید کنید که باعث مرگ شخصیتهای اصلی فیلم شود!
فیلم 20 برابر بودجه خود فروخت، بازی بلانت مخصوصا سکانس زایمان و سکوت او هنگام فرو رفتن میخ در پایش و همچنین خردسالترین عوامل فیلم تحسین شد و شاید ما نیز مانند لی آبوت برای جان فرزندانمان داد بکشیم!
سوگلی (2018) – The Favourite
مجددا به سینمای یورگوس لانتیموس خوش آمدید! کارگردان یونانی که این دفعه به ساخت یک درام تاریخی حمله میکند و یک کمدی سیاه در مورد قرن هجدهم انگلستان و خانواده اشرافی میسازد.
الیویا کلمن و اما استون یکی از بهترین بازیهای خود را در این فیلم جدید خارجی به جا گذاشتند و فیلم با برنده شدن جایزه بنیاد فیلم آمریکا توانست نام خود را مطرح کند.
فیلم از سوی موسسه فیلم آمریکا جزو 10 فیلم برتر سال 2018 اعلام شد و کلمن به خاطر بازی متفاوت خود جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را برنده شود.
اما استون علاقه خود نسبت به ساخت یک قسمت دوم احتمالی برای این فیلم را ابراز کرده است که داستان حرفههای سیاسی شخصیتهای مرد فیلم را دنبال کند. او در گفتگو با هالیوود ریپورتر میگوید «اگر قرار باشد یک قسمت دوم ساخته شود، امیدوارم داستان شخصیت رابرت هارلی با بازی نیکلاس هولت را دنبال کند. من فوقالعاده مشتاق هستم تا ببینم سرنوشت او به کجا ختم میشود.»
ستارهای متولد شدهاست (2018) – A Star Is Born
فیلمهای زیادی در تاریخ به اسم ستارهای متولد شده است وجود دارند ولی هیچکدام به اندازه فیلمی بردلی کوپر تاثیرگذار نبودند.
داستان خواننده مشهوری که اسیر الکل و مواد مخدر است و با یک خواننده گمنام آشنا میشود تا زندگی هر دو شدیدا تغییر کند. لیدی گاگا خواننده معروف در این فیلم جدید خارجی به قدری درخشان ظاهر و نامزد جایزه اسکار شد و این جایزه را برای بهترین آهنگ اورجینال برد. هیچکس صحبتهای او پس از دریافت جایزه و اشک ریختنهایش را فراموش نمیکند.
کوپر نیز نشان داد زمانی که پشت دوربین قرار میگیرد میتواند یک داستان واقعگرایانه بسازد که دل بیننده را به درد آورد و در عین حال به او امید دهد. این فیلم 400 میلیون در گیشه فروخت و سومین بازسازی از نسخه اصلی فیلم است که در سال 1937 ساخته شد و در سالهای 1954 و 1976 نیز روی پردههای سینما رفته بود.
صحبت در مورد ساخت این فیلم از سال 2011 بود و ابتدا کلینت ایستوود کبیر برای کارگردانی و بیانسه به عنوان نقش اول در نظر گرفته شده بودند. حتی نام افرادی مانند کریستین بیل، لئوناردو دی کاپریو، جنیفر لوپز، ویل اسمیت و تام کروز برای بازی در این فیلم در نظر گرفته شده بود. تا این که سال 2016 پروژه به دست کوپر داده شد تا فیلمبرداری را در آوریل 2017 شروع کند.
این فیلم جدید خارجی توانست در هشت بخش نامزد دریافت اسکار شود و آهنگ «کمعمق» فیلم غوغا کرد.
ارتقا (2015) – Upgrade
شگفتانه ما به عنوان یک فیلم جدید خارجی خوب 2018 فیلم ارتقا است که در ژانر علمی تخیلی ساخته شد ولی بی سر و صدا در دل طرفداران خود جا گرفت.
لی ونل با تیمی از بازیگران نه چندان شناختهشده یک اثر موفق ساخت. داستان فیلم در مورد مردی است که در حادثهای همسرش را از دست میدهد و خودش نیز فلج میشود. او به کمک صاحب یک شرکت فناوری و چیپ کامپیوتری ساخت آن میتواند مجددا راه برود ولی در این بین قدرت مبارزه بالایی به دست میآورد و تصمیم به انتقام مرگ همسر خود را میگیرد.
این فیلم جدید خارجی در نیمه اول بیننده را غافلگیر میکند و با فضاسازی مینیمال و داستانگویی متفاوت خود او را همراه میکند ولی در نیمه دوم یک روند خطی را در پیش میگیرد که با طراحی سکانسهای مبارزه متفاوت و البته کوتاه هیجان را القاء میکند.
ارتقا فیلم خوبی است که میتوانست بهتر نیز باشد ولی کاش لی ونل با کمی جلوههای بصری بیشتر، شخصیتپردازی کاملتر و پوشش خلاءهای داستانی از پتانسیل این فیلم بیشتر استفاده کرده بود.
ضعفهایی که البته هیچ مهر تاییدی بر بد بودن فیلم نمیزنند، بلکه برعکس پیشنهاد میکنیم این فیلم را به عنوان یک فیلم جدید خارجی متفاوت ببینید و لذت ببرید.
دیگر فیلم های مهم سال 2018
در این سال اکران انتقامجویان: جنگ ابدیت آن را به پنجمین فیلم پرفروش تاریخ تبدیل کرد و طرفداران فیلم های جدید مارول نشان دادند چقدر برایشان حضور فوق قهرمانان محبوبشان در کنار یکدیگر مهم است.
آلفونسو کوارون نیز با ساخت رما نشان داد سینما برای تاثیرگذاری نیازی نیست رنگی ساخته شود. درام واقعگرایانه او بهترین جایزه کارگردانی و فیلم خارجی زبان اسکار را برد و اسم او را به عنوان اولین فردی که در تاریخ موفق به دریافت همزمان جایزه کارگردانی و فیلمبرداری شده است جاودانه کرد.
برادران کوئن با ساخت تصنیف باستر اسکراگز نشان دادند هنوز هنر بالایی در ساخت سینمای هجو دارند و این مرتبه یک وسترن کمدی ساختند.
اما گل سرسبد این سال فیلم «خانواده دزدها» اثر استاد هیروکازو کورئیدا بود که هنوز جادوی ساخت سینمای رئال خود را دارد و هیچکس نیست اسیر این فیلم جدید خارجی که نخل طلای کن را برد نشده باشد.
همچنین پیشنهاد میکنم با همسر خود در یک شب سرد زمستانی و کنار بخاری به دیدن فیلم لهستانی جنگ سرد بنشینید تا فضای عاشقانه سیاه و سفید درون فیلم گرمای درون شما را احیا کند.
فیلم جدید خارجی 2019
مرد ایرلندی (2019) – The Irishman
هیچچیز خوشایندتر از این نبود که سال 2019 شاهد برگشت اسکورسیزی با یک فیلم جنایی باشیم آن هم با تیمی از بازیگرانی که دل هر شیفته سینما را به خود جلب میکنند از رابرت دنیرو و آل پاچینو گرفته تا جو پشی.
اسکورسیزی با این فیلم جدید خارجی تصمیم گرفت یاد تمام فیلمهای مافیایی قبلی خود مانند کازینو و رفقای خوب را زنده کند. فیلم به سفارش نتفلیکس ساخته شده است و اقتباسی از شنیدهام خانهها را رنگ میکنی چارلز بنت است.
دنیرو و پاچینو نشان دادند چرا دوتا از بزرگترین بازیگران تاریخ هستند و اسکورسیزی ثابت کرد چطور میتوانند بینندگان را بیش از 3 ساعت پای فیلم میخکوب کند.
برخی از منتقدان مرد ایرلندی را بهترین فیلم کارگردان میدانند و هیئت ملی بازبینی فیلم آن را به عنوان بهترین فیلم 2019 معرفی کرده است.
ریچارد برادی منتقد مجله هفتگی نیویورکر در مورد این فیلم میگوید «زمان فیلم از سه ساعت و نیم یک دقیقه کمتر است و هرگز آرزو نداشتم از این کمتر باشد.»
کارگردانانی که قصد ساخت یک فیلم جدید خارجی حماسی دارند ولی نمیدانند چطور این کار را انجام دهند با دیدن این فیلم در یک کلاس درس شرکت خواهند کرد.
روزی روزگاری در هالیوود (2019) – Once Upon a Time in Hollywood
همین که تارانتینو یک فیلم جدید خارجی بسازد تضمین توصیه آن به عنوان یک شاهکار است. علاوه بر این کافی است به تیم بازیگری روزی روزگاری در هالیوود نگاه کنید که بازیگرانی مانند برد پیت، لئوناردئو دی کاپریو و مارگو رابی بهترین اجرای خود را به نمایش میگذارند.
فیلم داستان یک بازیگر و بلدکار او است که در هالیوود به دنبال موفقیت میگردند. بدون شک این اثری متفاوتی در کارنامه کارگردان است که دهه 60 میلادی و فضای هالیوود در آن دوران را به بهترین شکل نشان میدهد.
این فیلم نیز از سوی هیئت بازبینی فیلم آمریکا، موسسه فیلم آمریکا و مجله تایم به عنوان یکی از 10 فیلم برتر 2019 انتخاب شده است و همچنین توانست در مراسم گلدن گلوب در 5 رشته نامزد شود.
انگل (2019) – Parasite
اما شاید بحث برانگیزترین فیلم سال انگل به کارگردانی بونگ جون-هو باشد. کارگردان کرهای که همیشه پیکان خود را به سمت مسائل اجتماعی میگیرد و سینمادوستان او را با فیلمهایی مانند خاطرات قتل، مادر، برفشکن و میزبان به خوبی میشناسند.
انگل یک کمدی سیاه در مورد اختلاف طبقات، پوچی زندگی ثروتمندان و همچنین طعنههایی به مسائل سیاسی است.
فیلم با آن که فقط 11 میلیون بودجه دارد ولی بیش از 120 میلیون دلار فروخته است و به گفته خیلی از منتقدان شاید بهترین فیلم جدید خارجی امسال باشد.
انگل اولین فیلم کرهای است که توانست در جشنواره کن جایزه نخل طلا را برنده شود و طوری به زیر پوست بیننده خود میرود که تا مدتها بیرون نمیآید.
داستان فیلم در مورد اعضای یک خانواده فقیر است که با نشان دادن خود به عنوان افراد با شخصیت و لایق سعی میکنند در خانه یک خانواده ثروتمند مشغول به کار شوند.
ویژگی که انگل را به فیلم سال و بونگ را به فیلمساز قرن تبدیل میکند، شکل موفقیت داستان آن به نوعی است که در آن واحد خیالی ولی واقعی حس میشود، داستانی کاملا نمادین و طعنهزنندهای دقیق.
جواهرات برشنخورده (2019) – Uncut Gems
این همان فیلم جدید خارجی است که با دیدن آن کاملا غافلگیر میشوید. آیا واقعا این آدام سندلر است که چنین بازی شگفتانگیزی در نقش یک شخصیت متفاوت از خود به جا میگذارد؟ درست است خود او است و اگر بابت بازی در این فیلم نامزد جایزه اسکار شد اصلا تعجب نکنید.
فیلم را برادران سفدی ساختند در مورد یک جواهر فروش که بدهی بالایی در قمار دارد و باید تا جانش را از دست نداده است آنها را پرداخت کند و چه راهی بهتر از مجددا قمار و با شرطهای ریسکی و بالاتر؟
فیلم 135 دقیقه است ولی گذشت زمان را اصلا حس نمیکنید. سفدیها توانستند بین بار هیجان و کمدی فیلم و تمامی نمادهای داخل فیلم یک تعادل ایجاد کنند.
جواهرات تراشنخورده داستان یک بازنده است که میخواهد از منجلاب یک مرتبه هم که شده بیرون بیاید. داستان مردی که خودش میگوید «تمامی کارهایی که من انجام میدهم، نتیجه خوبی ندارند.»
سندلر شاید بهترین بازی عمر خود را به نمایش میگذارد تا شاید برای یک مرتبه آن انرژی هستهای درون خود را بالفعل کند.
داریوش خنجی فیلمبردار این اثر هنر خود را به رخ بیننده میکشد و در پایان جواهرات تراشنخورده داستان همان جواهرات افسانهای و «تب طلا» است که انسان اسیر آن میشود؛ داستان الدورادو و جام مقدس و حالا قصه هاوارد.
ذهنتان را از آشفتگیها پاک کنید و به دیدن یکی از بهترینهای امسال بنشینید که شما را غافلگیر میکند.
جوکر (2019) – Joker
امکان داشت فهرست معرفی فیلم جدید خارجی 2019 خود را بدون نام بردن از جوکر تمام کنیم؟ مطلقا نه!
تاد فیلیپس ثابت کرد حتی کارگردانانی که آثار کمدی نه چندان بزرگ میسازند میتوانند با یک فیلمنامه خوب و تیم بازیگری عالی هنر خود را به رخ سایرین بکشند.
همین اتفاق با فیلم جوکر او و بازیگر اصلیاش واکین فینیکس افتاده است که نام خود را در تاریخ جاودانه کردند. مخاطبان جوکر با شخصیتی روبرو شدند که مانند آن را از دوران هیث لجر به یاد نداشتند. تصویر هولناک یک تحول شخصیت، داستان مردی که جوکر شد ولی نمیخندید.
جوکر رکوردها را جابهجا کرد؛ به پرفروشترین فیلمی تبدیل شد که براساس یک شخصیت کامیک ساخته شده است. فروش بیش از یک میلیارد دلار این فیلم باورنکردنی است.
البته باید از تریلرهای هیجانانگیز فیلم نیز یاد کنیم که چندین ماه قبل از اکران بیننده را حسابی آماده کرده بودند، به شخصه تمامی تریلرها را بارها میدیدم و منتظر یک شخصیت روانی دیگر بودم که رفتارش تلخ، گزنده ولی واقعی است.
برادران وارنر پس از موفقیت این فیلم جدید خارجی تصمیم به ساخت قسمت دوم گرفتند گرچه هنوز رسما تایید نشده است.
خود واکین فینیکس در مورد بازی در نقش یک فیلم جوکر دیگر گفته است «بازی در این نقش خیالانگیز است و نمیتوانم به آن فکر نکنم. بازی در نقش جوکر میتواند هیجانانگیز باشد.»
خیلیها شخصیتپردازی جوکر را شبیه به تراویس راننده تاکسی اسکورسیزی میدانند. قطعا تراویس «مرد تنهای خدا» بود ولی «جوکر» خود «تنهایی» است.
دیگر فیلم های مهم سال 2019
امسال شاهد اکران انتقامجویان: پایان بازی بودیم تا برادران روسو با شایستگی پرفروشترین فیلم تاریخ را روی ساخته باشند.
از طرفی نوآ بامباک با فیلم داستان ازدواج نشان داد چقدر زندگی میتواند تلخ باشد، چطور خاطرات یک زوج متاهل میتواند در غبار لحظهها گم شود و چطور رابطهها حالت یک جنگ به خود میگیرند.
نگاه تلخ بامباک اگر تجربه شخصی مشابه در زندگی داشته باشید شما را تکان میدهد. سپس به فیلم میدسامر آری استر میرسیم که نشان داد سینمای ترسناک همچنان از دل خود انسان میآید و هیچچیز در این دنیا مانند خود انسان ترسناکتر نیست.
فانوس دریایی رابرت اگرز نیز نشان داد رنگ در سینما معنایی ندارد اگر یاد داشته باشیم چطور با داستان خود بیننده را تکان دهیم، ویژگی که فانوس دریایی به بهترین شکل دارد.
خرگوش جوجو به کارگردانی تایکا وایتیتی یکی از متفاوتترین آثار کمدی سال نام گرفته است و تصویر خندهدار هیتلر در این فیلم نشان میدهد هنوز او و حزب نازیاش موضوع اصلی بسیاری از فیلمها هستند.
سخن پایانی درباره فیلم جدید خارجی
قطعا بخشی از سینما سلیقه است و هنگام معرفی یک فیلم جدید هر فرد سلیقه خودش را در نظر میگیرد چون خود او فیلمها را براساس سلیقهاش انتخاب کرده است. زمانی که این فهرست را تهیه کردم تمام هدفمان این بود که سلیقههای مختلف را در نظر بگیریم و همچنین فیلمهایی معرفی کنیم که در سالی که اکران شدند تاثیر قابل توجهی از خود به جا گذاشتند. علاوه بر این یک شگفتانه نیز برای هر سال در نظر گرفتیم تا با یک اثر متفاوت آشنا شوید.
در این بین بعضی از افراد ممکن است در معرفی نکردن آثاری مانند یک فیلم هندی جدید شاکی باشند. این کوتاهی تیم نویسندگی نبوده است بلکه امکان رسیدگی به تمامی آثار کشورهای مختلف وجود ندارد و بیشتر قصد معرفی یک فیلم جدید خارجی داشتیم که عامه مردم دیده باشند و برای همین سینمای هالیوود را در نظر گرفتیم. با وجود این، وظیفه خوانندگان سایت است که نه تنها در مورد فیلمهای بالا نظراتشان را با ما در میان بگذارند بلکه در مورد سایر فیلمهایی صحبت کنند که در فهرست بالا قرار نگرفتهاند تا ما و سایرین نیز با دیدگاه آنها از یک فیلم جدید خارجی خوب آشنا شویم.