از دیرباز یکی از بهترین سرگرمیهای خانوادگی در آخرین ساعات روز، تماشای سریالهای خانوادگی است. با توجه به مضامین خانوادگی سریالها، اغلب آنها برای تمام افراد خانواده جذاب هستند. خوشبختانه در سالهای اخیر به جز سریالهایی که از صدا و سیما پخش میشود، تنوع بیشتری در میان انواع سریال ایرانی شاهد هستیم. سریالهایی که به صورت اختصاصی برای پخش خانگی ساخته و منتشر میشوند، با مضامین متفاوت و داستانهای پیچیدهتر از چیزی که همیشه در سریال ایرانی شاهد آن بودیم، مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است.
اگر از دنبالکنندگان سریال ایرانی هستید، مطالعه این مقاله برای شما جذابیت فراوانی خواهد داشت. در اینجا تلاش کردیم تمام سریالها از روزگاران قدیم تا آخرین سریالهایی که امسال پخش شده را به ترتیب موضوعات، ژانر و حتی نحوه پخش دستهبندی کنیم. مروری کلی به تمام داستان و بازیگران خواهیم داشت؛ به طور حتم در میان این سریالها، عناوین جذابی خواهید دید که گزینههایی جدیدی برای ساعاتی خوش در اختیارتان خواهد گذاشت.
توضیحی درباره انواع سریال ها
به طور کلی دو نوع سریال در میان انواع سریال ایرانی وجود دارد:
سریال های پخش شده از صدا و سیما
سریال های پخش شده در شبکه پخش خانگی
شروع سریالهای پخش خانگی پس از ضعیف شدن سریالهای صدا و سیما و روی آوردن مخاطب ایرانی به سریالهای خارجی و شبکههای فارسی زبان ماهوارهای بود. در این هنگام جرقه اولیه ساخت سریالهای پخش خانگی در ذهن محمدحسین لطفی زده شد. او با اعتباری که در دنیای سینما دارد، توانست با بودجهای بسیار خوب ساخت فیلم قلب یخی را شروع کند. فیلمی که اولین سریال ایرانی از نوع جدید بود. وجود بازیگران معروف و حاشیههای متفاوت سریال، فروش بسیار خوبی برای این سریال رقم زد.
پس از قلب یخی بود که مهران مدیری با اختلافی که بین او و مدیران تلویزیون به وجود آمد، تصمیم گرفت سریال قهوه تلخ را خارج از محیط تلویزیون عرضه کند. موفقیت این فیلم چنان بود که احتمال میدهند تنها در روز اول انتشار حدود نیم میلیون نسخه از این سریال به فروش رفته است.
با توجه به فراوانی انواع سریال ایرانی، از دو ژانر محبوب شروع خواهیم کرد و سپس انواع سریالها را از قدیم تا جدید را بررسی کرده و در آخر به بهترینهای سریال ایرانی در سال 98 خواهیم رسید. همراه ما باشید که آثار متفاوت را با هم بررسی کرده و سپس از بهترین سریال از نگاه خود، برای ما و خوانندگان فانیبو بگویید.
سریال های پلیسی ایرانی
اولین ژانری که تصمیم داریم معرفی انواع سریال ایرانی را با آن آغاز کنیم، سریالهای پلیسی است. هیچ فرقی ندارد که در چه سنی باشید، زیرا فیلمهای هیجانی و پلیسی حتما نظر شما را جلب خواهند کرد. در این ژانر اولین کارگردانی که نامش به ذهن میرسد مهدی فخیمزاده است. مهدی فخیمزاده توانست تابوهای زیادی در این ژانر را بشکند. حضور بازیگران زن هم در نقش پلیس و هم در نقش خلافکار از جمله پیشرفتهایی بود که به دلیل تلاشهای او در سایر سریال ایرانی شاهدش بودیم.
نکتهای که شاید باعث شود این ژانر در میان انواع سریال ایرانی مخاطب کمتری داشته باشد، عقب بودن تکنولوژی ایران برای این سری از سریالها است. احتمالا شما هم نقصها و ضعفهای زیادی را در این سریالها شاهد بودید که به طور حتم یارای رقابت با سریالهای خارجی را نخواهد داشت. اما نباید فراموش کرد که تجهیزات و امکانات ما در این زمینه به آنها نمیرسد. با تمام این مسائل سریالهای بسیار خوبی در این ژانر داشتیم که 5 عنوان از آنها را اینجا معرفی میکنیم.
سریال شلیک نهایی (1374)
محسن شاهمحمدی یکی از بهترین کارگردانان سریالهای پلیسی و معمایی است که در دهههای 60، 70 و 80 سریالهایی زیادی را برای تلویزیون ساخت. یکی از سریالهای موفق شاهمحمدی، شلیک نهایی است. نویسندگی این سریال ایرانی را شاهمحمدی به همراه حسین پاکدل برعهده داشتند. داریوش فرهنگ، رضا کیانیان، سیروس گرجستانی و آتنه فقیهنصیری تعدادی از بازیگران اصلی این سریال ایرانی بودند.
یکی از دلایل اصلی موفقیت این سریال، واقعی بودن داستان بود. برای اولین بار مخاطبین با سریالی روبهرو شدند که تمام داستانها و اتفاقهایش پلیسی و معمائی بودند. اتفاقی که در دهه اخیر کمتر شاهد آن بودیم و شاید یکی از دلایل شکست انواع سریالهای پلیسی در این اواخر همین بوده است؛ فاصله زیادی میان شخصیتهای واقعی پلیس ایران و چهرههای فانتزی که از آنها به مخاطب نشان میدهند، وجود دارد.
داستان شلیک نهایی درباره سرگرد کلانی بود که نقش آن را داریوش فرهنگ ایفا میکرد؛ او توانست جدیت، استواری شخصیت و چالشهای یک سرگرد را به خوبی نشان دهد. پروندههای جنایی زیادی در حین روایت اصلی سریال به مخاطب عرضه شد و انگار این سریال تمام چیزی بود که مخاطب ایرانی در آن زمان نیاز داشت تا از محیط پلیسی بداند.
سریال پلیس جوان (1380)
سیروس مقدم با سریال پلیس جوان توانست رونق از میان رفته سریالهای پلیسی را بار دیگر به تلویزیون بیاورد. پلیس جوان که در 26 قسمت 45 دقیقهای از شبکه سه سیما پخش شد، داستان این سریال ایرانی روایت همزمان چند قصه بود که به دلیل حضور شهاب حسینی به عنوان یک پلیس، بیشتر به عنوان یک سریال پلیسی در میان مردم ماندگار شد.
داستان درباره یونس یک پسر جوان است که پدرش قاضی دادگستری بوده و به شکل مشکوکی به قتل رسیده است. پس از کشته شدن پدرش، به توصیه مادر وارد دانشکده پلیس میشود که شاید بتواند راز قتل پدر را کشف کند. در این مسیر پروندههای متفاوتی را بررسی کرده و معماهای بسیاری حل میکند. در آن زمان شهاب حسینی هیچکدام از موفقیتهای الان را بهدست نیاورده بود اما با بازی بسیار خوب خود توانست رضایت مخاطبان را جلب کند. از دیگر بازیگران خوب این سریال ایرانی، مریلا زارعی بود که در نقش یک خبرنگار حضور داشت و پا به پای یونس برای حل هر معما حرکت میکرد.
سریال خواب و بیدار (1381)
اگر بخواهیم به متفاوتترین سریال پلیسی در میان سایر آثار بپردازیم بیشک سریال خواب و بیدار را برمیگزینیم. مهدی فخیمزاده که چند فیلم تاریخی در کارنامه هنری خود داشت، این بار با سریال ایرانی پلیسی توانست به موفقیت بینظیری دست پیدا کند. این سریال با حضور متفاوت بازیگران زن، گامی نو در میان سریالهای پلیسی ایرانی برداشت. اغلب مخاطبین به دلیل نام شخصیت منفی سریال، آن را با اسم ناتاشا میشناختند.
رویا نونهالی در این سریال توانست یکی از بهترین کارهای خود را ارائه دهد. او نقش ناتاشا را برعهده داشت که پس از مدتی زندگی در خارج به ایران بازگشته، پس از بازگشت با عبدالله پلنگ که از خلافکاران سابقهدار است، گروهی تشکیل داده و به سرقت مسلحانه میپردازند. از دیگر بازیگران این سریال بسیار محبوب میتوان به خود مهدی فخیمزاده، دانیال حکیمی، محمد صادقی و لادن طباطبایی اشاره کرد.
سریال حس سوم (1384)
سه سال پس از پخش خواب و بیدار، مهدی فخیمزاده با سریال حس سوم به تلویزیون آمد. اغلب مخاطبین انتظار داشتند با کاری همپای سریال خواب و بیدار روبهرو شوند اما داستان و فضای حس سوم کاملا راه دیگری در پیش گرفته بود.
در این سریال نسرین مقانلو نقش سیما را برعهده داشت. یک زن خانهدار که در طی حادثهای حس بویاییاش به شکل غیرعادی تقویت میشود. ابتدا او و ایرج با این قدرت جدیدش شروع به اخاذی از مردم میکنند. پس از طی اتفاقاتی مجبور به همکاری با پلیس شده و داستانهای متفاوتی برای آنها رقم میخورد. این سریال ایرانی نتوانست مخاطبین زیادی را راضی نگه دارد اما یکی از فیلمهای خوب پلیسی آن دهه بود.
سریال هوش سیاه (1389)
آخرین سریالی که در ژانر پلیسی میخواهیم به توضیح کامل آن بپردازیم، سریال هوش سیاه است. این سریال ایرانی که در آخرین سال دهه 80 به روی آنتن رفت تقریبا یکی از آخرین سریالهای جذاب تلویزیون در این ژانر بود. با پیشرفت تکنولوژی، روشهای یافتن مجرمین نیز تغییر کرد و این همان داستانی است که در هوش سیاه شاهد آن بودیم.
کارگردان این سریال ایرانی مسعود آبپرور، سریالی از داستانهای دایره پیشگیری و مبارزه با جرائم رایانهای را روایت میکند، داستانی که در میان سریالهای ایرانی یک موضوع کاملا متفاوت و نو بود. نقش اصلی پلیس این سریال را حسین یاری برعهده داشت و کیکاووس پاکیده نقش خلافکار قصه را بازی میکرد. سری بعدی این سریال در سال 1392 با همین نام و مضمون روی آنتن رفت.
سایر سریال های پلیسی که در سالهای اخیر شاهدآنها بودیم:
- سریال سقوط آزاد در سال 1390 به تلویزیون آمد. کارگردان این سریال ایرانی علیرضا امینی است. او با انتخاب بازیگرانی همچون پوریا پورسرخ و حامد بهداد تصور میکرد یک سریال موفق خواهد داشت اما متاسفانه استقبال چندانی از آن نشد.
- سریال دیوار به سفارش نیروی انتظامی و با کارگردانی سیروس مقدم در سال 91 ساخته شد. روایت داستان درباره خلافکاری است که آخرین روزهای محکومیت خود را میگذراند و در آستانه رهایی از زندان، از دلبستگی میان دخترش با پسر سرهنگی که او را به زندان انداخته مطلع میشود. ایرادات زیادی به این سریال گرفته شد که بعضی از آنها ناشی از سفارشی بودن سریال بود.
- سریال ماتادور در سال 92 و با کارگردانی فرهاد نجفی روی آنتن رفت. این سریال برای هفته ناجا ساخته و پخش شد. هرچند استقبال از این سریال کمی نسبت به سایر سریالهای مشابه در سالهای اخیر بهتر بود اما ارائه چهره غیرواقعی از پلیس انتقادهای بسیاری را در پی داشت.
- سریال میکائیل یکی دیگر از سریالهای سیروس مقدم است که در سال 94 از شبکه یک پخش شد. چاشنی عشق در میان نقشهای اصلی این سریال ایرانی و دیالوگهای متفاوت از نقاط قوت سریال میکائیل به حساب میآمد. هرچند بعضی از مخاطبین دیالوگها را شعاری و آسیبزننده به روایت اصلی داستان تلقی کردند.
بیشک در ژانر پلیسی سریالهای بسیار بیشتری وجود دارد که میتوان از آنها نوشت. در اینجا تلاش کردیم چند سریال اصلی که با استقبال خیلی خوب مواجه شدند را معرفی نماییم و نگاهی کوتاه به سریالهای ابتدای دهه 90 بیندازیم. کدام سریال پلیسی از نگاه شما بهترین بود؟ اگر در این لیست نام آن را ندیدید، در قسمت دیدگاهها آن را با ما و خوانندگانمان در میان بگذارید.
سریال کمدی ایرانی
ژانر کمدی همیشه طرفداران پروپاقرص خود را دارد. چه در میان فیلمهای سینمایی و چه در میان سریالها، ژانر کمدی بیشک پرطرفدارترین عناوین را به خود اختصاص داده است. شوخیهای لفظی، کاراکترهای ساده و گاه خبیث، تم نزدیک به زندگی مردم و از همه مهمتر قصههای ساده و روزمره از دلایل اصلی محبوبیت این ژانر است. در ایران نیز بسیاری از سریالها با درون مایه طنز توانستند به موفقیتهای بینظیری دست پیدا کنند. بازیگران سریالهای طنز نیز از محبوبیت و اغلب از شهرت بسیار بیشتری نسبت به سایر بازیگران برخوردارند. چند عنوان از بهترین سریالهای طنز ایرانی را در این قسمت با هم مرور کنیم.
سریال زیر آسمان شهر (1380)
برای تمام کسانی که آن روزها تلویزیون تماشا میکردند، زیر آسمان شهر یکی از سریالهای طنز بیبدیل بود. داستان زیر آسمان شهر روایتی از ساکنان یک ساختمان در یکی از محلههای تهران است. بهروز و همسرش، دکتر و پسرش، خشایار و پسرش و در نهایت خانم فرامرزی از ساکنان این مجتمع بودند. مشکلات موجود در درون این خانوادهها، کشمکشهای میان همسایگان و چالشهایی که هر کدام به صورت روزانه با آنها روبهرو هستند، داستان این مجموعه طنز را تشکیل میداد.
به جز سری اول، سری دوم و سوم نیز ساخته شد که هیچکدام به اندازه سری اول به موفقیت نرسید. کارگردانی و تهیهکنندگی این سریال ایرانی را مهران غفوریان برعهده داشت. در گروه نویسندگان این سریال با اسامی محبوبی همچون رضا عطاران، نیما حسننیا و سروش صحت مواجه میشویم.
سریال پاورچین(1381)
سریال پاورچین نه تنها خود یکی از سریالهای بسیار موفق میان مخاطبان ایرانی بود، بلکه شروعی برای یکی از بهترین سریالهای تاریخ تلویزیون ایران یعنی شبهای برره شد. این سریال طنز ایرانی درباره چند نفر است که از روستایی خیالی به نام برره، به تهران آمدهاند. یکی از اولین افرادی که وارد تهران شد، فرهاد (مهران مدیری) بود. او با مهتاب (سحر زکریا) ازدواج کرده و داماد سرخانه است.
فرهاد با چاپلوسیهای بیش از حد توانست در یک شرکت معماری سمت خوبی بهدست آورد، کمکم خواهر او نیز به تهران آمده و در خانه فرهاد و مهتاب شروع به زندگی میکند. در قسمتهای بعد ورود داوود (جواد رضویان) به عنوان سرایدار، یاسمن (شقایق دهقان) به عنوان همسرش و در آخر سپهر (سیامک انصاری) ماجراهای زیادی ایجاد میکند.
سریال ایرانی پاورچین به عنوان یکی از بهترین سریالهای دهه 80 توانست به موفقیتهای بسیاری دست پیدا کند. مهران مدیری کارگردانی این اثر را بر عهده داشت و پیمان قاسمخانی همزمان سرپرست نویسندگان و یکی از نویسندگان سریال بود. این سریال طنز ایرانی از تولیدات شبکه 5 ایران بود و به صورت همزمان از شبکه سوم و شبکه اصفهان پخش میشد.
سریال بدون شرح (1381)
فتحعلی اویسی در این سریال کمدی ایرانی اولین بار بازی در آثار طنز را تجربه کرد و به محبوبیت رسید. سریال بدون شرح توانست در زمان پخش جزو یکی از بهترینهای تلویزیون ایران باشد که اصطلاحات آن به سرعت در میان مردم رواج یافت. تکه کلامهایی چون «دیجیتالم کجا بود» یا تکهکلام امیر جعفری یعنی «خوب چیزیه، خوووب» از اصطلاحات رایج آن سالها شد.
کارگردان این سریال ایرانی مهدی مظلومی و نویسندگانش گروه قوی و مجرب برادران قاسمخانی همراه با سروش صحت بودند. مریم سعادت، فلامک جنیدی، لیلی رشیدی و نامهای بسیار مشهور دیگری در این سریال ایرانی به ایفای نقش پرداختند.
ماجرای این سریال روایت یک دفتر هفتهنامه ورشکسته است که سردبیر و کارکنان آن به سختی در تلاش هستند تا آن را سرپا نگه دارند. داستان سریال تنها به اتفاقات درون هفتهنامه شهرقشنگ نمیپردازد بلکه با توجه به روابط خانوادگی کارکنان، اتفاقات درون خانه آنها نیز از موضوعات جذاب این سریال ایرانی بود.
سریال شب های برره (1384)
مهران مدیری در بین تمام کارگردانان طنز به راستی قویترین کارنامه هنری را دارد. او کارگردانی چند سریال برتر در حوزه طنز را برعهده داشت که هرکدام در هنگام ساخت به پرطرفدارترین و موفقترین سریالها تبدیل شدند. یکی از این سریالها، شبهای برره بود. شبهای برره چنان در میان مردم با استقبال مواجه شد که بعضی از اصطلاحات آن وارد زبان فارسی شد. میتوان گفت شبهای برره از معدود سریالهایی بود که هیچ مخالفی نداشت و یا مخالفان آن چنان کمتعداد بودند که به چشم نمیآمدند.
داستان شبهای برره با تبعید کیانوش استقرارزاده سردبیر یک روزنامه در دهه 1310 آغاز میشود. هنگام حرکت به سمت تبعیدگاه توسط یک مار گزیده شده و شیرفرهاد، پسر خان پایین برره او را یافته، به برره برده و درمان میکند. وقایع این داستان در زمان رضاشاه اتفاق میافتد و در طی داستان اشارات زیادی به مسائل سیاسی روز و مفاهیم امروزی وجود دارد.
پس از توقف این سریال به مناسبت محرم و صفر، در حالیکه مردم منتظر ادامه پخش آن بودند، در اخبار شبانگاهی روز 27 بهمن خبر توقف پخش آن اعلام شد. از دلایل توقف آن، درخواست جمعی از مراجع قم بود که باعث شد از ساخت آن جلوگیری شود. حسن شکوهی بازیگر و مدیرتولید سریال در طی مصاحبهای عنوان کرده بود که سه ماه پس از توقف ساخت سریال، لوکیشن را آماده ساخت قسمتهای بعدی کرده بودیم که متاسفانه این اتفاق هیچوقت رخ نداد.
این سریال توانست تاثیر شگرفی بر مردم بگذارد به طوری که پس از مدتی به دلیل اتفاقات رخ داده در جامعه، از عوامل سریال خواستند تا اصلاحاتی را در نظر بگیرند. دعوا به شکل بررهای در مدرسهها رواج یافت؛ پرتاب قند و خوردن نخود به شکل بررهای نیز یکی از تاثیرات این سریال بر جامعه آن روزگار بود. خُرزو خان نیز یک شخصیت خیالی در این سریال بود که تا امروزه به عنوان یک شخصیت نادیدنی و مخفی شناخته میشود. واژهای چون پاچهخواری تا به الان در افعال فارسی ماندگار شده و در آن ایام بسیاری از مکالمات غیررسمی کودکان و حتی بزرگترها به شکل بررهای تغییر یافته بود. هیچ سریالی نتوانست چنین تاثیری بر جامعه ایران بگذارد و عجیب نیست که شبهای برره همچنان به عنوان یکی از قویترین سریالهای طنز ایرانی شناخته میشود.
سریال های کمدی ایرانی موفق در سالهای اخیر
چهار سریال کمدی بسیار قوی در سالهای گذشته را با هم مرور کردیم. اما اگر از طرفداران طنز باشید، میدانید در سالهای اخیر نیز چند سریال خوب طنز ساخته و از تلویزیون پخش شد. با هم این سریالها را مرور کنیم و اگر سریال موردعلاقه خود را در آن نیفتید، برای ما از سریال موردنظر خود بگویید.
سریال پایتخت(1390)
سریال پایتخت از سریالهای مناسبتی است که در عید سال 90 به مدت 15 شب به روی آنتن رفت. با توجه به استقبالی که از این سریال ایرانی شد، ساخت پایتخت 2 و بعد از سریهای بعدی در دستور کار قرار گرفت. در حال حاضر پایتخت 6 در دست ساخت است که قرار است برای عید سال 99 پخش شود.
نقدهای بسیاری به این فیلم شد که در دو نقطه کاملا متفاوت است. بعضی از منتقدین این اثر را یک کار کاملا ایرانی بدون کپی از محصولات مشابه غربی میدانند و بعضی دیگر همچون نمایندگان استانهای شمالی آن را توهینآمیز تلقی میکنند.
داستان این سریال ایرانی کمدی، داستان خانوادهای است که از روستای کوچک خود یعنی علیآباد خارج میشوند و در طی این مهاجرت و سفر اتفاقات متفاوتی برای آنها رخ میدهد. محسن تنابنده که خود بازیگری و طراحی این سریال ایرانی را برعهده دارد؛ همراه با سیروس مقدم که کارگردان این اثر است، توانستند بینندگان زیادی را به سری پایتخت جذب کنند.
از دیگر بازیگران مشهوری که در این سریال ایرانی به نقشآفرینی میپردازند میتوانیم به علیرضا خمسه در نقش بابا پنجعلی، احمد مهرانفر در نقش ارسطو عامل، ریما رامینفر در نقش هما سعادت و بهرام افشاری در نقش بهتاش فریبا اشاره کنیم.
سریال لیسانسه ها(1395)
سریال لیسانسهها با زبانی طنز به مشکلات قشر تحصیلکرده جامعه میپردازد. در روزگاری که اغلب دانشآموختههای ایران با مشکلاتی همچون کار، ازدواج و یا مهاجرت دست و پنجه نرم میکنند، سروش صحت همراه با ایمان صفایی توانستند فیلمنامهای بر این اساس بنویسند و با کارگردانی خود صحت سریالی موفق روی آنتن ببرند.
داستان لیسانهها روایت زندگی سه پسر لیسانسه است که پس از تحصیل و برای ادامه زندگی به مشکلات جدی برخورد کردهاند. یکی از آنها در پی ازدواج است و موقعیت مالی مناسبی ندارد، دیگری به دنبال مهاجرت است که متوجه میشود بیماری سختی دارد و آخری علاقمند به ازدواج است اما توان برقراری ارتباط ندارد. هوتن شکیبا، امیر کاظمی و امیرحسین رستمی در نقش این سه جوان ایفای نقش میکنند.
سری دوم این سریال ایرانی نیز با نام لیسانسهها در آذر 96 پخش شد ولی سری سوم با تغییر نام سریال به فوقلیسانسهها، در آبان سال 98 پخش شد که قرار است ادامه آن پس از سریالهای نوروزی 99 به روی آنتن برود.
سریال در حاشیه(1394)
سریال در حاشیه همانند نامش پر از حاشیه است. پس از اختلافاتی که مهران مدیری با مدیران وقت تلویزیون داشت، پس از وقفهای چندساله با سریال طنز در حاشیه به خانههای مردم بازگشت. نام این سریال ایرانی در ابتدا دکتر، سپس به نام اطاق عمل و در انتها به نام درحاشیه تغییر یافت. درحاشیه به معضلات بهداشت و درمان موجود در جامعه میپردازد. این سریال با شخصیتهایی که هرکدام نشاندهنده قشری از کارشکنان است، تلاش کرده تا نگاهی جدی به این مشکلات بیندازد.
مطمئنا این نگاه منفی از اعتراض قشر پزشکان مصون نماند و اعتراضات بسیار زیادی به این سریال ایرانی شد. داستان در مورد هومن صحرایی است که به طبق عادت تمام سریالهای مدیری، سیامک انصاری نقش آن را برعهده دارد. هومن که فردی مسئول و متخصص است به دلیل ناشناخته بودن رشتهاش در ایران هیچ مراجعهکنندهای ندارد. طی مشکلاتی که برایش به وجود میآید و پس از دورهای بیکاری، ریاست یک بیمارستان را به او واگذار میکنند. اما شغل جدید او باعث مشکلات بسیار بیشتری خواهد شد. صاحب زمین بیمارستان فردی نالایق و کارشکن، دکتر جراح پلاستیک یک متخلف تقلبکار و دکتر دیگر یک بیسواد است.
سری دوم این سریال ایرانی در زمستان 94 با نام در حاشیه 2 ساخته شد. در سری دوم تمام متخلفین به زندان افتادهاند و شاهد ماجراهای آنها در زندان هستیم. با توجه به کارهای پیشین مدیری، این سریال طنز ایرانی نتوانست مخاطبین زیادی جذب نماید و مانند سایر کارهای او به موفقیت برسد.
سریال شمعدونی(1394)
سریال ایرانی شمعدونی همان تلاش دائم طنزپردازان را به ما نشان داد. سروش صحت این بار از طریق دو خانواده مظاهری و سعادت، تلاش کرد تا به معضلات اجتماعی بپردازد. این دو خانواده هر کدام سعی میکنند با زندگی روزمره و مشکلات ناشی از آن بجنگند و مناسبات خانوادگی اغلب باعث بدتر شدن مشکل میشود.
این سریال کمدی ایرانی در 50 قسمت از شبکه سوم سیما پخش شد. قسمتهایی از سریال در ممیزی به دلیل آنچه غلظت بیاحترامی نامیدند، حذف شده است. اما به کلیت داستان خدشهای وارد نشد و تماشای این سریال کمدی اوقات خوشی برای خانوادهها خواهد ساخت.
بهترین سریال های ایرانی
تا به اینجا از سریالهای طنز و سریالهای پلیسی گفتیم، اما کدام سریالها به طور حتم شایسته عنوان بهترین سریالهای ایرانی هستند؟ تنوع چنان زیاد و سلیقهها آنقدر متنوع است که هیچ جواب قاطعی نمیتوانیم به این سوال دهیم. اما از بین سریالهایی که از دیرباز تا به امروز پخش شده، چند سریال ایرانی خاص وجود دارد که تقریبا تمام مردم بر خوب بودن آنها اتفاق نظر دارند. چند عنوان از این سریالها را در این قسمت با هم ببینیم.
سریال هزار دستان(1358)
علی حاتمی بزرگترین کارگردان ایران است که بزرگی او نه به اسم که به عمل در سینما و تلویزیون ایران ثابت شده است. یکی از بزرگترین میراث او برای سینما، شهرک غزالی است. همان که علی حاتمی خود درباره آن میگوید هنگام شروعش جوان بوده و در زمان خروجش از شهرک، پیر شده بود. این سریال ایرانی در روز جهانی میراث دیداری و شنیداری در فهرست ملی برنامه حافظه جهانی یونسکو ثبت شد.
فیلمنامه هزاردستان تا 10 بار بازنویسی شد و بعد از وقفهای نهچندان کوتاه و در ویرایش چهارم مورد پذیرش قرار گرفت. همین بازنویسیهای چندباره فرم لایهلایه فیلم را از بین برد و جزئیاتی از فیلم حذف شد. حدود 11 ساعت از فیلم حذف شده است که در آرشیو صدا و سیما همچنان وجود دارد. با تمام اینها علی حاتمی ناامید نشد و ساخت آن را آغاز کرد.
داستان هزاردستان روایت یک عمر زندگی است. زندگی که از آخر به ابتدای آن میرویم. ابتدا رضا خوشنویس (جمشید مشایخی) را در مشهد، کنار همسرش و در خانه خودشان میبینیم که به دور از هیاهوهای جاری در تهران روزگار میگذرانند. اما آرامش زندگی آنها با ورود مفتش شش انگشتی از بین میرود. او رضا را دستگیر کرده و با شکنجه و زور از او میخواهد به جرمی نامعلوم اعتراف کند. همین نقطه شروع داستانی میشود که ما را به هزارتوی زندگی در دوران قاجار و شروع دوره پهلوی میبرد.
سریال روزی روزگاری (1370)
امرالله امرجو خود زندگی پرفراز و نشیبی داشت. همین باعث شد تا در ساخت سریال روزی روزگاری از تجربیات خاص زندگی خود بهره گرفته و سریالی بسازد که از نگاه تمام مردم دوستداشتنی است. داستان روایت زندگی مرادبیگ است، راهزنی معروف که طی یک نزاع با گروه راهزنی دیگر مصدوم میشود. خانوادهای روستایی او را پیدا میکنند و از مرگ نجات مییابد. زندگی با این روستاییان تحولی عمیق در او ایجاد میکند که سیر تحول او را در طی این سریال ایرانی شاهد هستیم. مراد بیگ در انتهای سریال، انسان درستکاری است که ما شاهد رشد شخصیتش بودیم.
امرالله امرجو توانست بدون هیچ تعصبی فضا، زندگی و افراد متفاوت از قشرهای گوناگون را به تصویر بکشد و به طرز حیرتانگیزی موفق به انجام این کار شد. این سریال ایرانی در سالهای 70 تا 71 از شبکه یک سیما پخش شد.
سریال پدرسالار (1372)
سریال پدر سالار برای آن سالها خودِ زندگی بود. در شرایطی که اغلب خانوادهها زندگی مشابه خانواده اسدالله داشتند، همذاتپنداری همراه با جذابیت خود داستان، توانست باعث موفقیت این سریال ایرانی شود. پدر سالار نوشته علیاکبر محلوجیان است که اکبر خواجوی کارگردانی آن را برعهده داشت.
محمدعلی کشاورز نقش اسدالله را برعهده داشت. پدری که به خانه و خانوادهاش عشق میورزید. او با صلابت و سختگیری خاص خود از پسرانش خواسته بود که همه در خانهاش زندگی کنند. تا زمانی که پسر آخر اسدالله ازدواج کند همه در مقابل این قانون سر تسلیم فرود آورده بودند. اما آذر که آخرین عروس خانواده و برادرزاده اسدالله بود، با این سنت به مقابله پرداخت. این تلاش برای استقلال آخرین پسر و همسرش ماجراهای خانه پدرسالار را رقم زد.
از جذابیتهای آن زمان سادگی و مهربانی مردم بود. به گفته عوامل فیلم کمند امیرسلیمانی که نقش آذر را ایفا میکرد، توسط یک راننده تریلی تهدید شده بود. از سوی دیگر مردم با دیدن ناصر هاشمی در خیابان از او میخواستند به خانه پدر بازگردد و احترام او را نگه دارد. لوکیشن فیلم متعلق به یکی از نوادگان قاجار به نام «خانم مهرانگیز» است که اکنون به خانه فرهنگ امامزاده یحیی تبدیل شده است.
سریال امام علی (1375)
سریال امام علی اولین سریال مذهبی تاریخی صدا و سیما بود و ناگفته پیداست که با چه مشکلاتی روبهرو بوده است. طرح ساخت فیلم در سال 1370 ارائه شد اما در سال 1373 با حضور تعداد زیادی بازیگر ساخت آن شروع شد. داوود میرباقری مجبور شد بارها فیلمنامه را بازنویسی کند تا بتواند سریالی با این عظمت بسازد. حساسیتهای موجود در جامعه نسبت به یک سریال ایرانی مذهبی همیشه زیاد بوده و این حساسیت در دهه 70 به اوج خود رسیده بود.
سریال از اواخر دوره خلافت عثمان آغاز شده و تا پنج سال انتهای دوران خلافت و زندگی امام علی ادامه مییابد. تا پیش از این هیچ سریالی با این حجم و ابعاد ساخته نشده بود و سریال امام علی توانست راه را برای ساخت سریالهای اینچنینی هموار سازد. موسیقی این سریال تاریخی ایرانی از دیگر نقاط قوت آن به شمار میآید. چندین ترانه بسیار قوی برای این سریال ساخته شد که بسیاری از آنها به محبوبیت و شهرت مجزایی دست یافتند.
سریال آژانس دوستی (1378)
آژانس دوستی هیچ داستان غریبی ندارد. حکایت روزگار عادی و مردم با دردها و مشکلات و خوشی و خندههای معمولی است. این سریال ایرانی با سه نویسنده و هفت کارگردان آغاز به کار کرد و با اینکه در ابتدا قرار بود چند قسمت محدود باشد اما به دنبال استقبال مردم 65 قسمت دیگر به آن افزوده شد.
از پیشکسوتان بازیگری که در آن کار حضور داشتند میتوان به حسین پناهی، فردوس کاویانی و اسماعیل داورفر اشاره کرد. پژمان بازغی نیز برای اولین بار با آژانس دوستی بازیگری در تلویزیون را تجربه کرد. بازیگران به نامی به عنوان مهمان در این سریال ایرانی حضور داشتند که هرکدام از آنها یکی از بهترینهای این روزهای سینما به حساب میآیند.
سایر سریالهای ماندگار و زیبای ایرانی
- قصههای مجید یکی از محبوبترین سریالهای ایرانی در زمان خود است. با اینکه کاراکتر این سریال ایرانی یک نوجوان کم سن و سال است اما توانست بین تمام افراد جامعه به محبوبیت برسد. قصههای مجید بر اساس کتابی به همین نام از هوشنگ مرادی کرمانی است.
- پس از باران در زمان پخش خود توانست مخاطبین بسیار زیادی را پای تلویزیون بنشاند. سعید سلطانی کارگردان سریال پس از باران روایت یک روستا و ماجراهای ارباب و رعیتها را برای مخاطب روایت میکند. داستان از زمان حال آغاز شده و به عقب باز میگردد و در گیلان قدیم شاهد زندگی پر فراز و نشیب ساکنان خانه اربابی روستا خواهیم بود.
- خط قرمز در سال 1380 پخش شد و با همان قسمتهای اول توانست خود را به عنوان یکی از سریالهای محبوب ایرانی معرفی کند. خط قرمز روایت چند جوان دبیرستانی بود که هرکدام به دلیلی از خانه فرار کرده و دور هم جمع شده تا به شمال بروند. همین سفر آغاز هنجارشکنیهای متعددی شد که داستان آن را تحت عنوان خط قرمز دیدیم.
عناوینی از سریال تاریخی ایرانی در تاریخ سینما
تاریخ همیشه یکی از معلمان بزرگ بشر بوده است. برای بعضی از افراد کتابهای تاریخی بهترین همدم و برای اغلب افراد فیلمهای با درون مایه تاریخی بهترین انتخاب برای پر کردن اوقات فراغت است. از بزرگترین مزیتهای فیلم و سریالهای تاریخی واقعیت و نزدیکی مردم به آنهاست. بیننده اثر هنگامی که نشانهای آشنا در سریال ببیند توجه و علاقه بیشتری نیز به آن خواهد داشت. البته این امر در بسیاری از جاها ممکن است اثر عکس داشته باشد.
سریالهای تاریخی بسیاری وجود داشتند که به دلیل اعتراضات مردم به نشان دادن نقش آنها در آن واقعه یا دوران توقیف شد. یکی از این سریالها، سریال ایرانی سرزمین کهن بود. این سریال به دلیل جملهای که یکی از شخصیتها بر زبان آورد، خشم بسیاری از هموطنان لر و بختیاری را برانگیخت و همین باعث توقف پخش آن شد. در اینجا به بررسی چند سریال تاریخی ایرانی بسیار محبوب میپردازیم. اگر شما نیز به سریالهای تاریخی علاقمند هستید، از سریالهای محبوب خود برای ما بنویسید.
سریال امیرکبیر (1364)
هنگامی که نام امیرکبیر را میشنویم ناخودآگاه خدمات و تلاشهای او برای ایران به ذهن میآید. راهاندازی دارالفنون، تاسیس وقایع اتفاقیه و قوانین و اصلاحات بسیاری که در دربار ایجاد کرد، باعث شد به عنوان یکی از بهترین صدراعظمهای تاریخ ایران در حافظه جمعی ثبت شود. متاسفانه همین اصلاحات قوانین و کمکردن مزایای درباریان به مذاق آنها خوش نیامد و با دسیسه چینیهای متعدد یکی از بهترین رجال تاریخ را سر به نیست کردند.
34 سال قبل با ساخت سریالی از زندگی و نحوه مرگ او، ادای دین هرچند کوچک به این شخصیت تاریخی داشتند. سعید نیکپرور خود به عنوان امیرکبیر در فیلم حضور داشت و کارگردانی این اثر را برعهده گرفته بود. این سریال ایرانی از لحاظ تعدد کاراکتر یکی از سریالهای بزرگ همانند هزاردستان یا امام علی به نظر میآید. این سریال با استقبال خوبی از سمت مردم روبهرو شد و یکی از ماندگارترین سریالهای ایرانی است.
سریال در چشم باد (1382-1387)
از دیگر سریالهای بسیار بزرگ تاریخ ایرانی میتوان به سریال در چشم باد اشاره کرد. در چشم باد با حدود 150 بازیگر اصلی در زمره بزرگترین پروژههای صدا و سیما قرار میگیرد. این سریال ایرانی در 480 لوکیشن و در بیش از 10 شهرستان و استان فیلمبرداری شده است. نویسنده و کارگردان این سریال مسعود جعفری جوزانی است که فیلمنامه را در طی دو سال نوشت.
روایت داستان دربرگیرنده سه دوره از تاریخ یعنی 1300، 1320 و 1360 است. ما شاهد زندگی یک خانواده ایرانی از زمان قیام میرزا کوچک خان جنگلی تا آزادسازی خرمشهر هستیم. پدر خانواده معروف به «ایرانی» از یاران میرزا کوچک خان است. او سه پسر و یک دختر دارد که هرکدام از فرزندان مسیر متفاوتی برای زندگی برمیگزیند. با توجه به انتخابهای هرکدام و اتفاقاتی که برایشان پیش میآید، نحوه زندگی در آن روزگار را خواهیم دید.
سریال روزگار قریب (1386)
کیانوش عیاری در سریال روزگار قریب کاری بسیار بزرگ و باشکوه انجام داد. عیاری همان است که برای ساخت فیلم «بودن یا نبودن» که به اهدای عضو میپردازد چهارسال و نیم تحقیق کرد و در نتیجه کاری بسیار واقعی، مستند و زیبا عرضه کرد. این هنر کیانوش عیاری است که آرمانی به پدیدهای مینگرد، تبلیغ میکند و مستند میسازد.
در سریال روزگار قریب نیز توانست این کار را به بهترین شکل ممکن به انجام برساند. سریال در دو زمان گذشته و حال دنبال میشود ما همزمان کودکی و مرگ دکتر قریب را میبینیم. فردی که پایهگذار تخصص اطفال در ایران بود و شاید تا پیش از این اغلب نامی از او نشنیده بودند. در ابتدای سریال خانواده و اطرافیان دکتر محمد قریب را میبینیم که یکی از این اطرافیان مهندس مهدی بازرگان است. کیانوش عیاری تابوی حضور و نام بردن از بازرگان را در این سریال ایرانی شکست چه اینکه پیش از آن هیچجا نام و نشانی از او ندیده بودیم.
از نقاط قوت سریال رشد کاراکتر دکتر قریب به شکلی بسیار باورپذیر است. 5 نفر نقش دکتر قریب از زمان کودکی تا پیری را بازی کردهاند. نقش اصلی فیلم را مهدی هاشمی و نقش جوانی دکتر را برادر کوچکش ناصر هاشمی که شباهت بسیاری به او دارد، ایفا کرده است. این سریال در 36 قسمت 60 دقیقهای ساخته و پخش شد.
سریال مختارنامه (1389)
داوود میرباقری نویسندگی و کارگردانی سریال ایرانی مختارنامه را برعهده داشت که به زندگی و قیام مختار ثقفی میپردازد. فیلمبرداری این سریال از سال 1382 آغاز شده و در سال 1388 به پایان رسید. سکانسهای عاشورای سریال در بیابانهای روستای طرود در نزدیکی شاهرود فیلمبرداری شده است. این سریال 700 سکانس دارد که 100 سکانس آن مربوط به 5 جنگ بزرگ این سریال است.
داستان این مجموعه از زخمی شدن امام حسن آغاز و تا 5 سال پس از واقعه عاشورا ادامه دارد. مختار با شعار «یالثارات الحسین» به خونخواهی حسین ابن علی و شهدای کربلا قیام میکند. در طول تاریخ کتابی در رد مختار ثقفی نوشته نشده و در اغلب روایات از او به عنوان یک فرد نیک، نام بردهاند. مختار در زمان واقعه عاشورا در زندان بوده و پس از رهایی به دنبال انتقام از تکتک حاضران در جنگ میرود.
سریال شهریار (1386)
کمال تبریزی با سریال ایرانی شهریار زندگی شاعر آذری زبان ایرانی سید محمدحسین بهجت تبریزی را به عموم نشان داد. نویسنده سریال مهدی سجادهچی و تدوینگر آن سعید شاهسواری است. در این سریال شهریار را در سه مقطع سنی جوانی، میانسالی و پیری خواهیم دید. اردشیر رستمی نقش جوانی و سیروس گرجستانی نقش میانسالی و پیری این شاعر بزرگ را برعهده داشتند. تبریزی بعدا اعلام کرد که حدود 50 دقیقه از سریال بدون اطلاع او حذف شده و حتی به نوعی تهدید کرد که این قسمتها را در دانشگاههای ایران به نمایش خواهد گذاشت.
داستان این سریال تاریخی ایرانی، از زندگی سید اسماعیل یکی از وکلای شهر آغاز میشود. او که در جنگ و شورش شهر چند فرزند خود را از دست داده، پس از به دنیا آمدن فرزند آخرش، تصمیم میگیرد برای حفظ جانش او را به نزد خواهرش در روستای خوشکناب بفرستد. مردی که بعدها ما او را با نام شهریار میشناسیم تا پایان دوره کودکی در این روستا باقی ماند. بهجت تبریزی دختر استاد شهریار گفته این سریال بدون تحقیق و پژوهش، ساخته شده و به عنوان کسی که سالها در کنار این شاعر بزرگ زیسته میگویم آنچه از شبکه دوم پخش شده ارتباطی با زندگی این شاعر بلندآوازه ایرانی ندارد.
با این سریال پرونده سریالهای تاریخی ایرانی را بسته و به سایر ژانرها میپردازیم. اگر هرکدام از سریالهای معرفی شده تا اینجا را تماشا کردهاید، خوشحال میشویم که نظرتان را در مورد آنها با ما در میان بگذارید.
سریال ایرانی آنلاین و سریالهای پخش خانگی
پس از افت تماشاگران سریالهای صدا و سیما و رو آوردن اکثر مخاطبان به سریالهای هالیوودی، تلاش شد تا سریالهایی مناسب با فرهنگ ایرانی به صورت پخش خانگی ساخته شود. مزیت این سریالها این است که محدودیتهای شدید تلویزیون را ندارد و کارگردانان میتوانند موضوعات خاص و جذابتری برگزینند. از اولین سریالهای پخش خانگی ایرانی قلب یخی بود که با استقبال بسیار خوب از سوی مردم مواجه شد. متاسفانه قسمتهای آخر این سریال بدون هیچ دلیل مشخصی پخش نشد.
دومین سریال پخش شده قهوه تلخ مهران مدیری بود. با توجه به شناختی که مردم از مدیری داشتند، میدانستند با یک سریال بسیار خوب مواجهند. بی تردید میتوان قهوه تلخ را از بهترین و محبوبترین سریالهای پخش خانگی نامید. چند سریال دیگر نیز در طی این سالها پخش شد که از میان آنها 5 عنوان را برگزیدیم و به معرفی آنها خواهیم پرداخت.
سریال شهرزاد (1394)
حسن فتحی پس از آثار ماندگاری همچون شب دهم، میوه ممنوعه و مدار صفر درجه توانست در دوازدهمین کار خود یکی از بهترین سریالهای معاصر را بسازد. در این سریال ایرانی عاشقانه، عشق اینبار در حوالی کودتای 28 مرداد سرکوب میشود. فرهاد روزنامهنگاری فرهیخته و شهرزاد پزشکی موفق است. این دو قرار است به زودی مراسم ازدواج خود را جشن بگیرند، اما تمام آرزوهایشان با کودتا از بین میرود.
فرهاد طی حملهای به دفتر روزنامه مرتکب قتل غیرعمد شده و پس از آن به قصاص محکوم میشود. پدر فرهاد با توجه به رابطههایی که با مقامات خاص دارد میتواند پسر خود را نجات دهد اما این تازه شروع قصه است. شهرزاد تمام تلاش خود را میکند تا او به زندگی برگردد اما نه تنها این اتفاق نمیافتد بلکه شهرزاد نیز برای حفظ جان او، مجبور میشود او را ترک کرده و با قباد ازدواج کند. قباد برادزاده بزرگآقا است که با توجه به نفوذ خود توانست فرهاد را نجات دهد. شهاب حسینی نقش قباد و علی نصیریان نقش بزرگآقا را برعهده داشتند.
از نقاط بسیار قوی این سریال به شخصیتهای خاکستری آن میتوان اشاره کرد. این پردازش کاراکتر به حدی جذاب و درست اعمال شده که اغلب مخاطبان نمیتوانند میان فرهاد و یا رقیبش یکی را برگزینند. این سریال در سه سری ساخته شد که سری دوم با کمترین میزان استقبال مواجه شد. اگر به دنبال یک فیلم عاشقانه، تاریخی و اجتماعی باشید بیشک این سریال ایرانی تمام خواستههای شما را برآورده میکند. برای دانلود سریال ایرانی عاشقانه شهرزاد، میتوانید به سایت رسمی آن مراجعه کنید.
سریال مانکن (1397)
حسین سهیلیزاده کارگردان این سریال ایرانی است که در آن بیش از هرچیز به اختلاف طبقاتی میان اقشار متفاوت پرداخته. سهیلیزاده در این سریال نشان میدهد که عشق خریدنی است. اما این عشق با پول خریده میشود یا فروخته میشود؟
کاوه از همان سکانسهای ابتدایی به شکل یک زندانی در اختیار کتی است. مخاطب از همان شروع سریال کنجکاو میشود که چرا کاوه در این موقعیت قرار گرفته؟ چرا تن به چنین کاری داده؟ و سایر سوالاتی که هر کدام در موقعیتی به پاسخ آن خواهیم رسید. برای اطلاع از داستان کامل سریال مانکن میتوانید مقاله سریال مانکن درباره چیست مراجعه کنید.
بابک کایدان نویسنده سریال ایرانی مانکن است و بازیگرانی چون محمدرضا فروتن، مریلا زارعی، امیرحسین آرمان و نازنین بیاتی نیز در آن حضور دارند. فرزاد فرزین هم تیتراژ ابتدا و انتهای سریال را خوانده و هم در نقش بهرام در سریال حضور دارد. برای دانلود سریال ایرانی عاشقانه مانکن میتوانید به سایت رسمی آن مراجعه کنید.
به جز این دو عنوان در این اواخر سریالهای بسیار قوی و خوبی در شبکه پخش خانگی منتشر شدهاند، که برای خلاصهسازی ترجیح دادیم تنها به بررسی این دو اثر بپردازیم. جذابیتهای دیداری و شنیداری در این موج از سریالها بسیار بیش از آن چیزی است که سابقا در سریالهای صدا و سیما دیدهایم. عناوین بسیاری در لیست سریال های ایرانی میتوانند قرار بگیرند. سریال ایرانی دل، سریال ایرانی کرگدن، سریال ایرانی دومینو و… که بسیاری از آنها در سال 98 آغاز شدهاند. معرفی این دو سریال با توجه به محبوبیت و قدرت بیشتر آنها در میان سایر سریالهای پخش شده است. البته سریالی همچون قهوه تلخ در این میان همچنان از بهترینها باقی میماند.
یکی از راههای خریداری این سریالها، دانلود قانونی آنها است. همانند سایر تغییرات ایجاد شده در زندگی روزمره، امروزه میتوان به راحتی سریال موردعلاقه خود را از راه قانونی و با پرداخت مبلغ معین شده به دست آورد. البته دانلود رایگان سریال ایرانی همچنان یکی از راههای تماشای انواع سریالها است. به جز سریالهای پخش خانگی، تقریبا اغلب سریالهای پخش شده از صدا و سیما را میتوان به صورت رایگان از سایتهای موجود و معرفی شده خود تلویزیون دانلود کرد.
سریال های ایرانی 97 را بشناسیم
در انتهای مقالۀ لیست سریال های ایرانی به سریالهای سال گذشته میرسیم. در این قسمت به صورت خلاصه سه عنوان از سریالهای پخش شده در سال گذشته را با هم مرور خواهیم کرد و پس از آن با بررسی کوتاهی از سریالهای سال 98 این مطلب را به پایان میرسانیم. ناگفته پیداست که عناوین بسیار بیشتری در این محدوده میگنجند.
سریال پدر (1397)
عشق و تنها عشق؛ عشق به خانواده، عشق به همسر و عشق به فرزند مضمون اصلی این سریال هیجانانگیز است. این بار داستان عشق از توی کلاسهای دانشگاه و برای دو فرد با تضاد کامل فرهنگی اتفاق میافتد. پسری از خانوادهای متمول و به شدت مذهبی در مقابل دختری از خانوادهای ثروتمند ولی غیرمذهبی دل به یکدیگر میسپارند. کنار هم بودن این دو و ازدواجشان باعث تغییر رفتار و کردار دختر شده و او را به سمت و سوی دیگر میکشاند. اما مطمئنا زندگی همیشه شاد و شیرین نخواهد بود. با مرگ حامد، لیلا تمام زندگی خود را از دست رفته میبیند و در طی این سریال ایرانی شاهد زندگی او بدون پدر فرزندش هستیم.
این سریال ایرانی 97 به کارگردانی بهرنگ توفیقی و با نقشآفرینی مهدی سلطانی، لعیا زنگنه، امیرحسین آبادی و ریحانه پارسا ساخته شد. ابتدا قرار بود این سریال برای ماه رمضان سال 97 پخش شود اما با تغییراتی در تیرماه 97 از شبکه سه سیما پخش شد. این سریال تلویزیونی در ماه رمضان 98 از شبکه آیفیلم بازپخش شد.
سریال در حوالی پاییز (1397)
در میان تمام سریالهای معاصر، سریالهای کمی بودند که به یکی از رخدادهای اجتماعی و مهم این دوران بپردازند. اما سریال در حوالی پاییز که با نام اولیه بازگشت ساخته شد، توانست این نقص را رفع کند. این سریال با درون مایهای اجتماعی و عاشقانه، به حادثه منا پرداخته است.
داستان روایت عشقی عجیب است. عشق یک پسر ایرانی به دختری لبنانی که پس از ازدواج داستان زندگی آنها با حج رفتن دو برادر و سپس حادثه منا ادامه مییابد. کارگردان این اثر یعنی حسن نمازی توانست از طریق این سریال ایرانی به درد و رنج خانوادههای قربانیان حج خونین بپردازد.
سریال بانوی عمارت (1397)
داستانهای تاریخی همیشه طرفداران خود را دارند. بانوی عمارت یکی دیگر از سریالهای ایرانی است که در بستر یکی از مهمترین اتفاقات قرن گذشته یعنی ترور ناصرالدین شاه راوی یک عشق و مکافات آن است. فخری دختر یکی از ثروتمندان آن روزگار است که با وجود داشتن خواستگاران متمول و سرشناس بسیاری دل در گرو یکی از نوادگان قجر سپرده است. خواستگار فخرالزمان پیش از این ازدواج کرده و از همسر خود دو دختر دارد و همین یکی از بزرگترین دلایل مخالفت خانواده فخری است.
عزیزالله حمیدنژاد کارگردان این سریال توانست تمام زیباییها، سختیها، دردها و خوشیهای آن روزگار را به شکل قابل درکی در کنار هم قرار دهد. این سریال از سریال های ایرانی 97 با حواشی عجیبی نیز روبهرو شد. عوامل آن از طریق فراخوان اقدام به جذب بازیگرانی جدید کردند، پس از آن عدهای سودجو با نام سریال و وعده حضور در آن از چندین نفر کلاهبرداری کرده و پس از این ماجرا روابط عمومی سریال اعلام کرد که از هیچ بازیگری هیچ مبلغی به عنوان تست بازیگری یا سرمایهگذاری اخذ نشده است.
در میان سالهای اخیر، سال 97 یکی از سالهای پرتولید و پرمخاطب بود. سریالهای بسیار خوبی در این سال ساخته و پخش شد که توانست نظر مخاطبین را به خود جلب کند. سریالهای دیگری همچون آرماندو، بچه مهندس و تعطیلات رویایی از شبکه دو پخش شد. سریالهای رهایم نکن، دلدادگان، دیوار به دیوار 2 و آنام از شبکه سه و سریالهای دیگری همچون هیئت مدیره، سارقان روح و… از سایر سریال های ایرانی 97 بودند.
سریال ایرانی 98 کداماند و کدام را دنبال کنیم؟
به آخرین قسمت معرفی سریال ایرانی رسیدیم. انواع سریالها در انواع ژانرها را بررسی کردیم و تنها به معرفی مختصری از سریالهای پخش شده در سال 98 بسنده خواهیم کرد. با سه عنوان از سریالهای پخش شده در سال جاری همراه شما هستیم و امیدواریم پس از آن شما نام بهترین سریال امسال از نگاه خودتان را به ما بگویید.
سریال ستایش 3 (1398)
ستایش در همان سری اول با استقبال فوقالعادهای روبهرو شد. داستان زوجی که با تمام سختیها به وصال میرسند و پس از مدتی زندگی و با وجود دو کودک، پدر خانواده میمیرد. داستان تا همینجا میتواند مخاطبان را مجذوب خود کند اما ظلمهایی که به ستایش تحمیل شده و تلاش او برای نگهداشتن فرزندانش و فرار از دست پدربزرگ پدری آنها، داستانی جذاب و بسیار تلخ برای بینندگان به نمایش گذاشت.
در سری دوم شاهد رشد محمد و نازگل بودیم و چالشهایی که پس از بزرگ شدن در سر راه آنها قرار داشتند. حال در سری سوم باز به همان خانواده بازگشتیم تا ببینیم این بار حشمت فردوس قرار است چگونه با نوهها و عروس خود رفتار کند. تقریبا در این سریال تمام حلقههای مبهم سری اول و دوم واضح خواهند شد.
نقدهایی به نوع گریم نرگس محمدی وجود داشت که در فصل سوم انتقادات به اوج خود رسید. تهیهکننده این سریال عنوان داشت در فصل دوم با زنی 40 ساله روبهرو بودیم و زن 40 ساله آنچنان پیر نیست که بخواهیم او را با گریم سنگین و چین و چروک فراوان بر روی چهرهاش، به مخاطب نشان دهیم. این در حالی است که در فصل سوم که در روایت فیلم چندماه پس از فصل دوم است، با چهرهای بسیار شادابتر و رنگینتر روبهرو شدیم. گریم یکی از نقاط ضعف اصلی این فصل از این سریال ایرانی به حساب میآید.
سریال دنگ و فنگ روزگار (1398)
پس از اتمام روزهای مناسبتی و ویژه عید، شبکهها هرکدام با سریالی تلاش میکند ساعات شبانه خود را پر کند. یکی از این سریالها، سریال دنگ و فنگ روزگار است که با حضور سیروس گرجستانی و با توجه به نام این سریال همه انتظار یک طنز خیلی قوی داشتند. اما دیری نپایید که بینندگان دیدند خبری از طنز رایج نیست بلکه با فیلمی اجتماعی روبهرو هستند که درونمایهای طنز دارد.
از نقاط مثبت این سریال باید دور شدن از فضای شهری پایتخت و آپارتمانی اشاره کنیم. این سریال در 70 لوکیشن متفاوت ضبط میشود که سختی بسیار زیادی به عوامل سریال تحمیل کرده است. کار پسندیده دیگری که در این سریال شاهد آن هستیم، پرداختن به خانوادههای مهاجرت کرده به تهران است. نشان دادن ماجراهای این خانوادهها به دور از طنزهای کلیشه و دمدستی امر بسیار مهمی بود که کارگردان این سریال یعنی جواد مزدآبادی توانست به خوبی از پس آن برآید.
سریال وارش (1398)
یکی از سریالهای قوی سال 98 سریال وارش است. این سریال با اقتباسی از رمان مهاجران هاوارد فاست و با کارگردانی احمد کاوری ساخته شده است. وارش با داستانی اجتماعی و عاشقانه بخشهایی از دهه 30 و 40 خورشیدی را برای بینندگان بازسازی میکند.
یارمحمد همراه همسر جوان و باردارش به شمال میرود تا حرفه ماهیگیری پیشه کرده و از خشکسالی و گرسنگی آن سالها رهایی یابد. اما داستان از آنجا پیچیده میشود که ماهیگیری آن قسمت در دست فرد ظالمی به نام تراب است. یارمحمد با ایستادگی در مقابل تراب سعی دارد زندگی خود را سر و سامان دهد اما در این میان یک زن بیوه جوان به نام وارش که تراب به او علاقه دارد، به یارمحمد علاقمند میشود. داستان تا زمان بمباران تهران را پوشش میدهد و محدود به همان دههها نمیماند.
این داستان که در گیلان و با توجه به عادات و رسوم مردم آن خطه ساخته شده انتقادات فراوانی در پی داشت. مردم، نماینده مجلس گیلان و امام جمعه همه عقیده داردند که این سریال به مردم گیلک توهین کرده و خواستار توقف پخش آن شدند.
جمع بندی نهایی لیست سریال های ایرانی و انتخاب بهترین سریال ایرانی از میان آنها
پرونده انواع سریال ایرانی را با بررسی این عناوین به اتمام میرسانیم. به طور حتم ناگفته میدانید عناوین بسیار زیادی بودند که نامی از آنها نبردیم. اما عدم حضور آنها به معنی بد بودن یا عدم شایستگی آنها نیست، تلاش ما این بود که عناوینی برگزینیم که استقبال بهتری از آنها شده یا نکته خاصی در داستان و یا اجرای خود داشته باشند.
سریال ایرانی همیشه از بهترین گزینهها برای سپری کردن شبهای خانوادگی به حساب میآیند. احساسات متفاوتی از قبیل عشق، غم، صبر، شادی و حتی جدایی را در مضامین متفاوتی با هر عنوان دیده و احساس کردیم. بعضی از این سریالها تنها برای جذب مخاطب و بعضی دیگر برای شناساندن افراد ساخته شدهاند. صدا و سیما در حوزههای تاریخی و مذهبی توانسته به موفقیتهای بزرگی برسد و فیلمی همانند یوزارسیف نمونهای از این موفقیتها است.
فیلمهای طنز نیز جزو نقاط قوت تلویزیون ایران بود که متاسفانه با ایجاد حساسیتهای زیاد، کارگردانان نمیتوانند همچون سابق در این ژانر فعالیت نمایند. اما با تمام اینها سریالهای طنز ایرانی زیادی وجود دارند که حتی با گذشت چند سال از ساخت آنها، میتوان با لذت به تماشایشان نشست.
امیدواریم توانسته باشیم در طی بررسیهای خود، تمام سریالهای موفق را برای شما مرور کنیم. اما شما برای ما بگویید، کدام سریال ایرانی در سالهای اخیر توانست شما را به تلویزیون علاقمند کند؟ از میان سریالهای ایرانی قدیمی کدام خاطرهانگیز و ماندنیتر است؟ اگر بخواهید از لیست سریال های ایرانی تنها یک عنوان را برگزینید، کدام را انتخاب خواهید کرد؟ حال نوبت شماست که دلیل انتخاب خود را به ما بگویید.