فیلم های کلینت ایستوود Clint Eastwood – از بدترین تا بهترین

کارنامه هنری درخشان و فیلم های کلینت ایستوود تاکنون در سینمای هالیوود بی‌رقیب هستند و بی‌شک از این پس نیز کسی مانند او نخواهد آمد. این بازیگر و کارگردان 88 ساله اهل سن فرانسیسکو زمانی که یک کارگر ساده کارگاه چوب‌بری بود، کار سینمایی خود را به عنوان یک کارگردان شروع کرد و در مدت 47 سال سابقه هنری خود، کارگردانی 37 فیلم مختلف را بر عهده گرفت. فارغ از بیش از 70 نقش مختلف از جمله کاراکترهای نمادین و شناخته شده در بسیاری از فیلم‌های اکشن وسترن، او به عنوان یک بازیگر و کارگردان بیش از نیم قرن سابقه درخشان در سینما دارد. در ادامه این مطلب با ما همراه باشید تا به نقد و بررسی فیلم های Clint Eastwood بپردازیم و شما را با 37 فیلم مختلف او از بدترین تا بهترین آن‌ها بیشتر آشنا کنیم.

 

The 15:17 to Paris (2018) .37

بیایید از بدترین فیلم شروع کنیم. قطار ساعت 15:17 دقیقه به وقت پاریس فیلم جدید کلینت ایستوود است که می‌توان آن را بدترین فیلم این کارگردان نیز معرفی کرد. اما چرا بدترین فیلم؟ داستان این فیلم به گونه‌ای است که برای مخاطب خسته کننده است. این فیلم در واقع هیچ پیغام خاصی ندارد و ابتدا تا انتهای آن تنها به فضای وحشت آمیز یک اقدام تروریستی درون قطاری به مقصد پاریس می‌پردازد. پرداختن به زندگی قهرمانان نیز جزئی از داستان است که اگر از نگاه منتقدانه به آن نگاه کنیم چیزی جز طولانی‌تر کردن فیلم به نظر نمی‌رسد. همچنین با وجود این که حتی در فیلم های کمدی این کارگردان نیز از بازیگران مشهور استفاده شده، اما این موضوع در رابطه با جدیدترین فیلم کلینت ایستوود صادق نیست.

 

Midnight in the garden of Good and Evil (1997) .36

ایستوود با داستانی برگرفته از کتاب جان برندت به ساوانای جورجیا می‌رود تا این اثر را خلق کند. اما با وجود موقعیت مکانی مناسب، فیلم از لحاظ اتمسفر زیاد جالب نیست. داستان این فیلم درباره کشف واقعیت قتل شریک جوان یک عتیقه فروش (جود لا) بهدست عتیقه فروش ثروتمند (کوین اسپیسی) است. اما پیچ و تاب زیاد داستان آن را بسیار خسته کننده و بی‌روح کرده است. همچنین کسی که به دنبال کشف رمز و راز این ماجرا است، جان کیوساک، نویسنده‌ای است که برای نوشتن مقاله‌ای درباره مهمانی مجلل کریسمس عتیقه فروش ثروتمند به ساوانا آمده است. بدترین قسمت فیلم آنجاست که با توجه به این که کوین اسپیسی نقش یک فرد بی‌گناه را به خود گرفته، اما کیوساک در کل داستان به مخالفت با او می‌پردازد.

 

Space Cowboys (2000) .35

داستان این فیلم کمدی-درام ماجراجویی درباره 4 فضانورد سال‌خورده (ایستوود، تامی لی جونز، دونالد ساترلند و جیمز گارنر)  است که بعد از سال‌ها فرصت مسافرت به فضا را پیدا می‌کنند. اما تصویر چهار فضانورد کهنه کار در فضا که نقطه جذاب داستان محسوب می‌شود با توجه به جلوه‌های قدیمی، هیجان و احساس لازم را منتقل نمی‌کند. در حالی که سعی شده است با هیجان هر چه تمام‌تر به تصویر کشیده شود.

 

Jersey Boys (2014) .34

این فیلم برگردانی از تئاتر برادوی است و داستان زندگی یک گروه موسیقی را روایت می‌کند. در واقع انتظار می‌رود چنین داستانی دارای هیجان و انرژی بیشتری باشد و درباره موفقیت‌ها و شکست‌های افراد معروف حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد. در حالی که به هیچ وجه این چنین نیست و ابتدا تا انتهای داستان هیچ چیزی اضافه بر آن چه در برادوی آمده است به چشم نمی‌خورد؛ که بتواند توجه مخاطب را به خود جلب کند. خط سیر داستان کاملا ساده و پیش پا افتاده است. اما اگر بخواهیم از نقاط قوت فیلم بگوییم می‌توانیم به بازی خوب بازیگران آن اشاره کنیم. همچنین تنها بازیگر مطرحی که در این فیلم بازی کرده نیز کریستوفر واکن است که در نقش خود بسیار خوب ظاهر شده است.

 

Firefox (1982) .33

ایستوود در فایرفاکس جلوه‌ای خاص از فیلم های ماجراجویی را به نمایش می‌گذارد. داستان فیلم درباره یک خلبان هواپیماهای جنگنده است که ماموریت سرقت یک جنگنده روسی را بر عهده می‌گیرد. از نقاط ضعف این فیلم می‌توان به تعدادی از صحنه‌های مصنوعی و تمسخرآمیز آن اشاره کرد. از طرفی با وجود این که ممکن است ایستوود به عنوان یک بازیگر انعطاف زیادی از خود نشان ندهد؛ اما بازی‌اش به هیچ عنوان خسته کننده نیست و حضور طیف وسیعی از پیکارجویان در صحنه‌های مختلف این فیلم شما را پای صفحه نمایش میخ‌کوب خواهد کرد.

 

Absolute Power (1997) .32

15 دقیقه ابتدایی فیلم بسیار ماهرانه طراحی شده است. طوری که ممکن است ابتدا با مشاهده ایستوود که ساکت و مضطرب به قصد سرقت در حال ورود به خانه است تصور کنید که فیلم، داستان یک سرقت را روایت می‌کند. اما پس از این ماجرا مطابق داستان دیوید بالداکی نگاه بیننده به سرعت از این فضا دور می‌شود و این در حالی اتفاق می‌افتد که ایستوود درون خانه شاهد قتل وحشیانه یک زن به دست رئیس جمهور است. بنابراین ادامه داستان به مقابله این دزد با جین هاکمن در نقش رئیس جمهور می‌پردازد. ایستوود در طول فیلم تلاش می‌کند تا با برجسته کردن داستان یک دختر و پدر هیجان کار را بالا ببرد. اما با وجود این که لورا لینی در این قسمت بسیار خوب ظاهر می‌شود؛ واقعیت این است که این بخش در مقایسه با داستان کلی فیلم تا حدودی ضعیف به نظر می‌رسد.

 

Breezy (1973) .31

فیلم Breezy از جمله فیلم های کلینت ایستوود است که درباره رابطه عاشقانه یک دختر نوجوان )کای لنز( به‌نام بریزی با یک تاجر میانسال (ویلیام هلدن)  است. در نگاه اول به هیچ وجه تصور نخواهید کرد که کارگردان این فیلم کلینت ایستوود باشد. چرا که سبکی کاملا متفاوت با سبک اصلی فیلمسازی این کارگردان دارد؛ که او در اوایل تجربه کارگردانی خود عرضه کرده است. Breezy را می‌توان بیشتر به عنوان یک تجربه شکست خورده در کارنامه ایستوود نگاه کرد، تا نمایشی از یک عشق آتشین بین دو فردی که در دو دنیای کاملا متفاوت قرار دارند.

 

True Crime (1999) .30

هیچ فیلم‌سازی مانند خود ایستوود او را نمی‌فهمد. او نقاط ضعف و قوت خود را می‌شناسد. نقش‌هایی را که می‌تواند در آن‌ها موفق باشد برمی‌گزیند و از نقش‌هایی که مانند نقش ویلیام هلدن در فیلم بریزی برایش مناسب نیستند دوری می‌کند. اما فیلم True Crime یکی از آن فیلم هایی است که او نقش کاملا اشتباهی را برگزیده است. یک خبرنگار سیگاری عیاش که با یک دختر جوان رابطه دارد. شخصیتی که با سن او هم‌خوانی ندارد و در نتیجه نمی‌تواند به خوبی با آن ارتباط برقرار کرده و آن را ادا کند. با این وجود ایزیا واشینگتن در نقش یک قاتل محکوم به مرگ نقش خود را به خوبی ایفا می‌کند. اما به عنوان قسمت کوچکی از True Crime نمی‌تواند ضعف اساسی را که در کل فیلم وجود دارد جبران کند.

 

The Rookie (1990) .29

The Rookie یکی دیگر از فیلم های کلینت ایستوود است که ژانر اکشن پلیسی دارد. ممکن است مخاطب در ابتدا فکر کند شبیه بقیه فیلم های پلیسی ایستوود است؛ در صورتی که به هیچ وجه این طور نیست. به عنوان مثال او به عنوان کارگردان و بازیگر در صحنه‌ای از فیلم در حالی که با سرعت زیاد در حال رانندگی کردن و عبور از بین ساختمان‌هاست، با خیال راحت خلافکارهای غیرمسلح را می‌کشد. با وجود این که ممکن است این صحنه‌ها از نظر او سرگرم کننده و اکشن به نظر برسند، اما واقعا دور از واقعیت و مضحک هستند. به طور کلی فیلم نامه ضعیف و کمبود محتوای سرگرم کننده از ضعف‌های این فیلم محسوب می‌شوند.

 

Sully (2016) .28

جریان فیلم سالی مشابه فیلم قطار 15:17 به وقت پاریس است. یک روایت داستانی واقعی که مانند خواندن داستان از روی کتاب است و چیز بیشتری برای گفتن ندارد. تنها چیزی که به فیلم هیجان می‌دهد اتفاقاتی است که در کابین خلبان هنگام فرود هواپیما و تلاش برای زنده نگه داشتن سرنشینان رخ می‌دهد. او در این فیلم سعی می‌کند یک تیتر خبری را به یک روایت داستانی بلند تبدیل کند و آن را همراه با تنش‌های خاص ماجرا به تصویر بکشد. اما ایستوود بدون القای هرگونه احساس بصری به عنوان یک فیلم‌ساز در زمینه ایجاد یک اثر قهرمانی معروف و فوق‌العاده تجربه کافی را ندارد.

 

J.Edgar (2011) .27

روایت زندگی J-Edgar بسیار پیچیده‌تر از آن است که ایستوود بخواهد برای خلق یک اثر بیوگرافی از آن بهره بگیرد. از مواردی که او در نمایش آن به درستی عمل نکرده، نمایش جنسیت هوور به عنوان یک همجنس‌گراست؛ که به احتمال زیاد یک فیلم‌ساز حرفه‌ای‌تر در این مورد بسیار بهتر عمل می‌کرد. ایستوود به عنوان یک کارگردان در این فیلم چیز زیادی در مورد زندگی اولین رئیس FBI روایت نمی‌کند و Leonardo DiCaprio و Armie Hammer در گریم پیرمرد اصلا خوب به نظر نمی‌رسند. نمی‌توانیم بگوییم که J.Edgar ارزش تماشا کردن ندارد؛ اما در واقع بیننده را بیش از دو ساعت مشغول نگاه کردن به فیلمی می‌کند که بیشتر صحنه‌های آن سرد، بی روح و به دور از موضوع اصلی داستان هستند.

 

Heartbreak Ridge (1986) .26

ایستوود در این فیلم بازی بسیار خوبی به نمایش می‌گذارد؛ طوری که انگار ساخته شده برای اینکه روزی در یکی از فیلم‌هایش نقش یک گروهبان سخت‌گیر را بازی کند. محتوای سرگرم کننده فیلم باعث شده است که ارزش دیدن را داشته باشد و بتواند در فهرست پربیننده‌ترین‌های باکس آفیس 1986 جای بگیرد. شخصیت ایستوود در کل جریان فیلم نشان دهنده فردی سخت‌گیر و عصبانی است که درون یک کشتی مدام در حال دستور دادن، تخریب و ضرب و شتم عده‌ای از سربازان متمرد و تنبل است. با این وجود Heartbreak Ridge یکی از آن دسته فیلم های Clint Eastwood است که مطابقت زیادی با معیارهای اصلی فیلم‌های او ندارد.

 

Hereafter (2010) .25

یکی از جدیدترین فیلم های کلینت ایستوود فیلم Hereafter محصول سال 2010 است. ایستوود در زندگی حرفه‌ای خود فقط چند بار وارد مباحث ماوراء الطبیعه شده است؛ که از آن‌ها می‌توان به فیلم های High Plains Drifter و Pale Rider اشاره کرد. اما هیچ کدام از آن‌ها در حد فیلم Hereafter نبوده‌اند. مت دیمون در این فیلم نقش فردی را بازی می‌کند که می‌تواند با دنیای مردگان ارتباط برقرار کند. ایستوود تلاش کرده است او را بیشتر به عنوان فردی نفرین‌شده معرفی کند. به عنوان فیلمی مملو از درد و تراژدی، مثلا با وجود صحنه‌هایی مانند مرگ غم‌انگیز یک کودک، Hereafter زیاد تاثیرگذار نیست. شاید به این دلیل که بازیگران موقعیت کافی برای نشان دادن توانایی خود در اختیار ندارند.

 

Invictus (2009) .24

مورگان فریمن در نقش نلسون ماندلا رهبر آفریقای جنوبی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین و الهام بخش‌ترین افراد روی کره زمین به گونه‌ای ایفای نقش کرده که سزاوار دریافت جایزه اسکار است. اما با وجود نقش آفرینی عالی مورگان فریمن تعدادی از قسمت‌های فیلم تا حدودی خسته کننده به نظر می‌رسند. به عنوان مثال نگاه کردن به صحنه‌های راگبی ممکن است برای تماشاگر زیاد جالب نباشند و مت دیمون که با بینی عمل‌کرده در در نقش فرانسیس پینار برنده جام جهانی ظاهر شده، مانند مورگان فریمن بازی جذابی ارائه نداده است.

 

The Eiger Sanction (1975) .23

ایستوود پس از این که پیشنهاد بازی در نقش معروف جیمز باند را رد کرد تصمیم به ساخت فیلمی بر اساس داستان یک جاسوس بریتانیایی با عنوان The Eiger Sanction گرفت. رد کردن چنین درخواستی و به دنبال آن ساختن فیلمی که تنها دیدن آن کافی است تا بفهمید تا چه حد فیلم ضعیفی است، واقعا مسخره به نظر می‌رسد. اما در کل با وجود این که این فیلم حرف زیادی برای گفتن ندارد می‌تواند به اندازه کافی برای بیننده جذاب باشد و به عنوان یک فیلم ارزش دیدن را دارد.

 

Sudden Impact (1983) .22

Sudden Impact چهارمین سری فیلم هری کثیف است که ایستوود در نقش اصلی آن ظاهر شده و کارگردانی آن را نیز بر عهده دارد. ایستوود در این فیلم به عنوان بازیگر درست همان نقش هری کالاهان را با همان غرور و صلابت همیشگی بازی می‌کند. با وجود این که ممکن است شخصیت ایستوود در فیلم‌های مختلف او سرسخت به نظر برسد؛ اما در کل عملکرد جذابی ارائه می‌دهد. با این وجود فیلم های هری کثیف با توجه به موضوع آن‌ها که اغلب حول محور خشونت جنسی می‌چرخند، زیاد ارتباطی با حیطه کاری ایستوود ندارند و نمی‌توان محتوای آن‌ها را به حد کافی سرگرم کننده دانست.

 

Bronco Billy (1980) .21

ایستوود در Bronco Billy نقش برانکو بیلی، یک نمایشگر سیار غرب وحشی و مردی که علاقه زیادی به کابوی شدن را دارد به بهترین شکل ممکن ایفا می‌کند. او به عنوان یک کارگردان موفق سبک وسترن می‌تواند به خوبی با این نقش ارتباط برقرار کند. ایستوود در این فیلم در حالی با یک زن ثروتمند به نام آنتوانت آشنا و با او وارد رابطه می‌شود که از نظر مالی در شرایط خوبی قرار ندارد. اما با این وجود برانکو بیلی را بیشتر می‌توان فیلمی با موضوع کسب و کار معرفی کرد تا یک فیلم عاشقانه. زیرا رابطه او با آنتوانت در فیلم جوری نیست که بتوان آن‌ها را به عنوان یک زوج نگاه کرد.

 

Blood Work (2002) .20

Blood Work تصویری جدید و کمتر دیده شده را از ایستوود به نمایش می‌گذارد. با وجود این که ایستوود در این فیلم در نقش یک بازپرس پلیس از احساسات عاشقانه بسیار عمیقی برخوردار است، اما فیلم در رده فیلم های اکشن دسته بندی می‌شود. احساسات این بازپرس زمانی فوران می‌کند که با پیوند قلب از یک سکته قلبی جان سالم به در می‌برد و پس از آن با خواهر زنی روبرو می‌شود که قلبش را به او پیوند زده‌اند. بنا به درخواست این زن برای پیدا کردن قاتل خواهرش، ماجرا به یک داستان تعقیب و گریز پلیسی مبدل می‌شود. یکی از عواملی که به این فیلم جلوه‌ای خاص داده و آن را برجسته ساخته، بازی خوب ایستوود در کنار جف دانیلز است.

 

Play Misty For Me (1971) .19

به عنوان اولین کار نمی‌توان گفت که این فیلم از مجموعه فیلم های کلینت ایستوود عالی است. اما می‌توان آن را یک فیلم کلاسیک خوب معرفی کرد که گاهی در عین ترسناک بودن خنده‌دار نیز هست. کلینک ایستوود در این فیلم نقش یک گوینده رادیو را دارد که اصلا با شخصیت شناخته شده‌اش مطابقت ندارد. او در این بین با یکی از طرفدارانش که هر شب با برنامه او تماس می‌گیرد و یک آهنگ خاص را درخواست می‌کند آشنا می‌شود و در ادامه به شخصیت عجیب و غریب این دختر پی می‌برد. با وجود این که Play Misty For Me پتانسیل ایستوود را به خوبی نشان نمی‌دهد، اما به عنوان اولین بازی کلینت ایستوود و جسیکا والتر ارزش دیدن را دارد.

 

American Sniper (2014) .18

کریس کایلی کاراکتری است که ایستوود در این فیلم بخش‌هایی از زندگی او را به نمایش گذاشته است. شجاع‌ترین تک تیرانداز تاریخ آمریکا که در جنگ عراق شرکت کرده و در سال 2013 به طرز غم انگیزی کشته می‌شود. بسیاری از مردم او را به عنوان یک قهرمان می‌شناسند. اما در نهایت او نیز یک انسان است که زندگی شخصی‌اش نیز به نحوی در فیلم به نمایش گذاشته شده است. ایستوود در این فیلم قصد ندارد که در مورد جنگ عراق هیچ گونه اظهار نظری بکند و تنها می‌خواهد جنگ را از دیدگاه کایلی به نمایش بگذارد. که کمابیش توانسته در انتقال آن موفق باشد. اما بسیاری معتقدند که ایستوود نتوانسته آن طور که باید کایلی را به مردم معرفی کند و این فیلم تنها بخش‌هایی بسیار کوچک از زندگی او را به نمایش گذاشته است.

 

Gran Torino (2008) .17

ایستوود در گرن تورینو در نقش والت کوالسکی به عنوان یک افسر قدیمی بسیار خوب می‌درخشد. او از جنگ کره‌ای‌ها زیاد دل خوشی ندارد اما از شانس بدش با یک خانواده کره‌ای همسایه می‌شود و هیچ گونه جوک و طعنه و کنایه‌ای را از آن‌ها دریغ نمی‌کند و مدام بر سر آن‌ها غر می‌زند. در نهایت داستان به گونه دیگری عوض می‌شود و این اتفاق زمانی می‌افتد که پسر نوجوان همسایه تائو می‌خواهد ماشین گرن تورینو 1972 محبوب او را بدزدد و پیرمرد در حین انجام این کار او را گیر می‌اندازد. پس از این ماجرا پیرمرد با تائو رابطه عاطفی خوبی برقرار می‌کند و این رابطه به تغییر عقاید نژادپرستانه کوالسکی منجر می‌شود.

 

White Hunter, Black Heart (1990) .16

این فیلم داستان کارگردان هالیوودی به نام جان هوستون را روایت می‌کند که برای ساخت فیلم جدیدش یه کنگو سفر می‌کند. اما او در این بین هدف خود را فراموش می‌کند و تمام تمرکزش معطوف به شکار یک فیل وحشی می‌شود و با خشونت و غرور کامل از هر چیزی برای رسیدن به هدفش استفاده می‌کند. با وجود این که برای هر چه بهتر بودن فیلم بسیار تلاش شده است اما فیلم از لحاظ کارگردانی و ریتم زیاد جالب توجه نیست.

 

The Mule (2018) .15

یکی از جدیدترین فیلم های کلینت ایستوود فیلم The Mule محصول سال 2018 است. فیلم‌نامه این فیلم بر اساس داستان واقعی The Sinaloa Cartel’s 90-Years-Old Drug Mule نوشته شده است؛ که داستان زندگی خانوادگی و کاری پیرمرد 90 ساله قاصد مواد مخدر را به تصویر می‌کشد. با وجود این که برای بسیاری از بازیگران مشهور رانندگی طولانی مدت زیاد جالب نیست، اما ایستوود در سن 88 سالگی به خوبی از پس این کار بر می‌آید و مثل همیشه خوب می‌درخشد. بازی بسیار خوب بازیگران این فیلم به عنوان یکی از  فیلم های جدید کلینت ایستوود باعث جذابیت هر چه بیشتر فیلم شده‌اند طوری که ابتدا تا انتهای فیلم هیجان خاص خود را دارد.

 

Bird (1988) .14

ایستوود با استفاده از امکانات کافی و بازیگران خوب می‌تواند در پشت صحنه بسیار قدرتمند ظاهر شود. فیلم Bird مثال بارز این گونه فیلم‌هاست؛ که درباره زندگی نامه چارلی پارکر ساکسیفونیست معروف است. ایستوود در این فیلم با همکاری Forest Whitaker که یک تصویر کاملا بااحساس و پرشور را از یک نوازنده ساکسیفون به نمایش می‌گذارد، یکی از مهیج‌ترین آثار خود را خلق می‌کند.

 

Changeling (2008) .13

Changeling فیلمی با سبکی کاملا متفاوت است که در آن برخلاف سایر فیلم‌ها قهرمان داستان مشکل خود را با اسلحه حل نمی‌کند؛ بلکه داستان آن نشان دهنده نبرد اراده است. قهرمان این داستان زنی به نام کریستین کالینز است؛ که آنجلینا جولی به خوبی از پس ایفای نقش آن برآمده است. این زن که پس از مدتی فرزند گم شده خود را باز می‌یابد، متوجه می‌شود که کودک پیدا شده فرزند او نیست و در راستای پیدا کردن فرزندش دست به اقدامات جسورانه‌ای می‌زند. با وجود این که این نمونه از فیلم های کلینت ایستوود فیلم قدرتمندی به حساب نمی‌آید، اما مبارزه قهرمان داستان برای زنان جامعه الهام بخش است. او در حالی برای رسیدن به هدفش مبارزه می‌کند که هیچ پشتوانه‌ای ندارد و ایستوود در این فیلم نشان می‌دهد که زنان بدون اسلحه می‌توانند قهرمانان بزرگی باشند.

 

The Gauntlet (1977) .12

اگر بخواهیم یکی آثار خوب سری_ب ایستوود را معرفی کنیم مسلما آن فیلم، فیلم کلاسیک جاده‌ای The Gauntlet خواهد بود. The Gauntlet داستان بن شاکلی، یک افسر پلیس جدی است که ماموریت پیدا می‌کند تا فردی به نام گاس مالی را از زندانی در لاس وگاس به فینیکس منتقل کند و در سفر کوتاه خود با شخصیت‌ها و موقعیت‌های مختلفی روبه‌رو می‌شوند؛ که داستان فیلم را در کنار بازی خوب این دو بازیگر بسیار پررونق کرده است.

 

Million Dollar Baby (2004) .11

دختر میلیون دلاری از آن دسته فیلم‌هایی است که توجه تماشاگران زیادی را به خود جلب کرد. این فیلم یکی از شناخته‌شده‌ترین فیلم های Clint Eastwood است و داستان یک دختر بوکسور به نام مگی (Hilary Swank) و مربی‌اش فرانک (Eastsood)  را روایت می‌کند. بوکس با وجود این دختر در هم آمیخته است و با تلاش فراوان در این زمینه می‌تواند به اوج برسد. اما در نهایت با دنیایی از ناامیدی، یاس و پشیمانی رو به رو می‌شود. با توجه به این که تا آن زمان ایستوود نقش‌های مختلفی را در فیلم‌های خود بازی کرده است؛ اما به جرات می‌توان گفت که هیچ یک از آن‌ها به پای احساسی که این فیلم به بیننده منتقل می‌کند نمی‌رسند. این فیلم یک تراژدی غم‌انگیز و دنیایی تاریک از درد و پشیمانی را به نمایش می‌گذارد. دختر میلیون دلاری از آن جهت به محبوبیت رسید و جزو یکی از بهترین فیلم های کلینت ایستوود شد که توانست عشق عمیق پدر و دختری بین دختر بوکسر جوان و مربی‌اش را به شکل کاملا واضح و دردناک به تصویر بکشد.

 

Flags of Fathers (2006) .10

Flags of Fathers یکی از بهترین فیلم های کلینت ایستوود است که داستان کشته شدن بیش از 2000 سرباز آمریکایی در سال 1945 در جزیره کوچک ایوجیمای اقیانوس آرام و برافراشته شدن پرچم آمریکا در آن جا را روایت می‌کند. این فیلم به همراه فیلم مشابه آن یعنی فیلم نامه هایی از ایوجیما در عرض یک سال منتشر شدند. ایستوود صحنه‌هایی از دود و صدای انفجار و آشفتگی سربازان را که در تاریکی شب همچون کابوسی وحشتناک نمایان می‌شوند به خوبی به تصویر کشیده است. همچنین صحنه‌هایی که مربوط به پیش از شروع این جنگ خونبار می‌شوند به همراه مه غلیظ، سکوت حاکم بر آن جا و حرکات مناسب دوربین‌ها منعکس کننده آرامشی هستند که به نحوی آرامش قبل از طوفان محسوب می‌شود. فیلم‌سازی استثنایی، عملکرد عالی آدام بیچ در نقش ایرا هاس و نمایش بی عیب و نقص او به عنوان قهرمان داستان از جمله عوامل اصلی هستند که این اثر را به یکی از 10 فیلم برتر کلینت استوود تبدیل کرده‌اند.

 

Mystic River (2003) .9

این اثر که بر اساس نوشته Denis Lehane ساخته شده، به خوبی می‌تواند توانایی ایستوود را در خلق آثار بزرگ نشان دهد. درست است که فریاد و ضجه شان پن وقتی که می‌گوید «دختر من اینجاست؟» بسیار تکان دهنده و دردآور است و ممکن است همین مورد باعث شده باشد که او موفق به دریافت جایزه اسکار شود، اما ایستوود همیشه در سکوت چیزهایی برای گفتن دارد. چیزی که در کاراکترهای اصلی داستان دیده می‌شود. تیم رابینز به عنوان یکی از این قهرمان‌ها با وجود این که متهم اصلی قتل دختر جیمی (Emmy Rossum)  خوانده می‌شود اما کاملا ساکت است و این همان چیزی است که در بسیاری از قهرمانان ایستوود دیده می‌شود. طوری که بیننده را با اشتباه در قضاوت رو به رو می‌کند و همین حس است که فیلم را به یک اثر جذاب و دیدنی تبدیل کرده است.

 

8. (Honkytonk Man (1982

در میان فیلم های Clint Eastwood آثار چندانی درباره هنرمندان به چشم نمی‌خورد و در بیشتر فیلم‌هایش شخصیت‌هایی خشن و به دور از احساس دارد. اما در Honkytonk Man یکی از بهترین بازی‌های خود را در نقش یک آوازخوان ارائه می‌دهد. ایستوود در این فیلم زندگی هنری یک هنرمند خیالی را به شکل جالبی به چالش می‌کشد و مخاطب را تفکر  درباره ارزش هنر در زندگی شخصی هنرمندان وادار می‌کند.

 

7. (Letters from Iwo Jima (2006

فیلم های Letters from Iwo Jima و Flags of Our Father هر دو از فیلم‌های موفق در کارنامه فیلم‌سازی ایستوود هستند و بهترین راه برای درک این دو فیلم این است که آن‌ها را پشت سر هم ببینید. این دو فیلم با فیلم‌های معروفی که با موضوع جنگ جهانی دوم منتشر شده‌اند، متفاوت‌اند. ایستوود در این فیلم‌ها به بهترین نحو ممکن همدردی خود را نه تنها با سربازان آمریکایی، بلکه با همه سربازان جزیزه ایوجیما از جمله 21 هزار سرباز ژاپنی که در این جنگ کشته شدند در قالب صحنه‌های دل‌خراشی نشان می‌دهد. از لحاظ بصری Letters from Iwo Jima نسبت به Flags of Our Father داستان غیر خطی و جالب‌تری دارد و صحنه‌هایی از جزیره و چهره سربازان به داستان فیلم جلوه‌ای زنده‌تر داده‌اند؛ اما یکی از عناصر برجسته این فیلم تصویر ژنرال Tadamichi Kuribayashi که Ken Watanabe در این نقش بسیار خوب درخشیده است و منعکس کننده شخصیت یک ژنرال ژاپنی است که برای وطن خود احترام زیادی قائل است و جلوه‌ای بی‌نظیر از انسانیت و جوانمردی است.

 

6. (Bridges of Madison County (1995

نقش آفرینی عالی ایستوود در کنار مریل استریپ پل های مدیسون کانتی را به یکی از بهترین فیلم های کلینت استیوود در سبک عاشقانه تبدیل کرده است. این در حالی است که ایستوود برخلاف شخصیتی که با توجه به اکثر نقش‌های او در ذهن بینندگانش نقش بسته، در این فیلم در نقش یک هنرمند بسیار حساس ظاهر می‌شود و به خوبی از پس ایفای این نقش بر آمده است. فیلم بر اساس کتاب رابرت جیمز والر ساخته شده و داستان آن درباره یک عکاس نشنال جئوگرافیک است که به مدت چند روز برای عکاسی از پل‌های مدیسون کانتی به آن جا سفر می‌کند. او در جریان سفر خود با یک زن خانه‌دار آشنا می‌شود و این دیدار منجر به بروز یک عشق آتشین میان این دو نفر می‌شود. تصویری از مرد سرسخت تاریخ سینما در قالب یک مرد عاشق بسیار دیدنی است و همین نقش آفرینی عالی این فیلم را به یک اثر بی‌نظیر در سابقه هنری ایستوود تبدیل کرده است.

 

5. (The Outlaw Josey Wales (1976

بعد از High Plains Drifter این فیلم دومین فیلم وسترن است که واقعیت‌های غرب وحشی را به خوبی به تصویر کشیده است. بازی بی عیب و نقص ایستوود روح بیننده را تسخیر می‌کند. در حالی که ایستوود در این فیلم نقش مردی را بازی می‌کند که مورد حمله غربیان قرار گرفته و خانواده و بسیاری از هم رزمانش را در این بین از دست داده، اما مانند شخصیت غالب بسیاری از فیلم‌هایش سعی می‌کند با سکوت خود بیننده را برای دیدن داستان فیلم مشتاق‌تر کند. درواقع The Outlaw Josey Wales نمونه کاملی از فیلم های وسترن با جلوه‌هایی از خشونت است که می‌تواند برای همیشه در ذهن بیننده بماند.

 

4. (Pale Rider (1985

Pale Rider را شاید بتوان به عنوان فیلمی از ایستوود معرفی کرد که با وجود این که تا کنون سه دهه از انتشار آن می‌گذرد، تازگی خود را حفظ کرده است. داستان ساده فیلم درباره Preacher  است؛ که قدم در راه نجات معدنچیان بی‌دفاعی می‌گذارد که با صاحب پیر و نابکار معدن دچار مشکل شده‌اند. Pale Rider برخلاف فیلم‌هایی مانند Unforgiven و The Outlaw بیشتر سعی می‌کند سنت‌ها، روابط و مضامین کلاسیک را برجسته سازد. داستان فیلم در عین سادگی هیجان بسیاری دارد و مانند آنچه در بسیاری از فیلم های کلینت ایستوود دیده می‌شود، قهرمان فیلم در مقابل خائنان قرار می‌گیرد و در نهایت این قهرمان داستان است که پیروز ماجرا می‌شود.

 

3. (A Perfect World (1993

با وجود این که ایستوود در کارنامه هنری خود کارهای سرگرم کننده معمولی زیادی ندارد؛ اما این اثر یکی از پرطرفدارترین اثرها در کارنامه هنری اوست. که البته با توجه به گذشت 25 سال از انتشار آن حس ماجراجویی و طنز آن تا حدودی کلاسیک به نظر می‌رسد و امروزه درباره فیلم یا عملکرد Kevin Costner در آن زیاد سخن گفته نمی‌شود. فیلم درباره یک زندانی فراری به نام رابرت بوچ و پسر بچه‌ای به نام فیلیپ است؛ که بوچ آن را می‌دزدد. اما در ادامه فیلم احساس بین کودک و آدم‌ربا از ترس به یک رابطه عمیق پدر و پسری و پر از اتفاقات هیجان‌انگیز مبدل می‌شود.

 

2. (High Plains Drifter (1973

High Plains Drifter یک فیلم کاملا خشن سبک وسترن است که چشم انداز کابوس مانندی را از غرب وحشی به نمایش می‌گذارد و به یک پایان خونین منتهی می‌شود. ورود ایستوود به عنوان فردی ناشناخته به داخل شهر مردم را وحشت زده می‌کند. طوری که در ابتدا می‌خواهند علیه‌اش متحد شوند و او را به قتل برسانند. این بازیگر و کارگردان باتجربه در فیلم‌های مختلفش عملکرد مشابهی دارد؛ اما در فیلمی که در رده دوم بهترین فیلم های کلینت ایستوود می‌آید، او این فرصت را پیدا کرده تا بیش از پیش ذات پلید شخصیت اصلی را در هاله‌ای از ابهام عرضه کند. او در این فیلم خشن مخاطب پسند به عنوان یک قاتل ناشناخته به داخل شهر نفوذ می‌کند و اعتماد مردم شهر را جلب می‌کند.

 

1. (Unforgiven (1992

به نظر شما چگونه می‌توان خلاصه‌ای از شاهکار هنری فیلم های کلینت ایستوود ارائه داد؟ هفت‌تیرکش شرور پس از قتل و کشتارهای فراوان دوباره در سنین پیری به میدان باز می‌گردد. نابخشوده یکی از بهترین فیلم های کلینت ایستوود به عنوان یک بازیگر و کارگردان است. فیلمی که خشونت را به معنای واقعی کلمه به نمایش می‌گذارد. پس از گذشت سال‌ها و دیدن قتل‌های متعدد، نابخشوده می‌تواند یادآور پیشرفت ایستوود هم از نظر فیلم‌سازی و هم از نظر انسانی باشد. در واقع Unforgiven به عنوان بهترین فیلم کلینت ایستوود توانایی‌های او را بسیار عالی به نمایش می‌گذارد.

 

کلام آخر درباره فیلم های کلینت ایستوود

با این که سعی کردیم در این فهرست نگاهی کلی به فیلم های کلینت ایستوود بیاندازیم، اما همه ما با وجود کارنامه هنری درخشان، این کارگردان معروف را با آثار جاودانه او در سبک وسترن می‌شناسیم و اوج درخشش او در طول بیش از 50 سال سابقه هنری در این سبک‌ بوده است. شما کدام فیلم ایستوود را وارد فهرست بهترین فیلم ها می‌کنید؟

 

منبع: Thrillist