از زمانی که آخرین بازی استودیوی بازی سازی راک استار گیمز به جهان بازی های ویدیویی عرضه شده است، تقریبا تمام منابع از آن به عنوان یک شاهکار یاد می‌کنند. بازی Red Dead Redemption 2 که پس از مدتی طولانی به بازار آمد، به خوبی انتظارات مخاطبان حرفه‌ای خود را برآورده کرده است و از نظر برخی حتی فراتر از آن ظاهر شده است.
هر چند این ساخته جدید، قسمت دوم بازی به شمار می‌آید اما داستان آن در حقیقت به ماجراهای پیش از قسمت اول این بازی برمی‌گردد و دنباله آن نیست.
این بازی که فقط چند روز از عرضه جهانی آن می‌گذرد، این روزها حسابی فکر و وقت بازیکنان حرفه‌ای و مشتاق را به خود مشغول کرده است.
با ما همراه باشید تا بیشتر با روند بازی و داستان آن آشنا شوید.
داستان بازی Red Dead Redemption 2
این بازی در آمریکای سال 1911 جریان دارد. در این سال آمریکا در میان تغییرات اساسی و ریشه‌ای قرار گرفته است و تکنولوژی و زندگی شهری، کم‌کم جای بی‌قانونی‌ها و زندگی غیرمتمدن سابق را می‌گیرد.
در این بازی شما نقش «جان مارستون» (John Marston) را بر عهده دارید. جان در کودکی خانواده خود را از دست می‌دهد و توسط یک گنگ خلاف‌کار به نام «داچ وان درلیند» پذیرفته و بزرگ می‌شود. جان به همراهی و همکاری با این گنگ تا جایی ادامه می‌دهد که در یکی از سرقت‌ها به شدت مجروح می‌شود، اما هیچ کدام از اعضای گروه برای کمک به او برنمی‌گردند. پس از این اتفاق او تصمیم می‌گیرد از آن گروه جدا شود و زندگی تازه و مستقلی را آغاز کند.
او به همراه همسر و فرزندش و یکی از اعضای همان گنگ که او را «عمو» (Uncle) صدا می‌کنند به یک مزرعه می‌رود و به مدت پنج سال زندگی متفاوت و آرامی را سپری می‌کند.
در این زمان، دولت تصمیم می‌گیرد باقی اعضای خلاف‌کار آن گنگ را بیابد و مجازات کند. رئیس سازمان تحقیقات که «ادگار راس» نام دارد، جان را برای این ماموریت انتخاب می‌کند. او برای آن‌که جان را مجبور به قبول این ماموریت بکند، همسر و فرزندش را گروگان می‌گیرد. به این ترتیب جان مارستون وارد این ماجرای خطرناک می‌شود و اولین هدف‌اش را هم کشتن «بیل ویلیامسون» قرار می‌دهد.
رویارویی با بیل ویلیامسون
جان مارستون و بیل ویلیامسون از همان زمانی که عضو یک گنگ بودند، مدام با یکدیگر اختلاف و کشمکش داشتند. رویارویی این دو پس از سال‌ها هم نتیجه دوستانه‌ای نداشت. جان از بیل می‌خواهد تسلیم شود اما او قبول نمی‌کند و در نهایت جان با شلیک گلوله یکی از افراد بیل زخمی می‌شود اما پیش از آن‌که بمیرد توسط یکی از افراد محلی نجات پیدا می‌کند.
تصمیم جدید
از آن‌جا که آن فرد محلی که «بانی مک‌فارلن» نام دارد تا زمان بهبودی جان از او مراقب کرده است، جان خود را موظف می‌بیند تا زمانی که دین خود را صاف نکرده، برای او کار کند. در این بین، بیل ویلیامسون از زنده ماندن جان آگاه می‌شود و به آن مزرعه حمله می‌کند.
جان موفق می‌شود کارگران مزرعه را از شر افراد ویلیامسون نجات دهد، و این تجربه به او نشان می‌دهد که برای شکست دادن این حریف قدیمی به تعداد نفرات بیشتری نیاز دارد. پس تصمیم می‌گیرد یک گروه از افراد مناسب را با خود همراه کند.
او به کمک اهالی «نیو آستین» این تیم را تشکیل می‌دهد و در این راه از «کلانتر لی جانسون» و افرادش نیز کمک می‌گیرد. در نهایت آن‌ها موفق می‌شوند یکی از افراد بیل ویلیامسون را به دام بیندازند؛ اما بیل هم از طرف دیگر بانی مک‌فارلن را گروگان می‌گیرد.
پس از آن‌که جان و افرادش، بانی را نجات می‌دهند، بیل به مکزیک می‌گریزد تا از «خاویر اسکوئلا» که یکی دیگر از اعضای گنگ قدیمی بوده است، کمک بگیرد.
به دنبال بیل ویلیامسون
زمانی که با جان و گروه او به مکزیک می‌رسیم، متوجه می‌شویم که ارتش آن‌جا درگیر نبرد سختی با شورشیان است. رهبر شورشی‌ها که «آبراهام ریس» نام دارد در حال قدرت گرفتن است.
جان که به دنبال ویلیامسون و اسکوئلا به مکزیک آمده است، پیشنهاد همکاری با فرماندهان ارتش را قبول می‌کند. هدف جان نه کمک به ارتش، بلکه پیدا کردن مکان آن دو خلاف‌کار است. به همین دلیل پس از مدتی تصمیم می‌گیرد به رئیس شورشی‌ها بپیوندد.
پس از اطلاع از این خیانت، یکی از فرماندهان ارتش دستور اعدام جان را صادر می‌کند اما گروه جان به همراه شورشی‌ها پیشروی می‌کنند، ارتش را شکست می‌دهند، ویلیامسون را به قتل می‌رسانند و اسکوئلا را دستگیر می‌کنند.
بازگشت به خانه
حالا که ماموریت جان با موفقیت به انجام رسیده است، به شهر خود برمی‌گردد تا خانواده‌اش را آزاد کند اما «ادگار راس» از آزاد کردن همسر و فرزند او امتناع می‌کند. او از جان می‌خواهد این بار به سراغ «داچ» برود. داچ که رئیس گنگ قدیمی بوده است، حالا گروه جدیدی متشکل از بومیان آمریکایی درست کرده و دولت را به دردسر انداخته است.
به این ترتیب جان بار دیگر مجبور می‌شود ماموریت را قبول کند. او ماجراهای مختلفی را پشت سر می‌گذارد و با افراد تازه‌ای آشنا می‌شود. در نهایت، جان و داچ برای دوئل آخر رو‌به‌روی هم قرار می‌گیرند. داچ که پایان دوران سرکشی و غارت خود را می‌بیند، تصمیم می‌گیرد با شلیک گلوله خودکشی کند.
بدعهدی ادگار راس
این بار ادگار راس، همسر و فرزند جان را آزاد می‌کند اما از طرف دیگر به افرادش دستور می‌دهد به مزرعه و خانه او حمله کنند. در این مبارزه، عمو (Uncle) پیش از همه تیر می‌خورد و می‌میرد. جان موفق می‌شود همسر و پسرش را نجات دهد اما در نهایت خودش هم کشته می‌شود.
پایان بازی
بخش پایانی بازی Red Dead Redemption 2 به سه سال بعد از مرگ جان مربوط می‌شود. در این زمان پسر او «جک» بزرگ شده است و به دنبال گرفتن انتقام پدرش از ادگار راس است. جک در نهایت راس را پیدا می‌کند و او را به یک دوئل دعوت می‌کند.
پیش از شروع بازی Red Dead Redemption 2 به این نکات توجه کنید
همان‌طور که حتما خود شما هم از نقدها و بررسی‌های این بازی در سایت‌های معتبر متوجه شده‌اید، Rockstar Games برای خلق این بازی سنگ تمام گذاشته است. پس لازم است برای موفقیت بیشتر در این بازی، به بعضی از نکته‌ها توجه کنید.
عجله نکنید
در معرفی بازی Red Dead Redemption 2 باید بگوییم که این یک بازی اکشن نیست. لازم نیست تمام لحظات این بازی از یک نبرد مسلحانه به نبرد دیگر بشتابید. در حقیقت این بازی به گونه‌ای طراحی شده است که کم‌کم جذب ذهن شود و شما قرار نیست آن را یک‌باره هضم کنید.
زمانی که بازی شروع می‌شود، شما انتخاب‌های گوناگونی پیش رو دارید. می‌توانید به قسمت‌های زردرنگ نقشه بروید و ماموریت را آغاز کنید یا می‌توانید کمی در اطراف بچرخید و اوضاع و شرایط را سبک و سنگین کنید.
از زوایای مختلف دوربین به نفع خودتان استفاده کنید
اغلب ما هنگام شروع یک بازی، یک زاویه دوربین را انتخاب می‌کنیم و تا آخر بازی به تنظیمات آن دست نمی‌زنیم. در مورد بازی Red Dead Redemption 2، پیشنهاد ما این است که در مکان‌های بسته و داخل ساختمان‌ها، از دوربین با زاویه «نگاه اول شخص» استفاده کنید. چون در این شرایط دقت به جزئیات از تسلط روی فضای بیشتر، اهمیت بالاتری دارد.
برای باقی بخش‌های بازی دوربین با دید «سوم شخص» که سه فاصله نزدیک، متوسط و دور را پوشش می‌دهد، به نظر خوب و کافی می‌رسد.
همه چیز و هر کسی را غارت کنید!
در بخش آغازین بازی Red Dead Redemption 2 دو مبارزه مسلحانه وجود دارد که اکثر دشمنان شما در آن کشته می‌شوند. درست همین‌جا، فرصت طلایی شما برای غارت اسلحه، مهمات و هر چیز باارزش دیگری است. شعار «همه چیز و هر کسی را غارت کن!» باید از همان ابتدای بازی تا آخر آن ملکه ذهن شما باشد!
همه کشو‌ها، قفسه‌ها و حتی شومینه را بازرسی کنید چون هیچ‌کسی نمی‌داند که در هر گوشه و کنار ممکن است چه چیزی پیدا شود!
به دلیل این که شما پول کافی برای خرید چیزهایی که می‌توانید در این چپاول‌ها به دست آورید، ندارید، بنابراین باید همه چیز را بردارید.
البته این قانون یک استثناء هم دارد: افراد بی‌گناه.
دنبال خریدن یک اسب بهتر نباشید
راک استار گیمز از همان شروع بازی اسبی در اختیار شما قرار می‌دهد که قوی و سالم است. هرچند در هر شهر و روستا ممکن است با فروشندگانی مواجه شوید که اسب‌های خوبی عرضه می‌کنند اما وسوسه نشوید. آن اسب‌ها از لحاظ قدرت و سرعت، فرق چندانی با اسب خودتان ندارند.
بهتر است حواس و توجه‌تان را معطوف به رسیدگی به اسب فعلی و برقراری رابطه خوب با آن بکنید. در این صورت خواهید دید که اسب‌تان هیچ‌جا برایتان کم نمی‌گذارد.
البته پس از مدتی طولانی که در بازی پیشروی کردید، اسب‌هایی را خواهید دید که بسیار بهتر از اسب اولیه‌تان هستند. در این مراحل، هزینه کردن برای خرید یک اسب جدید منطقی است.
همیشه از راهنمایی‌های بازی پیروی نکنید
در بخش‌های اولیه بازی Red Dead Redemption 2 شما تقریبا همیشه نقاط زردی روی نقشه مشاهده می‌کنید. در این نقاط افرادی هستند که به کمک شما نیاز دارند یا می‌خواهند کاری انجام دهید که در راستای ماموریت اصلی‌تان است. می‌توانید به این نقاط بروید و این کارها را انجام دهید اما همان‌طور که قبلا اشاره کردیم نیازی نیست عجله کنید.
زمانی که مسئله مربوط به یکی از آن نقاط زرد را رفع و رجوع کردید و پیش از آن‌که به نقطه بعدی بروید، کاری را که دوست دارید انجام بدهید. شکار کنید، وارد شهر جدیدی بشوید، ته‌وتوی دود آتشی که در دوردست می‌بینید را دربیاورید. در هر حال ماموریت‌های شما سر جای خود باقی خواهند ماند.
هشدارهای بازی را جدی بگیرید!
به این موضوع توجه کنید که در اوایل بازی، مکان‌هایی وجود دارند که در آن‌ها قانون برای سر بریده شما جایزه قابل توجهی تعیین کرده است! به هشدارهای بازی برای اجتناب از آن نقاط توجه کنید. هر وقت زمان مناسب از راه رسید و آماده بودید، می‌توانید وارد آن مکان‌ها بشوید.
چیزهای زیادی برای آموختن وجود دارد
حتما می‌دانید که Rockstar Games سال‌ها وقت صرف طراحی و تولید این بازی کرده است؛ پس نباید انتظار داشته باشید از همان ابتدا، همه زیروبم آن را دریابید.
شما حتی تا ساعات و مراحل پایانی بازی هم چیزهایی برای یاد گرفتن پیدا می‌کنید که تسلط و مهارت‌تان را برای ادامه مسیر ارتقاء می‌دهد. این یکی از نقاط قوت اساسی در نقد و بررسی بازی Red Dead Redemption 2 است.
چند آمار و واقعیت جالب درباره بازی Red Dead Redemption 2
«دن هاوسر» که یکی از بنیان‌گذاران راک استار گیمز و جزو تهیه‌کنندگان بازی Red Dead Redemption 2 است، حقایق جالب و آمار حیرت‌آوری درباره این بازی بیان کرده است.
طبق مصاحبه‌ای که او با مجله «والچر» داشته، عنوان کرده است که ساعات کاری و فشاری که روی کارکنان این موسسه بوده باعث اعتراض خانواده‌های آن‌ها شده است؛ تا جایی که خانواده‌ها شکایت خود را به صورت کتبی به موسسه اعلام کردند!
کارکنان به ویژه در ماه‌های آخر تا هفته‌ای 100 ساعت روی پروژه کار می‌کردند و در عین حال باید دقت و کیفیت کار را نیز حفظ می‌کردند.
البته وقتی بدانیم که این بازی بیش از 300 هزار انیمیشن و 500 هزار دیالوگ مختلف دارد و فیلم‌نامه اولیه آن بالغ بر دوهزار صفحه بوده است، متوجه می‌شویم که این پروژه کاملا بی‌رقیب و بی‌سابقه است و به همین دلیل، به تلاش مضاعفی برای به ثمر رسیدن نیاز داشته است.
طبق اعلام مجله والچر، تمام کردن این بازی 65 ساعت زمان می‌برد. البته راک استار گیمز اعلام کرده است که حدود 5 ساعت از بازی را حذف کرده است. یعنی بازی می‌توانسته تا حدود 70 ساعت ادامه داشته باشد.
بازی Red Dead Redemption 2 به طرز عجیب و غریبی نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کرده است، به طوری که برخی معتقدند تا یک نسل بعد، دیگر شاهد یک بازی با این قدرت و کیفیت نخواهیم بود. البته بعضی از سایت‌ها هم نمره کامل را به این بازی نداده‌اند، (برای مثال 9 از 10 را برای آن در نظر گرفته‌اند). این منتقدان ابراز کرده‌اند که گرچه این بازی بسیار شگفت‌انگیز است اما گاهی کند پیش می‌رود و کمی حوصله مخاطب را سر می‌برد.
این بازی شگفت‌انگیز در تاریخ 26 اکتبر سال 2018 روی دو پلت‌فرم ایکس‌باکس وان و پلی‌استیشن 4 عرضه شده است و در همین مدت کوتاه توانسته خود را به‌عنوان یکی از بازی های برتر PS4 در سال 2018 و همچنین یکی از بهترین بازی های Xbox One در سال 2018 مطرح کند.
