با در نظرگرفتن تمام احتمالات، موسیقی نقش بسیار مهمی را در چرخه زندگی انسانها، حتی پیش از آن که بتوانیم صحبت کنیم ایفا میکرد. مدارک موثقی کشف شدهاند که دال بر آنند، انسانهای نخستین فلوتهای اولیه را با استفاده از استخوان حیوانات میساختند و از سنگها و چوب به عنوان سازهای کوبهای استفاده میکردند.
صدا اولین و احتمالا طبیعیترین ابزار برای ابراز احساساتی بوده که پیشینیان ما از آن استفاده کرده تا به صورت اجتماعی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند یا یک نوزاد را بخوابانند. از همین شروعهای بسیار معمولی بوده که موسیقی امروزی ما به وجود آمده است.
در حالی که در تاریخ این هنر پیش میرویم، نشانههای بیشتری از تاثیر جوامع مقدس و سکولار بر روی موسیقی پیدا میکنیم. اگرچه بررسی اینگونه موسیقی تا سالها بعد انجام نشده بود و مدت کمی است که موسیقی را به شکل امروزی و بر اساس تاریخچهاش بررسی میکنند.
تاریخچه موسیقی کلاسیک
بررسی تاریخچه این هنر به اطلاعات تاریخی زیادی نیاز دارد. برای مثال باید بدانید که سازها چطور به وجود آمدهاند یا چه کسی موسیقی را به شکلی که امروزه آن را میشناسیم درآورده است. در این بخش به تاریخچه مختصری از آن چه که به عنوان موسیقی کلاسیک غربی میشناسیم، میپردازیم.
موسیقی پیش از میلاد مسیح را با تاثیرپذیری شگرف از فرهنگ شرقی و غربی و چیزی که مخصوصا شرقیها به عنوان موسیقی میشناختند، میتوان به موسیقی یونانیها و رومیها تقسیم کرد. اجرای موسیقی و نحوه ادای آن احتمالا با سفر موسیقیدانها در گذر زمان به نقاط مختلف جهان، دستخوش تغییر شد و رنگ متفاوتی گرفت و ابداعاتی نیز در این زمینه انجام گرفتند.
یادداشتها و نتهای یونانی که از این دوره به جای مانده است، به دانشمندان و موسیقیشناسان، نشانههای بسیار محکمی از آن که در گذشته این هنر چطور بوده و چه صدایی داشته، دادهاند. این یادداشتها شباهتهای بسیاری با موسیقیای که در آینده ساخته شدند، داشتند. شاید بیشتر این شباهتها به دلیل استفاده از مدالیته در موسیقی یونانی است.
در بعضی نگارههای دیواری و در بعضی نوشتههای معتبر دیگر، مثل انجیل، با سازهایی آشنا میشویم که در دوران یونان و روم باستان استفاده میشدند و اهمیتشان برای فرهنگ آن دوره را متوجه میشویم. برای مثال ترومپت سازی برای اعلامیههای مهم و جشنهای پر زرق و برق بود. یا از چنگ در هنگام شعر خواندن شاعران به عنوان آهنگ زمینه استفاده میشد.
در اوایل قرن اول میلادی در تمام اروپا، صومعهها و دیرها تبدیل به اماکنی شدند که موسیقی نقش بسیار مهمی در آن ایفا میکرد. کسانی که خود را وقف خدا کرده بودند و پیروانشان یا موسیقی را یاد میگرفتند یا به آن به صورت مداوم و به عنوان راهی برای نزدیکی به خداوند، گوش میدادند.
در این دوره کمکم، مسیحیت به عنوان یک دین جدید تثبیت شد و با آن مناجاتهای جدیدی به وجود آمدند که به این هنر اصیل نیاز داشتند. اگرچه موسیقی مسیحی ابتدایی ریشههایی در روشها و باورهای مردم عبری و یهودی داشت، نتیجهاش پایهگذاری موسیقی مقدسی بود که برای قرنهای آینده بزرگترین دلیل برای ساخت و دنبالکردن این هنر به شمار میرفت. سرودهایی که ساخته میشدند، به شکل متعهدانهای متون مقدس لاتین را دنبال میکردند. کنترل بر روی این موسیقی به شدت زیاد بود و تنها باید برای عظمت خداوند ساخته میشدند. موسیقی تماما در خدمت کلمات بود و هیچ سبکسری و سرسبزی در آن دیده نمیشد.
اما این پاپ گرگوری (540 تا 604 میلادی) بود که توانست موسیقی مقدس را به جلو ببرد و شاید امروز این پیشرفت را مدیون او باشیم. چیزی که امروز به عنوان سرود گرگوریایی شناخته میشود، به خاطر صدای بسیار مسحورکننده فواصل پنجم درستش است.
اگرچه حواشی زیادی پیرامون این ادعا وجود دارند، اما این اسم بر روی این هنر خاص مانده است و نمیتوان تاثیر پاپ گرگوری را در تغییر نیایشها و سرودها از سادهخوانی به چندصدایی نفی کرد. این موضوع پیشتر در زمانها و موقعیتهای دیگری، مخصوصا در موسیقی یهودیان، انجام گرفته بود ولی پاپ گرگوری کسی بود که این المان را به موسیقی مسیحیها تزریق کرد.
موسیقی قرون وسطی
در حالی که در تاریخ به پیش میرویم، وارد موسیقی دوره قرون وسطی میشویم. این دوران از حدود سال 500 پس از میلاد تا اواسط قرن 15ام ادامه داشته است. در این زمان موسیقی، هنر غالب بین مردم بوده است. مهم نبوده که در یک میکده هستید یا در یک کلیسای جامع. موسیقی مهمترین هنر بوده است. از پادشاهان گرفته تا رعایای بسیار فقیر، بسیاری موسیقی را به صورت عملی اجرا میکردند. در این دوره طولانی بود که نوای موسیقی به چیزی که امروزه آن را میشناسیم شباهت پیدا کرد. این به خاطر گسترش و توسعه تئوری موسیقی بود. یادداشتهای موسیقایی که از این دوره به جا ماندهاند، پنجرهای را به این دوره درخشان باز میکنند.
از نوشتههای موزیکالی که از صومعهها و دیگر مراکز مهم اجرای موسیقی در قرون وسطی به جا مانده است، شاید بتوان نمایی کلی از تاثیری که فرهنگ بسیار متفاوت سکولار و دینی روی موسیقی این دوره گذاشته بودند تصویر کرد. در طول دوران مدیوال، ساختاری پیچیدهتر در موسیقی پدید آمد و سازهای بیشتری ساخته شدند که هدفشان افزودن زیبایی و غنا به این هنر بود.
پروتین و هیلدگارد بینگنی از پیشروان بسیاری از فرمهای موسیقی آوایی مثل موتت و مَس هستند. موتت و مس بسیار به یکدیگر شباهت دارند اما مس اثر طولانیتری است. مس و موتت آثاری چندصدایی و کرال مبتنی بر متون مقدس لاتین هستند. در کنار این ابداعات فرمی مهم، مادریگال که نوعی آواز غیرمذهبی و غالبا کوتاه و عاشقانه است، در این دوره ابداع شد. فرم مادریگال، معمولا تصویری از حالات و احساسات مردم این دوره بوده است. فرم پلیفونیک (چندصدایی) این سبک، هم پرشور و شوق و هم مسحورکننده است.
موسیقی دوره رنسانس
با پیشرفت موسیقیدانان و درک نیاز به خلاقیت، سازهای جدیدی توسعهداده شدند. گستره بسیار وسیعی از سازهای کوبهای، سازهای بادی و سازهای بادی برنجی در موسیقی قرون وسطی استفاده میشدند اما هنوز صدای انسان بود که مهمترین نقش را در موسیقی ایفا میکرد. در انتهای این دوره بود که لزوم ساخت و شنیدن قطعات بیکلام در جای خودشان حس شد. الزامی که بعدها مسیر موسیقایی را برای دوره جدیدی از تاریخ هموار میکرد. دوره رنسانس!
پیش از آن که از این دوره موسیقی بگذریم، باید به تروبادورها اشاره کنیم. این افراد، ترانهسرایانی بودند که داستانهایشان را به شکل ترانه مینوشتند و خود آنها را با موسیقی میخواندند؛ غالبا عود ساز اصلیشان بود و زندگیشان در سفر به نقاط مختلف اروپا و گاهی آسیا میگذشت. آنها داستان میگفتند، تصنیف میخواندند و مهمتر از همه تجارب موسیقایی خود را به مناطق مختلف اروپا و آسیا میبردند. نمیتوان از نقش تروبادورها در تغییر موسیقی و فرهنگ غربی در دوران قرون وسطی صرفنظر کرد.
اما حال وقت آن است که به سراغ دوره رنسانس برویم که تقریبا از سال 1450 تا سال 1600 ادامه داشت. رنسانس دوره طلایی تاریخ موسیقی است. در این دوره بود که موسیقیدانان از قید و بندهای قرون وسطی رها شدند و راهی جدید را در پیش گرفتند. «ژوسکن د پره» را به عنوان یکی از اولین آهنگسازان رنسانس میشناسند که استادی بیبدیل در ساختن آهنگهایی در فرم پلیفونیک بود. او صداهای زیادی را با یکدیگر ترکیب میکرد تا بافت پیچیده موزیکالی را بسازد.
پالسترینا، توماس تالیس و ویلیام برد، موزیسینهایی بودند که ایدههای درخشان د پره را استفاده کردند و قطعاتی در فرم موتت، مس، شانسون و بیکلام ساختند که در نوع خودشان بینظیر و مسحورکننده بودند. مدالیته جای پای خودش را به عنوان اساس هارمونی تثبیت کرده بود. علیرغم آن که قوانین سفت و سخت حکومتی و دینی در مورد ناهنجاریهای موسیقایی وجود داشت ولی موسیقی دوران رنسانس از منظر بیانی، بیرقیب است و احساسات غنی آهنگساز را به بهترین شکل به نمایش میگذارد.
پس از آن که قطعات بیکلام در بین آهنگسازان و نوازندگان به مقبولیت بیشتری رسید، با توسعه سازهایی مثل فاگوت و ترومبون، سازبندی این قطعات نیز تغییر کرد.
این موضوع به آهنگسازان آزادی عمل بیشتری نسبت به قبل برای بررسی و ابراز ایدههای خلاقانهشان میداد. سازهای خانواده ویل توسعه پیدا کردند تا صدایی بسیار بهخصوص و مسحورکننده به بیشتر قطعات این دوره زمانی بدهند. در کنار این خانواده سازها، سازهای دیگر نیز توسعه یافتند و هرچه بیشتر در خدمت بشر قرار گرفتند. مثلا سازهای کوبهای، سازهای زهی و سازهای بادی و بادی برنجی پیشرفت کردند.
سازهای کیبوردی نیز در این دوره به شدت محبوب شدند و استفاده از آنها به اتفاقی معمول بدل شد و به دنبال همین موضوع بود که آهنگسازان شروع به نوشتن سوناتها کردند. دیگر فرمهای محبوب قطعات بیکلام، توکاتا، کانزونا و ریچرکار هستند.
در اواخر دوران رنسانس، چیزی که آن را به نام مد کلیسا میشناختند، در چیزی که اکنون به نام هارمونی فانکشنال شناخته میشود حل شد. هارمونی فانکشنال تونالیته بر اساس سیستمی از کلیدها به جای مدها است.
موسیقی دوران باروک
دوران باروک که از 1600 میلادی شروع شد و تا سال 1760 پس از میلاد ادامه داشت، میزبان تعدادی از بهترین آهنگسازان تاریخ و تعدادی از معروفترین قطعات موسیقی کلاسیک غربی هستند. همچنین موسیقی و سازها در این دوره پیشرفتهای محسوس و چشمگیری کردند. ایتالیا، آلمان، انگلستان و فرانسه از دوران رنسانس به پیشرفتشان ادامه دادند و افق دید موسیقایی را گسترش دادند. موسیقیدانان هر کدام از این کشورها با ابداعات فرمی جدیدشان، موسیقیدانان کشور دیگر را تحت تاثیر قرار دادند و به پیشرفت یکدیگر کمک کردند.
از میان آهنگسازان بسیار معروف این دوره میتوان به جرج فردریک هندل، باخ، ویوالدی و پورسل اشاره کرد که اگر میخواهید با موسیقی این دوره آشنا شوید، بهترین هستند. در طول این دوره درخشان بوده که هندل اوراتوریو خود با نام «مسیحا» را ساخت و تنظیم کرد. ویوالدی در دوره باروک «چهار فصل» خود را نوشت. باخ شش اثر سازی خود به نام «کنسرتوهای براندنبورگ» و اثر دیگرش به نام «کلاویههای خوشآهنگ» را در این دوره نوشت و در نهایت پورسل نیز اپرای خود با نام «دیدو و آینیاس» را در این دوره ساخت و تنظیم کرد.
در این دوره موسیقی بیکلام ساخته و اجرا میشد و این موضوع برای سرودها و موسیقی آوازی نیز صادق بود. هر دو به اندازه خودشان اهمیت داشتند و اهمیتدادن به یکی به معنای بیتفاوتی نسبت به دیگری نبود. چیرهدستیای که با آهنگسازان و نوازندگان نخبه در دوره رنسانس شروع شده بود، در دوره باروک به اوج شکوفایی خودش رسید. سوناتهای کیبوردی دومنیکو اسکارلاتی یا کنسرتوهای ویوالدی که برای دانشآموزان نوازندهاش ساخته بود را در نظر بگیرید. این کارها بود که در نهایت منجر به ساخت قطعات درخشانی میشد که موسیقی را به جلو پیش میبردند. در این دوره بود که به لطف حمایتهای کاترین مدیچی، ملکه فرانسه، ویولن به سازی محبوب تبدیل شد و نقش بسیار مهمی در موسیقی کلاسیک ایفا کرد.
فرمهای موزیکال جدید بر اساس قوانینی که آهنگسازان دوره رنسانس تعیین کرده بودند، به وجود میآمدند اما به شکلی توسعه و بسط داده میشدند که هیچکس حتی تصور آن را نمیکرد. سوئیتها محبوبترین فرم موسیقایی دوره باروک بودند که از قسمتهای خاصی برای رقصیدن تشکیل میشدند. نام این قسمتها پرلود، آلماند، ژیگ، کورانت و ساراباند است. همچنین کنسرتوها در این دوره حتی بیش از پیش به محبوبیت رسیدند. این موضوع به آهنگسازان و نوازندهها فرصت داد تا تکنیک ناب خود را در عین بیان احساسات خامشان در موسیقی، به نمایش بگذارند.
مسهای مقدس به حضورشان در موسیقی آوازی ادامه دادند. در این دوره بود که اوراتوریو و کانتات نیز در کنار موسیقی کرال و سرودها بخش مهمی از این نوع موسیقی را تشکیل دادند. اپرا در دوره زمانی باروک به شکل جدی دنبال میشد و به عنوان فرم موزیکال جدیدی برای ابراز احساسات و بخشیدن رنگ و بویی جدید به موسیقی مطرح شد.
استفاده از هارمونی تونال به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرد و سیستم کلیدها (ماژور و مینور) به لطف مدالیته مورد قبول واقع شد. این موضوع محدودیتهای مدها را کاهش میداد و به آهنگسازان فرصت خلق آثاری را میداد که هم دینامیک جدید چندصدایی پیچیدهای داشتند و هم بسیار اکسپرسیو بودند.
نوتیشنها و کتبی شدن آثار موسیقایی پیشرفت و توسعه موسیقی را با سرعت و دقت بیشتر، به ارمغان آورد. همین موضوع سبب شد که آثار آهنگسازان ارزش بیشتری پیدا کنند و پرجزئیاتتر در خدمت دیگران و علاقمندان قرار بگیرد. به همین دلیل است که امروزه میتوانیم نوآوریها و مقصود آثار و اجراهایشان را بررسی و درک کنیم.
موسیقی دوره کلاسیک
از دوران باروک، به دوران کلاسیک قدم میگذاریم که بین سالهای 1730 تا 1820 در جریان بوده. در این دوره یوزف هایدن و موتزارت مرزها و چشماندازهای پیشینیان و استادانشان را درنوردیدند. آلمان و اتریش در قلب تغییرات و خلاقیت این دوره بودند. سازندگان این دوره، از موسیقی پر از پیچ و تاپ و نمایشی دوران باروک فاصله گرفتند و به جای فرم پلیفونیک، به هوموفونیک روی آوردند. موسیقی آنها – حداقل به صورت سطحی – ساده، پرتصنع و آهنگین بود.
یکی از مهمترین پیشرفتهای این دوره، استفاده از پیانو بود. هارپسیکورد دوران باروک با پیانوهای اولیه جایگزین شد. پیانوها هم قابلاطمینانتر بودند و هم در بیان احساسات صدای به مراتب بهتری داشتند. موتزارت و هایدن هر کدام آثار بیشماری را با تکیه بر پیانو نوشتهاند که اجازه میداد این ساز به پیشرفت و توسعهاش ادامه بدهد.
در این دوره به موسیقی مجلسی نیز اهمیت خاصی در کنار موسیقی ارکسترال داده شد. مخصوصا آن که توجه بسیار زیادی معطوف کوارتت زهی شد. ارکستر خودش دستخوش تغییرات بسیاری شد و تا پایان این دوره، کلارینت، ترومبون و تیمپانی نیز در آن وارد شدند.
با عرضه سوناتها و کنسرتوهای جدید، عرض اندام نوازندگان چیرهدست در این دوره نیز ادامه داشت. اپرا به طور کامل صیقل داده شد و دیگر به فرمی از موسیقی تبدیل شد که برای سرگرمی اجرا میشد. اپراها چنان پیشرفت کردند و توسعه یافتند که هیچیک از آهنگسازان دوره باروک نمیتوانستند آن را حتی در رویاهایشان ببینند.
موسیقی دوره رمانتیک
پس از آن که دوره کلاسیک به پایان خودش رسید، آهنگسازان و تنظیمکنندگان فوقالعاده جدیدی پا به عرصه گذاشتند. شاید مهمترین و تاثیرگذارترین موزیسین دوره رمانتیک (1780 تا 1880) لودویگ فان بتهوون بوده است. خلاقیت و نبوغ او در تعریف دوباره مفاهیمی که در دوران کلاسیک معرفی شده بودند، سبب شد که حتی تا دههها پس از مرگش نیز تاثیر او مشهود باشد. موفقیت او در سوناتها، کنسرتوها، سمفونیها و کوارتتهای زهی از معروفترینها در موسیقی کلاسیک غربی است و نمیتوان کسی را با او مقایسه کرد.
در دوره رمانتیک پیشرفتهای زیادی در کیفیت و گستردگی سازهای مختلف صورت گرفت و به همین علت، دست آهنگسازان باز بوده و موسیقی این دوره بسیار بیانیتر و متنوعتر از دورههای پیشین است. فرم های موسیقی مثل ارکستر رمانتیک بسط پیدا کردند و آهنگسازان توانستند به عمیقترین احساسات بشر دست یابند.
سمفونی فانتاستیک هکتور برلیوز یا اپراهای عظیم ریچارد واگنر از بهترین مثالها برای این اتفاق است. سفمونیهای گوستاو مالر مثل ستونهایی سنگی هستند که تا پایان دوران پابرجا خواهند ماند. این موضوع برای ریچارد استراوس نیز صادق است. دوران رمانتیک به ما موسیقی با گسترهای بسیار شگرف را هدیه داده است که هنوز هم بسیار غنی به نظر میآید.
پس از دوره رمانتیک، دورههای موسیقی قرن بیست و بیست و یکم با دوره مدرن شروع شدند. سپس جنبشهای امپرسیونیستی و اکسپرسیونیستی به صورت همزمان تاثیر خودشان را روی موسیقی کلاسیک گذاشتند. کمکم موسیقی وارد فاز پستمدرنیسم و معاصر شد.
تاریخچه موسیقی ایرانی و موسیقی سنتی
موسیقی سنتی ایران، در قلب تاریخ این کشور است. به موسیقی سنتی ، موسیقی کلاسیک نیز گفته میشود که علم و هنر و اجرا و صدای چیزی را دارد که در جایجای دنیا به آن موسیقی گفته میشود.
اطلاعات بسیار کمی در مورد موسیقی مردم ایران باستان وجود دارد. بنابر نوشتههای گزنفون و هرودوت، مورخان معروف یونانی، در دوره حکومت هخامنشیان، موسیقی نقشی اساسی در مراسم مذهبی و زندگی اشرافی داشته است. چیزی بین سالهای 550 تا 331 پیش از میلاد مسیح.
در دوره امپراتوری ساسانی (226 تا 642 پس از میلاد) موسیقی بیشتر در صحن و سراهای پادشاه اجرا میشده. بعضی از آلات موسیقی که در این دوره استفاده میشدند، عبارت بودند از نیانبان، فلوت، عود و چنگ. تعدادی از موسیقیدانهای دربار نیز شناخته شده هستند. مثلا «باربد» را به عنوان کسی میشناسند که اولین دستگاه موسیقی جهان را به نام دستگاه خسروانی ابداع کرد. سیستم موسیقایی او از 360 ملودی مختلف برای تعداد روزهای سال تشکیل میشد. او برای هر سی روزماه آهنگهایی ساخته بود که به لحن باربدی معروف بودند. همچنین نواهای هفتگانهای برای هفت روز هفته وجود داشتند که از آنها به عنوان طرق الملوکیه یاد میشود. این قدیمیترین سیستم موسیقایی – حداقل در خاورمیانه – است.
بعضی از اصطلاحات موسیقی سنتی ایرانی در عصر حاضر، اسمهایی مشابه چیزی دارند که در دوران باربد هم وجود داشته. اما معلوم نیست که آواها و نواهایی که امروزه میشنویم نیز مثل موسیقی نخستین ایرانی باشد. هنوز آثار موسیقایی این دوره زمانی کهن پیدا نشدهاند. چیزی که امروزه از آن به عنوان موسیقی سنتی فارسی یاد میکنیم، در قرون وسطی و پس از آشنایی با اسلام توسعه داده شده است.
یکی از محبوبترین موسیقیدانان این دوره زمانی، ابونصر فارابی بود که کمک شایانی به جا افتادن موسیقی در دنیای مسلمانان کرد. از زحمات او میتوان به کتاب موسیقی کبیر اشاره کرد که بسیاری آن را کاملترین کتاب موسیقی در دنیای اسلام میدانند. در این کتاب فارابی نظرات موسیقیدانان پیش از خودش را گردآوری کرده است و تاریخچه و توضیحات بسیار کاملی داده است. فارابی در دربار عباسیان در شهر بغداد خدمت میکرد. صفیالدین ارموی دیگر موسیقیدان شگفتانگیز این دوره است که مقامهای موسیقی را به دوازده بخش تقسیم کرد که هر کدام 6 ملودی داشتند.
موسیقی در دوران حمله اعراب در بین سالهای 643 تا 750 میلادی سرکوب شد. تندروهایی که حکومت و تفکر اجتماعی را برای قرنها بر عهده داشتند، موسیقی و ابراز آن را غدغن کرده بودند.
اگرچه حاکمان عباسی که بین سالهای 750 تا 1258 میلادی حکومت را در دست داشتند، دوباره به موسیقی روی خوش نشان دادند و این فرم هنری به جلسات دربار و قصر پادشاهی بازگشت. در این دوره، موسیقیدانان زیادی در اقصینقاط ملک اسلام پراکنده شده بودند.
چیزی که امروزه از آن به عنوان موسیقی سنتی یاد میشود، پس از زمانی بود که صفویان به حکومت رسیدند. اگرچه موسیقی دستگاهی ایران در دوران قاجار دوباره تدوین و اصلاح شد.
اما با شروع دوران حکومت پهلوی، تاثیرات شگرفی از موسیقی غربی، به موسیقی ایرانی وارد شد. رهبران قصد داشتند که به زور هم که شده، موسیقی سنتی را به جایی برسانند که همسطح موسیقی کلاسیک فرنگی شود. همین موضوع سبب بعضی نارساییها شد. در قرن بیستم، دو تئوری مختلف در مورد فواصل و گامهای موسیقی کلاسیک ایرانی تبیین شد. یکی گام 22 پردهای و یک گام 24 ربعپردهای.
مهدی برکشلی تئوری جدیدی را پیشنهاد کرد که بر اساس یافتهها و تئوریهای پیشین فارابی و ارموی در دوره حکومت عباسیان بود. علینقی وزیری اولین کسی بود که ردیف موسیقی ایران را به صورت مکتوب به نت در آورد. او کسی بود که هر اکتاو در موسیقی ایرانی را به 24 ربعپرده تقسیم کرد. همین کارش، امکان ایجاد هارمونی در موسیقی ایرانی را فراهم کرد.
هرمز فرهت موسیقی ایرانی را به خوبی مورد مطالعه قرار داد و نتیجه گرفت که اکتاوها و گامها، برای موسیقی سنتی ایران، چیزهای غریبی هستند. او این مفاهیم را عاملی تصنعی برای افزایش شباهت موسیقی ایرانی و غربی دانست و باور داشت که «مایه» یا حالت ملودیک مهمترین مفهوم در موسیقی سنتی فارسی است.
موسیقی کلاسیک ایرانی، بر اساس آهنگسازیها و بداههنوازیهایی از طریق سریای از نغمهها و گامهای مدالی است که موزیسینها باید حفظ کنند. در موسیقی سنتی ایرانی، رابطه بین شاگرد و استاد بسیار مهم و مقدس شناخته میشده است که با آکادمیک شدن آموزش موسیقی، این موضوع نیز از بین رفته است. بسیاری از هنرمندان معاصر موسیقی سنتی ایران، شاگرد اساتید بزرگی بودند که آنها خود شاگرد اساتید دیگری بودند. علم موسیقی سنتی ایرانی قلب به قلب منتقل شده است تا به زمان حال برسد.
اما موسیقی سنتی ایرانی از چه المانهایی تشکیل شده است؟ آواز در موسیقی سنتی ایرانی نقش بسیار مهمی دارد. این یعنی خوانندهها و آوازخوانها نقش بسیار بزرگی را در ابراز حال و هوای آهنگ ایفا میکنند. آواز خوانندهها با صدای ساز نوازندگان سازهای بادی و نوع خاصی از سازهای کوبهای مثل تمبک همراهی میشوند. اگرچه تنظیم موسیقی سنتی میتواند از سازهای متنوعی تشکیل شود اما هنوز هم خواننده نقش محوری و مرکزی را در اجراها دارد. خوانندگان و نوازندگان در تنظیم قطعاتشان طوری عمل میکنند که آواز دلنشینتر باشد و تاثیر بیشتری بر مخاطب داشته باشد.
یک قطعه آهنگ در موسیقی سنتی ایرانی میتواند از ابتدا تا انتهایش بسیار تغییر کند. شاید تحریر داشته باشد و شاید نه. شاید با ریتم تندی باشد و شاید آرام و ملایم باشد. موسیقی ایرانی حرف زیادی برای گفتن دارد.
بعضی از سازهای موسیقی ایرانی عبارتند از نی، کمانچه، تمبک، دف و سنتور. در موسیقی ایرانی از سازهای زهی مختلفی مثل تنبور، تار، دوتار و سهتار نیز استفاده میشود. چنگ در گذشتههای دور ساز معمولی بوده اما مشکلاتی که با کوککردن این ساز وجود دارد، باعث شده است که جایش را به سازهای سادهتری بدهد.
از بهترین خوانندگان معاصر موسیقی سنتی ایران میتوان به محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، همایون شجریان، علیرضا افتخاری، غلامحسین بنان، جلال تاج اصفهانی، محمد نوری و اکبر گلپایگانی اشاره کرد.
برای اشاره به بهترین نوازندگان سازهای سنتی ایرانی نیز میتوان از محمدرضا لطفی، اردشیر کامکار، هوشنگ ظریف، حبیبالله بدیعی، پرویز مشکاتیان، کیهان کلهر، جلیل شهناز و جلال ذوالفنون نام برد.
موسیقی بی کلام یا موسیقی سازی
موسیقی بی کلام یا اینسترومنتال، آهنگی است که بدون ترانه یا آواز ساخته و اجرا میشود. این نوع موسیقی غالبا تنها به وسیله سازهای موسیقی اجرا میشود و کسی چیزی را روی آن، حتی به صورت بکوکال، نمیخواند. یک قطعه بیکلام میتواند به صورت کتبی و نتنویسیشده، وجود داشته باشد که آهنگساز آن را ساخته است. یا شاید این نتها در ذهن نوازنده باشد و او به صورت بداهه آهنگش را جلو ببرد. کاری که گیتاریستهای سبک بلوز یا خوانندگان و نوازندههای فولک انجام میدهند.
در قطعاتی که آواز دارند، قسمتی که آواز ندارد اما نوازندگان به نواختن سازهایشان ادامه میدهند را میتوان قسمت بیکلام نامید. اگر این قسمتهای بیکلام برای نشاندادن چیرهدستی یکی از نوازندهها باشد، به آن تکنوازی یا سولو میگویند. مثلا تکنوازی تار در موسیقی ایرانی بسیار رایج است. در موسیقی مدرن غربی نیز در سبکهای راک و هوی متال، گیتاریستها بخشی را به عنوان تکنوازی در هر قطعه اجرا میکنند.
در موسیقی پاپ، قطعات بیکلام بیشتر اوقات ریمیکسهایی از آهنگهای آوازی هستند. البته قطعاتی هم وجود دارند که به صورت بیکلام منتشر میشوند و از اول هم ترانهای نداشتند اما این موضوع کار معمولی نیست. بلوز ژانری است که هم قطعات بیکلام دارد و هم قطعات آوازی. یک گروه بلوز بیشتر اوقات در قطعاتی که در استودیو ضبط میکند، سعی بر این دارد که آواز را ارجح قرار بدهد. اما همین گروه در کنسرتهایش قطعات را طولانیتر میکنند تا قسمتهای بیکلامی در میان آوازها اجرا کنند.
موسیقی پاپ
موسیقی پاپ سبکی محبوب از موسیقی است که بیشتر قطعات پرطرفدار و پرفروش در آن فرمت اجرا و منتشر میشود. یک قطعه هیت یا محبوب، قطعهای است که فروش بسیار خوبی دارد و هر هفته در چارتهای فروش یا استریم وبسایتهای معتبر است. برای آن که یک قطعه در چارتها جا بگیرد، نیاز دارد که به عنوان تکآهنگ منتشر شود. اگرچه بیشتر تکآهنگها نهایتا در یک آلبوم هم حضور خواهند داشت و مقصود از انتشارشان به صورت تکی، تبلیغ برای آلبوم آینده هنرمند است.
قطعاتی که به عنوان هیت محبوب میشوند، گاهی مشخصاتی دارند که با دیگر آهنگهای پاپ مشابه است و به آن فرمول موسیقی پاپ میگویند. ریتم خوب، ملودی جذاب و ترانههای ساده که بتوان راحت با آن خواند این فرمول را تشکیل میدهند. ترانه این قطعات غالبا ترجیعبند دارد که چند بار تکرار میشود. بیشتر قطعات موسیقی پاپ بین دو تا پنج دقیقه طول دارند و محتوای آنها معمولا در رابطه با عشق و روابط عاشقانه است. این قطعات توسط گروهها یا هنرمندان پاپ تهیه و اجرا میشوند.
اگرچه همه قطعاتی که محبوب میشوند توسط هنرمندان و گروههای پاپ اجرا نشدهاند. بسیاری از هنرمندان دیگر سبکها، مثل هیپهاپ، راک، متال، کاونتری و فولک نیز توانستهاند قطعات بسیار پرفروشی بسازند و اجرا کنند.
در ایران اما موسیقی پاپ با ورود رادیو به ایران کمکم شکل گرفت. خوانندگان مختلفی در رادیو تنها قطعات سنتی را میخواندند. کمکم فرمی غیررسمیتر نیز به موسیقی وارد شد و خوانندگان پاپ به شهرت بسیار زیادی در سرتاسر ایران رسیدند. بعد از انقلاب اسلامی، برای مدت کوتاهی موسیقی پاپ در ایران به دست فراموشی سپرده شد. اما با ورود نسل جدیدی از آهنگسازان، ترانهسرایان و خوانندگان، دوباره این سبک به جایگاه پرطرفدارش برگشت. امروزه موسیقی پاپ در ایران همانطور که از اسمش پیداست محبوبترین سبک است و خوانندگان و گروههایشان سالنهای کنسرتشان را پر تماشاگران و طرفدارانشان میبینند.
موسیقی راک
سبک موسیقی راک بدون شک بزرگترین و محبوبترین فرم موسیقی در قرن بیستم بود. این سبک که از آمریکا در دهه 1950 شروع شد، در دهه شصت کمکم به بقیه نقاط اروپا و مخصوصا انگلستان صادر شد و تا دهه نود، تاثیرش به صورت جهانی کاملا مشهود شد. ستارههای راک در همهجا محبوب بودند و کنسرتهایشان دهها و حتی صدها هزارنفر بیننده داشت.
اهمیت تجاری موسیقی راک، سبب شد که صنعت ضبط و توزیع موسیقی پدید بیاید و میتوان گفت این سبک بود که توانست سیاستهای تلویزیونی و رادیویی را برای پخش موسیقی به صورت کلی تغییر بدهد. در حالی که سبکهای دیگر مثل موسیقی کلاسیک، جز، کانتری، فولک و دیگر سبکها از نظر محبوبیت حرفی برای گفتن نداشتند، این موسیقی راک بود که توانست جریان اصلی را در دست بگیرد و از نظر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی حرفی برای گفتن داشته باشد.
ریشه موسیقی راک در سبک راک اند رول دهه چهل و پنجاه میلادی دوانده شد. راک اند رول خود موسیقیای بود که سبک بلوز بیشترین تاثیر را رویش گذاشته بودند. بلوز موسیقی سیاهپوستانی بود که از ظلم به تنگ آمده بودند و اعتراضشان به تبعیض را غالبا در این سبک به نمایش میگذاشتند. ریشه بلوز در موسیقی آفریقا است. اما موسیقی راک در گذر زمان دستخوش تغییرات گستردهای شد. در دهه هفتاد موسیقی راک به ابداع سبک هارد راک و هوی متال انجامید که آنها خودشان نیز به زیرسبکهای مختلفی تقسیم میشوند. به صورت موسیقایی، راک بیشترین تکیهاش بر روی ساز گیتار الکتریک است. از دیگر سازهای اساسی این سبک میتوان به بیس الکتریک و درام اشاره کرد.
از بزرگترین گروههای راک میتوان به بیتلز، لد زپلین، کویین و رولینگ استونز اشاره کرد.
موسیقی متال
در سال 1970، اولین آلبوم گروه بلک سبث با نام بلک سبث منتشر شد که بسیاری آن را اولین آلبوم تاریخ سبک هوی متال میدانند. در این آلبوم صدای دیستورت گیتار الکتریک و محتوای ترسناک ترانهها سبب شده بود که تمی جدید در موسیقی پدید بیاید که پیش از آن یا اتفاق نیافتاده بود یا به این عظمت نبود.
بعدها موسیقی متال طرفداران بسیار زیادی پیدا کرد و سبکهای زیرمجموعهای متال به وجود آمدن. از این سبکها میتوان به دث متال، ترش متال، دوم متال، بلک متال، گوتیک متال، گروو متال و استونر متال اشاره کرد. هر کدام از این زیرمجموعهها، شاخصههای خودشان را برای دستهبندیشدن دارند. مثلا در سبک دوممتال ملودیها سرعت کمتری دارند و سادهتر ولی با صدایی بمتر هستند و استفاده از افکت فاز برای گیتار کاری مرسوم است. یا سبک ترش متال که در آن سرعت و خشونت موسیقی در راس کار قرار دارد.
از معروفترین گروههای سبک متال و زیرمجموعههایش میتوان به گروه بلک سبث ، گروه متالیکا و گروه مگادث اشاره کرد.
موسیقی افغانی
موسیقی افغانستان از انواع بسیار گوناگونی مثل موسیقی فولک، سنتی و پاپ تشکیل شده است. این کشور دارای پیشینه موسیقایی بسیار غنی و باارزشی است. موسیقی افغانی از ویژگیهای خاصی برخوردار است. مثلا شما ترکیبی از ملودیهای ایرانی را با ساز و کارهای آهنگسازی هندی در این موسیقی پیدا میکنید. مردمان هزاره، پشتوها و تاجیکها سهم عمدهای در موسیقی این منطقه دارند.
سازهای موسیقی افغانستان از طبلها و سازهای کوبهای هندی تا سازهای زهی زخمهای مثل عود متنوع است. موسیقی سنتی افغانستان بیشتر از آن که شبیه به موسیقی سنتی ایران باشد، شباهت بسیار زیادی به موسیقی سنتی هندوستان دارد. اشعار آوازی این سبک موسیقی، غالبا در زبان پشتو یا فارسی دری هستند. شهر کابل شاید از دید همه به عنوان پایتخت فرهنگی افغانستان باشد اما شاید بتوان فرهنگ موسیقی شهر هرات را بهتر از کابل دانست. در هرات با المانهای موسیقی ایرانی بیشتر از باقی نقاط این کشور مواجه میشویم.
پیشینه موسیقی سنتی و کلاسیک افغان، به قرنها پیش برمیگردد و شباهت بسیار زیادی با تاریخچه موسیقی ایرانی دارد. موسیقی سنتی و فولک افغانستان را به صورت کلی میتوان به دو بخش تقسیم کرد. موسیقی دینی و موسیقی وطنپرستانه.
کانسپت موسیقی افغان پیوند جداییناپذیری با آلات موسیقی دارد و به همین دلیل آواز مذهبی به عنوان یک نوع موسیقی شناخته نمیشود. اما به صورت تئوری میتوان آن را موسیقی دانست. قرائت قرآن یکی از مهمترین قسمتهای موسیقی سنتی افغانستان را تشکیل میدهد. حال شاید بگویید قرائت قرآن را چرا جزو موسیقی این کشور حساب میکنند. باید بدانید که قاریان قرآن خود به شکلی آوازی و بر اساس قراردادهای موسیقی، آن را تلاوت میکنند و آواز نیز، نوعی موسیقی است. البته بعضی صوفیان کابلی نیز استثنا هستند و در خواندن مرثیهها و نوحهها از سازهایی مثل رباب، طبل و هارمونیه استفاده میکنند.
اما موسیقی وطنپرستی نیز در افغانستان بسیار محبوب است و تعداد زیادی آهنگ در این مورد ساخته شدهاند. یکی از معروفترین قطعهها، «این وطن زیبای ماست» از استاد اولمیر است که در دهه هفتاد میلادی نوشته و اجرا شده است. از دیگر قطعات درخشان وطنپرستانه افغانستان، میتوان به «وطن» از عبدالوهاب مددی اشاره کرد.
موسیقی آنلاین
با پیشرفت تکنولوژی و فراگیر شدن شبکه جهانی موسوم به اینترنت، پدیده ذخیرهسازی فایلها به دست فراموشی سپرده شده و دیگر کمتر کسی را میبینید که تکتک فایلهای موسیقیاش را در حافظه ذخیرهسازی تلفن همراهش داشته باشد. اما چه سرویسی جایگزین فایلهای mp3 شده است؟ جواب به این سوال، سرویس های استریم موسیقی آنلاین است.
معروفترین سرویس پخش موسیقی آنلاین، سرویس اسپاتیفای است که یک رسانه جاری موسیقی است. در این سرویس شما میتوانید به آهنگهای مورد علاقهتان گوش بدهید و آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. در صورت تهیه اکانت پرمیوم همچنین میتوانید پلیلیست بسازید، پلیلیستهای دیگران را سیو کنید و حتی فایلها را در بستر اسپاتیفای دانلود کنید تا بعدا به صورت آفلاین هم به موسیقی مورد علاقهتان دسترسی داشته باشید.
در حالی که بیشتر امکانات اسپاتیفای برای نسخههای رایانههای شخصی و نسخه وب به صورت رایگان در دسترس است، اما در تلفنهای همراه هوشمند نیاز به اکانت پرمیوم خواهید داشت وگرنه تقریبا میشود گفت که این سرویس روی گوشی هوشمندتان بهدردنخور است. اگرچه نسخههایی از اپلیکیشن اسپاتیفای به صورت کرکشده برای اندروید موجود هستند که برای شما قابلیت پخش آنلاین موسیقی با اکانت رایگان و بدون وقفه را ممکن میسازند.
از دیگر سرویسهای بسیار محبوب پخش موسیقی آنلاین میتوان به سرویس موسیقی آمازون، اپل موزیک، دیزر و یوتیوب موزیک اشاره کرد. هرکدام از این سرویسها مزیتها و معایب خودشان را دارند. تعدادی از آنها آرشیو ناقصی دارند. تعدادی دیگر قابلیت پخش موسیقی با کیفیت بسیار بالا و اصطلاحا Lossless را ندارند.
در بین تمام سرویس های پخش موسیقی آنلاین، اسپاتیفای به محبوبترینشان تبدیل شده است. روزبهروز به کاربران این سرویس در ایران نیز افزوده میشود. هنرمندان نیز روی پخش آثارشان از این سرویس سرمایهگذاری کردهاند و اکنون تقریبا هر هنرمندی را که بخواهید در اسپاتیفای پیدا خواهید کرد.
اما ساوندکلاود نیز سرویس محبوبی بین هنرمندان و شنوندگان آثار مستقل است. هنرمندان مستقل و زیرزمینی ایران مدت مدیدی است که کارهایشان را در ساوندکلاود آپلود میکنند تا آثارشان را به گوش طرفداران خود برسانند.
اخیرا سرویسهایی برای دانلود و پخش آثار در ایران پا به عرصه گذاشتهاند. اگرچه بیشتر این سرویسها، محصولات را برای دانلود میفروشند. چیزی که مشخص است، آن است که سرویسهای وطنی برای رقابت با سرویسهای خارجی نیاز به تلاش بسیار بیشتری دارند.
دانلود موسیقی
برای دانلود موسیقی ایرانی که در کشور تولید و عرضه میشوند راههای قانونی مختلفی وجود دارد. اما این راههای قانونی در برابر تعداد سایتهایی که آلبومها را به صورت غیرقانونی برای دانلود قرار میدهند بسیار کم هستند.
وبسایت بیپتیونز معروفترین سرویس ایرانی است که رسالتش، عرضه محتوای موسیقایی به صورت اینترنتی است. این وبسایت که به فروش محصولات میپردازد، آرشیو فوقالعادهای از آهنگهایی دارد که در ایران به صورت قانونی عرضه شدهاند. شما میتوانید با پرداخت مبلغ هر آلبوم یا هر محتوای دیگری که در بیپتیونز عرضه میشود آن را به صورت مستقیم دانلود کنید. کار بیپتیونز کاملا قانونی است و مستقیما با هنرمندان در ارتباط است تا حقی از آنها ضایع نشود.
برای دانلود آهنگهای خارجی نیز به شما سرویسهایی مثل Deezloader را پیشنهاد میکنیم. با استفاده از اپلیکیشنهای دیزلودر میتوانید به صورت مستقیم فایلهایی را از روی سرویس پخش موسیقی آنلاین Deezer دانلود کنید. اگرچه این کار غیرقانونی و برخلاف قوانین کپیرایت است.
از دیگر راهها برای دانلود آلبومها و آثار موسیقی خارجی، میتوان به شبکههای تورنت اشاره کرد. همانطور که احتمالا با آنها آشنا هستید، در سایتهای تورنت میتوانید به هر محتوایی که دلتان میخواهد، به صورت رایگان دسترسی داشته باشید. وبسایتهای پایرسی خوبی برای محتوای موزیکال وجود دارند که با چند جستوجوی ساده میتوانید آنها را پیدا کنید.
سخن آخر
موسیقی هنری است که شما را به هر روشی که شده در خود غرق میکند. مهم نیست که طرفدار کدام سبک موسیقی هستید. در هر صورت زندگی شما پر از لحظاتی است که با حضور موسیقی شکل گرفتهاند. خاطراتتان به قطعات آهنگینی گره خورده و هرگاه که آن قطعه بهخصوص را گوش میدهید، به یاد اتفاقات تلخ و شیرینی میافتید که با پخش این ترانه افتادهاند.
ما سعی کردیم که مقالهای مختصر ولی در عین حال کامل در حوزه فرهنگ و هنر از چیزی که امروزه به آن موسیقی میگوییم برای شما تهیه کنیم. پس لطفا نظرات خود را با ما در میان بگذارید.